متن و ترجمه ی دعای افتتاح
  • عنوان مقاله: متن و ترجمه ی دعای افتتاح
  • نویسنده:
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 21:30:1 13-9-1403

 

دعای افتتاح

بسم الله الرحمن الرحیم

«اَللّهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِكَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِكَ وَاَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَنْتَ»
خدايا من ستايش را بوسيله حمد تو مى گشايم و تويى كه به نعمت بخشى خود بندگان را به درستى وادارى و يقين دارم كه براستى تو

«اَرْحَمُ الرّاحِمينَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَشَدُّ الْمُعاقِبينَ فى»
مهربانترين مهربانانى اما در جاى گذشت و مهربانى ولى سخت ترين كيفركننده اى در

«مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ وَاَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرينَ فى مَوْضِعِ الْكِبْريآءِ»
«جاى شكنجه و انتقام و بزرگترين جبارانى در جاى بزرگى و»

«وَالْعَظَمَةِ اَللّهُمَّ اَذِنْتَ لى فى دُعآئِكَ وَمَسْئَلَتِكَ فَاسْمَعْ يا سَميعُ»
عظمت خدايا تو به من اجازه دادى در اين كه بخوانمت و از تو درخواست كنم پس اى خداى شنوا

«مِدْحَتى وَاَجِبْ يا رَحيمُ دَعْوَتى وَاَقِلْ يا غَفُورُ عَثْرَتى فَكَمْ يآ»
مدح و ثنايم را بشنو و پاسخ ده اى مهربان خواسته ام را و ناديده گير اى آمرزنده لغزشم را اى

«اِلهى مِنْ كُرْبَةٍ قَدْ فَرَّجْتَها وَهُمُومٍ قَدْ كَشَفْتَها وَعَثْرَةٍ قَدْ اَقَلْتَها»
معبود من چه بسيار گرفتارى كه برطرف كردى و چه بسيار اندوه كه زدودى و لغزشها كه چشم پوشيدى

«وَرَحْمَةٍ قَدْ نَشَرْتَها وَحَلْقَةِ بَلاَّءٍ قَدْ فَكَكْتَه ا اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ»
و مهر و رحمت كه گستردى و زنجير بلا كه از هم باز كردى ستايش خاص خدايى است كه نگيرد

«صاحِبَةً وَلا وَلَدا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ»
همسرى و نه فرزندى و نيست برايش شريكى در فرمانروايى و نيست برايش ياورى

«مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَميعِ مَحامِدِهِ كُلِّهَا عَلى جَميعِ»
از خوارى و به كمال بزرگى او را ياد كن ستايش خداى را به همه ستودگيهايش يك سر بر همه

«نِعَمِهِ كُلِّها اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا مُضآدَّ لَهُ فى مُلْكِهِ وَلا مُنازِعَ لَهُ فى»
نعمتهايش يكسر ستايش براى خدايى است كه ضد و دشمنى در پادشاهى او و ستيزه جويى در

«اَمْرِهِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا شَريكَ لَهُ فى خَلْقِهِ وَلا شَبيهَ لَهُ فى عَظَمَتِهِ»
فرمانش نيست ستايش خدايى را است كه شريكى در خلقتش ندارد و شبيهى در عظمت او نيست

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الْفاشى فِى الْخَلْقِ اَمْرُهُ وَ حَمْدُهُ الظّاهِرِ بِالْكَرَمِ مَجْدُهُ»
ستايش خاص خدايى است كه هويدا است در ميان خلق كارش و ستايشش و آشكار است به بزرگوارى شوكتش

«الْباسِطِ بِالْجُودِ يَدَهُ الَّذى لا تَنْقُصُ خَزآئِنُهُ وَلا تَزيدُهُ كَثْرَةُ الْعَطآءِ»
و گشاده است دستش آنكه نقصان نپذيرد خزينه هايش و نيفزايدش بسيارى عطا

«اِلاّ جُوداً وَ كَرَماً اِنَّهُ هُوَ الْعَزيزُ الْوَهّابُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ قَليلاً مِنْ»
مگر جود و بزرگوارى براستى كه او عزيز و بسيار بخشنده است خدايا از تو خواهم اندكى از

«كَثيرٍ مَعَ حاجَةٍ بى اِلَيْهِ عَظيمَةٍ وَغِناكَ عَنْهُ قَديمٌ وَ هُوَ عِنْدى كَثيرٌ»
بسيار با اينكه نيازمنديم بدان بزرگ است و بى نيازى تو از آن قديم و ازلى است و آن درخواست پيش من بسيار

«وَهُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسيرٌ اَللّهُمَّ اِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبى وَتَجاوُزَكَ عَنْ»
ولى در نزد تو اندك و آسان است خدايا براستى گذشت تو از گناهم و چشم پوشيت از

