تبلیغ علیه مکتب تشیع و راه های مقابله با آن «گفتگو با استاد ابومحمد ضیاء»*
لطفا در باره چگونگی تبلیغات و اقدامات دشمنان اسلام بر علیه مذهب تشیع توضیح بفرمایید.
در هیچ عصری همانند زمان ما همبستگی و تلاش دشمنان اسلام، چونان امروز خطرناک و پیچیده نبوده است. آنان با طرح شعارهایی به ظاهر زیبا مانند: آزادی بیان، حقوق بشر، صلح جهانی، ترک خشونت و دهها عنوان ظاهر فریب دیگر و در کنار آن ناکار آمد نشان دادن تعالیم اصیل اسلامی با عناوینی مثل: تحجّر گرایی و اصول گرایی، مدتهاست اذهان کم اندیشان و ظاهر بینان را به خود مشغول کرده اند. اگر در سالهای گذشته با حربه های نظامی در صدد تسلط بر جوامع اسلامی بودند، هم اکنون حرکت استعماری خود را به گونه ای طراحی می کنند که با کمترین هزینه، بیشترین نتیجه را به دست آورند. آنها می خواهند با تهی کردن جامعه مسلمانان از تعالیم دینی و بی تأثیر نشان دادن الگوهای دینی در عرصه های اجتماعی و برنامه هایی از این قبیل، راه را برای سیطره بیشتر خود هموار کنند.
در این میان، جای بسی تأسف است که عده ای صاحب قلم ناآگاه با نشر اتهامات و مطالب غیر واقعی باعث گسترش دشمنی در میان مسلمانان می شوند. اهمیت این مسئله برای کسی کاملاً آشکار می شود که با اهل تسنن ارتباط زیادی داشته باشد. او در این برخوردها خواهد دید که حدود هشتاد درصد مشکل شیعیان در میان اهل سنت افترائات و تهمتهایی است که دشمنان اسلام به مکتب تشیع زده اند و شیعه را غالی، غیر معتقد به قرآن مجید، جنایتکار، مشرک و... معرفی می کنند.
شاید هیچ مذهبی نباشد که بر علیه آن به اندازه مذهب تشیع، کتاب و مقاله نوشته شده و در سایتهای اینترنتی بر علیه آن تبلیغ کرده باشند. آنچه که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته و تجدید چاپ شده است، به صدها جلد کتاب می رسد که فقط پانصد جلد آن در هند و پاکستان چاپ شده است. در کشور عربستان نیز کتابی چاپ شده به نام «للّه ثُمَّ لِلتّاریخ» به زبانهای مختلف، از جمله فارسی که پر از دروغ و داستانهای ساختگی علیه شیعه است و طبق برخی گزارشها صد هزار نسخه آن را در کویت پخش کرده اند. همچنین در کشورهای افغانستان و ایران به صورت رایگان توزیع نموده اند.
نویسنده دیگری که احتمالاً به همراه گروهی به طور شبانه روزی بر علیه شیعه کار کرده اند، حدود سی و دو جلد کتاب بر علیه شیعه نوشته اند. برخی محققان نیز گفته اند که حدود پنج هزار عنوان کتاب بر علیه شیعه نوشته شده که سه هزار و پانصد عنوان کتاب به زبان اردو و پانصد کتاب به زبان عربی و هزار کتاب به زبانهای دیگر چاپ و تکثیر شده است. این موج گسترده شبهه افکنی است که امروزه دشمنان اسلام بر علیه مذهب تشیع به کار می برند و تبلیغ می کنند.
و در نهایت، می توان تبلیغات و اقدامات دشمنان اسلام را در این چند مورد خلاصه کرد:
1. افترائات بر مذهب تشیع و شیعیان تا بدین وسیله از گرایش مردم؛ مخصوصا جوانان به تشیع جلوگیری کنند.
2. ایجاد شبهات و اشکالات علیه تشیع و نشر آنها از طرق گوناگون، مانند: کتاب، مجله، نوار، سایت و غیره.
3. تحریک اهل سنت علیه شیعیان.
4. تحریک حکومتها علیه شیعیان و ترساندن آنان از رشد تشیع.
چه عواملی سبب گردیده تا دشمنان با این وسعت علیه تشیع شبهه افکنی کنند؟
می توان دو علت مهم را بیان کرد:
1. ماهیت ظلم ستیزی در مذهب تشیّع: ما شیعیان معتقدیم که حُکام ظالم هیچ گونه ولایتی بر مردم ندارند و اطاعت حاکم ظالم نه تنها واجب نیست؛ بلکه کمک به ظالم، گناه و معصیت می باشد. امام خمینی رحمه الله در تحریر الوسیلة می نویسند: «اگر سکوت علمای اسلام موجب تجرّی حکّام جور بر ظلم و ستم و گناه شود، سکوت آنها جایز نیست.»
و حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغة خطاب به حسنین علیهماالسلام می فرمایند: «وَ کُونَا لِظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا؛ دشمن ظالم و یار و یاور مظلوم باشید!»
و خداوند در قرآن می فرماید: «اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ»؛ «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالامر را!»
شیعه معتقد است که این اولی الامر هر آدم فاسق و فاجری نیست؛ بلکه او آن کسی است که در راه خدا و رسول صلی الله علیه و آله کار می کند و مقصود، دوازده امام معصوم علیهم السلام است که واجب الاطاعة هستند و در زمان غیبت هم، فقیه عادل جانشین آنان می باشد، نه کسی که اهل ظلم و جور باشد. این دیدگاه، مخصوص مذهب شیعه است.
به خاطر همین مسئله بوده است که رهبران شیعه و طرفدارانشان پیوسته در زندانها و تبعیدها و آوارگیها به سر برده اند. عدّه ای را با ضربت شمشیر و یا زهر و یا در زندان به شهادت رساندند، عده ای را میان دیوار گذاشتند و جمعی را ساختمان روی سرشان تخریب نمودند. امروز نیز استعمارگران و نوکرانشان از گسترش این مذهب با این ویژگی وحشت دارند.
2. مشاهده تشیع گرایی در میان جوانان و روشنفکران اهل تسنن: ما افراد زیادی از آنان داریم که به مذهب تشیع پیوسته اند. کتابی نوشته شده به نام «المتحوّلون» که در سه جلد به ذکر اسامی و آدرس و شرح حال کسانی می پردازد که شیعه شده اند.
به نظر شما، مخالفان، قوّت شیعه را در چه اموری می بینند و چگونه در صدد تضعیف آن بر آمده اند؟
بر طبق آنچه از یکی از ایشان در مصاحبه اش گزارش شده، علت اصلی دو چیز است:
1. مسئله تقلید شیعیان از رهبران و مجتهدان زنده که با دستور چند تن از آنان تمام شیعیان به سوی یک هدف بسیج می شوند.
2. مجالس مستمر مذهبی، تحت عنوان عزاداری که سبب تقویت روح مذهبی در شیعیان و پیوند آنان با مذهب خویش و آشنایی بیشتر با اهل البیت علیهم السلام و روحانیون مذهبی می شود.
البته دشمن از طرق مختلفی برای از بین بردن این دو عامل استفاده کرده است: در راستای از بین بردن مسئله تقلید از مراجع دینی، تصمیم گرفتند از طریق جمع آوری و انتشار شایعات علیه مراجع و رهبران دینی و نشر و پخش این مطلب که «آنچه مراجع دینی می گویند، نظر و برداشت خود آنهاست، نه نظر دین و مذهب.» به وجهه رهبران دینی شیعه خدشه وارد کنند.
و در مورد از بین بردن مجالس مذهبی و کم رنگ کردن آنها، اولاً می خواهند با تبدیل کردن مجالس مذهبی به یک مراسم صوری و ظاهری و بی محتوا، به مجالس عزاداری خدشه وارد کنند.
و ثانیا برای اینکه بتوانند به این هدف برسند، طرح دادند که مجالس عزاداری و مذهبی، از دست روحانیون و عالمان مذهبی گرفته شود و به دست گروهی ناآشنا به معارف اسلامی که پایبندی چندانی به مسائل دینی ندارند، سپرده شود تا بدین وسیله مطالب خلاف مذهب تشیع را توسط آنان در میان شیعیان ترویج دهند.
با توجه به مطالبی که فرمودید، مبلّغان باید چه اموری را در تبلیغشان مد نظر قرار دهند؟
1. سخنرانیها جذّاب و متنوع شود. اگر یک روحانی بتواند علاوه بر سخنرانی خودش، مداحی هم بکند، بهتر است.
2. سخنرانیها از نظر محتوا غنی باشد و مردم احساس کنند که سخنان مورد نیازشان گفته می شود.
3. با تهاجمات فرهنگی که خیلی از جوانان ما را غرب زده کرده است، مبارزه شود، همچون بیان برخی مشکلات زندگی غربی.