«خَطيَّئَتى وَصَفْحَكَ عَنْ ظُلْمى وَسَِتْرَكَ عَلى قَبيحِ عَمَلى وَحِلْمَكَ»
خطايم و ناديده گيريت از ستمم و پرده پوشيت بر كار زشتم و بردباريت

«عَنْ كَثيرِ جُرْمى عِنْدَ ما كانَ مِنْ خَطأى وَعَمْدى اَطْمَعَنى فى اَنْ»
در برابر جنايت و جرم بسيارم كه به خطا يا از روى تعمد كردم مرا به طمع انداخت تا از تو

«اَسْئَلَكَ ما لا اَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ الَّذى رَزَقْتَنى مِنْ رَحْمَتِكَ وَاَرَيْتَنى»
درخواست كنم چيزى را كه مستحق آن نيستم ، درخواست كنم آنچه را كه از رحمتت روزى من كردى و

«مَنْ قُدْرَتِكَ وَعَرَّفْتَنى مِنْ اِجابَتِكَ فَصِرْتُ اَدْعُوكَ آمِناً وَاَسْئَلُكَ»
از قدرتت به من نماياندى و از اجابت دعايت به من شناساندى و اين سبب شد كه من از روى اطمينان تو را بخوانم

«مِسْتَأنِساً لا خآئِفاً وَلا وَجِلاً مُدِلاًّ عَلَيْكَ فيما قَصَدْتُ فيهِ اِلَيْكَ»
و با تو انس گرفته بدون ترس و واهمه از تو حاجت بخواهم و تازه در مطلوب و مقصود خود با ناز و عشوه به درگاهت آيم

«فَاِنْ اَبْطَاَ عَنّى عَتَبْتُ بِجَهْلى عَلَيْكَ وَلَعَلَّ الَّذى اَبْطَاَعَنّى هُوَ خَيْرٌ لى»
و اگر حاجتم دير برآيد بواسطه نادانيم بر تو اعتراض كنم در صورتى كه شايد دير كردن آن براى من بهتر باشد زيرا

«لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الاُْمُورِ فَلَمْ اَرَ مَوْلاً كَريماً اَصْبَرَ عَلى عَبْدٍ لَئيمٍ مِنْكَ»
تو داناى به سرانجام كارها هستى و از اينرو من نديدم مولاى بزرگوارى را كه بر بنده پست خود شكيباتر از تو باشد

«عَلَىَّ يا رَبِّ اِنَّكَ تَدْعُونى فَاُوَلّى عَنْكَ وَتَتَحَبَّبُ اِلَىَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَيْكَ»
بر من اى پروردگارم تو مرا مى خوانى ولى من از تو رومى گردانم و تو به من دوستى مى كنى ولى من با تودشمنى مى كنم و تو

«وَتَتَوَدَّدُ اِلَىَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْكَ كَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ فَلَمْ يَمْنَعْكَ ذلِكَ»
به من محبت كنى و من نپذيرم گويا من منتى بر تو دارم و باز اين احوال بازندارد تو را از

«مِنَ الرَّحْمَةِ لى وَالاِْحْسانِ اِلَىَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بجُودِكَ وَكَرَمِكَ»
مهر به من و و احسان بر من و بزرگواريت نسبت به من از روى بخشندگى و بزرگواريت

«فَارْحَمَ عَبْدَكَ الْجاهِلَ وَجُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِكَ اِنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ»
پس بر بنده نادانت رحم كن و از زيادى احسانت بر او ببخش كه براستى تو بخشنده و بزرگوارى

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِكِ الْمُلْكِ مُجْرِى الْفُلْكِ مُسَخِّرِ الرِّياحِ فالِقِ الاِْصْباحِ»
ستايش خاص خدا است كه مالك سلطنت و روان كننده كشتى (وجود) و مسخركننده بادها و شكافنده سپيده صبح

«دَيّانِ الدّينِ رَبِّ الْعَالَمينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ»
و حكمفرماى روز جزا و پروردگار جهانيان است ستايش خداى را است كه بردباريش پس از دانستن و ستايش

«لِلّهِ عَلى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلى طُولِ اَناتِهِ فى غَضَبِهِ»
براى خدا است بر گذشتش با اينكه نيرومند است و ستايش براى خدا است بر زيادى تحمل و بردباريش در عين خشم

«وَهُوَ قادِرٌ عَلى ما يُريدُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ خالِقِ الْخَلْقِ باسِطِ الرِّزْقِ فاِلقِ»
او با اينكه او بر هرچه بخواهد تواناست ستايش خداى را است كه آفريننده خلق و گسترنده روزى و شكافنده

«اَلاِْصْباحِ ذِى الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ وَالْفَضْلِ وَالاِْنْعامِ الَّذى بَعُدَ فَلا»
صبح صاحب جلال و بزرگوارى و فضل و نعمت بخشى آنكه دور است پس

«يُرى وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوى تَبارَكَ وَتَعالى اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَيْسَ لَهُ»
ديده نشود و نزديك است كه مطلع از گفتگوهاى سرى است برتر و والا است ستايش خدايى را كه نيست براى او

«مُنازِ عٌ يُعادِلُهُ وَلا شَبيهٌ يُشاكِلُهُ وَلا ظَهيرٌ يُعاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ»
ستيزه جويى كه با او برابرى كند و نه شبيهى كه هم شكل او باشد و نه پشتيبانى كه كمكش كند به عزت خويش

«الاْعِزّآءَ وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما يَشآءُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ»
چيره دستان را مقهور ساخته و در مقابل عظمتش بزرگان فروتنى كرده پس بوسيله نيرويش بهرجا كه خواهد رسيده ستايش خدايى را

«الَّذى يُجيبُنى حينَ اُناديهِ وَيَسْتُرُ عَلَىَّ كُلَّ عُورَةٍ وَاَنَا اَعْصيهِ وَ»
كه پاسخم دهد هرگاه بخوانمش و بپوشاند بر من هر زشتى را و من نافرمانيش كنم و

«يُعَظِّمُ الْنِّعْمَةَ عَلَىَّ فَلاَّ اُج ازيهِ فَكَمْ مِنْ مَوْهِبَةٍ هَنيَّئَةٍ قَدْ اَعْطانى»
بزرگ گرداند بر من نعمتش را ولى من پاداشش ندهم پس چه بسيار بخششهاى جانبخشى كه به من عطا فرمود

«وَعَظيمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ كَفانى وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ اَرانى فَاُثْنى عَلَيْهِ»
و چه پيش آمدهاى بزرگ و هولناكى را كه از من دور كرد و چه خوشيهاى شگفت انگيزى كه به من نماياند او را

«حامِدا وَاَذْكُرُهُ مُسَبِّحاً اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا يُهْتَكُ حِجابُهُ وَلا يُغْلَقُ»
ستايش كنان ثنا گويم و تسبيح گويان يادش كنم ستايش خاص خدايى است كه پرده اش دريده نشود و در خانه اش

«بابُهُ وَلا يُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا يُخَيَّبُ آمِلُهُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى يُؤْمِنُ الْخآئِفينَ»
بسته نگردد و خواهنده اش رد نشود و آرزومندش نوميد نگردد ستايش خاص خدايى است كه هراسناكان را امان بخشد

«وَيُنَجِّى الصّالِحينَ وَيَرْفَعُالْمُسْتَضْعَفينَ وَيَضَعُ الْمُسْتَكْبِرينَ وَ»
و شايستگان را نجات دهد و ناتوان شمردگان را بلند كند و گردنكشان را زبون كند و

«يُهْلِكُ مُلُوكاً وَيَسْتَخْلِفُ آخَرينِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارينَ مُبيرِ»
شاهان را نابود كند و به جايشان دسته ديگرى نشاند ستايش خداى را در هم شكننده سركشان و نابودكننده

«الظّالِمينَ مُدْرِكِ الْهارِبينَ نَكالِ الظّالِمينَ صَريخِ الْمُسْتَصْرِخينَ»
ستمكاران دريابنده گريختگان كيفردهنده ظالمان فريادرس فريادخواهان

«مَوْضِعِ حاجاتِ الطّالِبينَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى مِنْ»
جايگاه حاجتهاى جويندگان تكيه گاه مؤ منان ستايش خدايى را است كه

«خَشْيَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَ سُكّانُها وَتَرْجُفُ الاْرْضُ وَعُمّارُها»
از ترس او آسمان و ساكنانش غرش كنند و زمين و آباد كنندگانش بر خود بلرزند

«وَتَمُوجُ الْبِحارُ وَمَنْ يَسْبَحُ فى غَمَراتِها اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هَدانا لِهذا»
و درياها و آنانكه در قعر آنها شناورى كنند به جنبش و موج درآيد ستايش خاص خدايى است كه ما را به اين (دين ) هدايت فرمود

«وَما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اللّهُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى يَخْلُقُ وَلَمْ يُخْلَقْ»
و اگر او ما را هدايت نكرده بود ما بدان هدايت نمى شديم ستايش خدايى را است كه آفريد و خود آفريده نشده

«وَيَرْزُقُ وَلا يُرْزَقُ وَيُطْعِمُ وَلا يُطْعَمُ وَيُميتُ الاْحيآءَ وَيُحْيِى»
روزى دهد و كسى او را روزى ندهد و بخوراند و خود بى نياز از خوراك است و بميراند زندگان را و زنده كند