4. تشویق و کشاندن مردم به مساجد و مجالس مذهبی.
5. برگرداندن حالت تهاجمی دشمن به حالت تدافعی، با تهاجم علیه مبانی و اعتقادات باطل دشمنان تشیع، البته به صورت ملایم و منطقی.
6. به فکر وادار کردن افراد و ایجاد شک در اعتقادات باطل که زمینه تحقیق است.
7. پاسخهای مناسب به شبهات و استفاده از پاسخهای کوتاه و آسان برای عموم و پاسخهای مفصّل تر و علمی تر برای محققان ؛ لذا باید با شبهات رایج آشنا شویم و جواب آنها را بدهیم؛ همان گونه که حضرت امام رحمه الله در پاسخ به تهاجماتی که حدود 70 سال قبل بر علیه شیعه در کتابی به نام «اسرار هزار ساله» شده بود، کتابی را به نام «کشف الاسرار» نوشتند و با این کتاب جواب آنها را دادند. امروزه ما نیز چنین وظیفه ای داریم؛ البته با رعایت حفظ وحدت مسلمین.
8. تبیین صحیح و منطقی و عقلانی مبانی و معارف شیعه؛ همان طور که امام رضا علیه السلام ، می فرماید: «اِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَا مِنَا لَا تَّبَعُونَا؛ اگر مردم امتیازات کلام (مکتب) ما را بفهمند، البته پیرو ما خواهند شد.»
9. تبلیغ عملی از تشیع با رعایت دستورات شرعی و اخلاقی اسلام و تربیت شیعیان بر اساس آنها.
به نظر شما روشهای مناسب در مواجهه با افترائات و تهمتهایی که دشمنان به مذهب تشیع نسبت می دهند، چیست؟
1. اولین قدم، ردّ تهمتها بر مکتب تشیع است که به دو روش ممکن می باشد: اوّل، روش مستقیم که بیان می کنیم چنین نسبتهایی را به شیعه داده اند و به فلان دلیل، آنها تهمت و خلاف واقع است.
و دوم، روش غیر مستقیم که این روش باعث اختلاف و کدورت نمی شود و تأثیرش نیز بیشتر است.
2. پرهیز از ایجاد زمینه تهمت؛ چنان که در روایات امام معصوم علیهم السلام تأکید شده که: «اِتَّقِ مَوَاضِعَ التُّهَمِ؛ از جایگاههای تهمت بپرهیز!» بنابراین، مطالبی را که عنوان می کنیم، نباید به گونه ای باشد که مذهب تشیع مورد اتهام قرار گیرد. چه بسا ممکن است قطعه شعری با توجیه و تأویل در میان خود ما، معنای خوبی داشته باشد؛ ولی اگر به ظاهر آن توجّه شود و نزد کسانی که توجیه ما را ندارند، خوانده شود، چیزی جز کفر و شرک برداشت نکنند. در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام جملات و اشعار زیبا آن قدر هست که نیازی به بعضی اشعار مشکوک نمی باشد و چه بهتر که در معرفی آن بزرگواران از آیات قرآن و فرمایشات و عبارات خودشان استفاده کنیم.
3. سلب کردن اعتماد مردم به نویسندگان ضد شیعی با بیان برخی دروغهای آنها.
4. رد اتهامات به ترتیب اهمیت؛ یعنی از آن دسته از افترائاتی شروع کنیم که زشت تر است و بطلان آن واضح تر است.
در پایان، اگر توصیه و سفارشی دارید، بیان فرمایید.
به عنوان آخرین سخن، توجّه به این نکته ضروری است که این گونه تهمت زدنها به شیعه و تبلیغات منفی علیه آن، تنها توسط برخی از متعصبان به ویژه وهابیون انجام می گیرد؛ ولی افراد زیادی از اهل سنت هم داریم که از این گونه اقدامات تفرقه افکنانه به دور هستند و به مسائل و مصالح جهانی اسلام و مسلمین توجّه دارند و امیدواریم این روشن بینی به تمامی جامعه اهل سنت ایران و جهان گسترش یابد تا شیعه و سنی برادروار در کنار یکدیگر و با حفظ احترام متقابل زندگی کنند.
دو کتاب را نیز از حضرت آیة اللّه مکارم شیرازی در همین راستا، جهت مطالعه دوستان معرفی می کنیم:
1. وهابیت بر سر دو راهی؛ 2. شیعه پاسخ می گوید.
با تشکر از شما به خاطر فرصتی که در اختیار مجله قرار دادید.
موفق و پیروز باشید.