«الْمَوْتى وَهُوَ حَىٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ»
مردگان را و او است زنده اى كه نميرد هرچه خير است به دست او است و او براى هرچيز توانا است

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَاَمينِكَ وَصَفِيِّكَ»
خدايا درود فرست بر محمد بنده ات و پيامبرت و امين بر وحيت و پسنديده ات

«وَحَبيبِكَ وَخِيَرَتِكَ مَنْ خَلْقِكَ وَحافِظِ سِرِّكَ وَمُبَلِّغِ رِسالاتِكَ اَفْضَلَ»
و حبيبت و برگزيده ات از ميان خلق و نگهدار رازت و رساننده پيامهايت برترين درود

«وَاَحْسَنَ وَاَجْمَلَ وَاَكْمَلَ وَاَزْكى وَاَنْمى وَاَطْيَبَ وَاَطْهَرَ وَاَسْنى»
و بهترين و زيباترين و كاملترين و پاكيزه ترين و پررشدترين و خوشترين و پاكترين و بلندترين

«وَاَكْثَرَ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلى اَحَدٍ»
و بيشترين درودى كه فرستادى و بركتى كه دادى و ترحمى كه كردى و عطوفتى كه ورزيدى و تحيتى كه فرستادى بر هر يكى

«مِن عِبادِكَ وَاَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ وَصِفْوَتِكَ وَاَهْلِ الْكَرامَةِ عَلَيْكَ مِن»
از بندگانت و پيمبرانت و رسولانت و برگزيدگانت و گراميان تو از ميان

«خَلْقِكَ اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلى عَلي اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَوَصِىِّ رَسوُلِ رَبِّ»
خلقت خدايا و درود فرست بر على امير مؤمنان و وصى فرستاده پروردگار

«الْعالَمينَ عَبْدِكَ وَوَليِّكَ وَاَخى رَسُولِكَ وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ»
جهانيان بنده تو و ولى تو و برادر پيامبر تو و حجت تو بر خلقت

«وَآيَتِكَ الْكُبْرى وَالنَّباءِ الْعَظيمِ وَصَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ الطّاهِرَةِ فاطِمَةَ»
و نشانه بزرگت و نباء عظيم (آن خبر بزرگ ) و درود فرست بر صديقه طاهره فاطمه (زهرا)

«سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ وَصَلِّ عَلى سِبْطَىِ الرَّحْمَةِ وَاِمامَىِ الْهُدى»
بانوى زنان جهانيان و درود فرست بر دو سبط (پيامبر) رحمت و دو پيشواى هدايت

«الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ وَصَلِّ عَلى اَئِمَّةِ»
حسن و حسين دو آقاى جوانان اهل بهشت و درود فرست بر پيشوايان

«الْمُسْلِمينَ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ»
مسلمانان على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد

«وَمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِي وَعَلِىِّ بْنِ»
و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على

«مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِي وَالْخَلَفِ الْهادى الْمَهْدِىِّ حُجَجِكَ عَلى»
بن محمد و حسن بن على و يادگار شايسته و راهنمايش حضرت مهدى كه اينها حجتهاى تو بر

«عِبادِكَ وَاُمَناَّئِكَ فى بِلادِكَ صَلَوةً كَثيرَةً دآئِمَةً اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلى»
بندگانت هستند و امينهاى تو در شهرها و بلاد تواند درودى فرست كه بسيار و هميشگى باشد خدايا و بالخصوص درود فرست

«وَلِىِّ اَمْرِكَ الْقآئِمِ الْمُؤَمَّلِ وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَحُفَّهُ بِمَلاَّئِكَتِكَ»
برسرپرست دستورت آن امام قائم كه مايه اميد است وآن عدل ودادى كه همه چشم براهش هستند و فراگير او را به فرشتگان

«الْمُقَرَّبينَ وَاَيِّدْهُ بِروُحِ الْقُدُسِ يا رَبَّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ»
مقربت حلقه وار و به روح القدس ياريش كن اى پروردگار جهانيان خدايا (وسائل آمدنش را) آماده كن

«الدّاعِىَ اِلى كِتابِكَ وَالْقآئِمَ بِدينِكَ اسْتَخْلِفْهُ فى الاْرْضِ كَمَا»
تا او به كتابت دعوت كند و به دين تو قيام كند و او را روى زمين جايگزين گردان چنانچه

«اسْتَخْلَفْتَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِ مَكِّنْ لَهُ دينَهُ الَّذِى ارْتَضَيْتَهُ لَهُ اَبْدِلْهُ مِنْ»
جايگزين كردى آنانكه پيش از او بودند و آن دينى را كه برايش پسنديده اى بدست او پابرجا كن و پس از

«بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً يَعْبُدُكَ لا يُشْرِكُ بِكَ شَيْئاً اَللّهُمَّ اَعِزَّهُ وَاَعْزِزْ بِهِ»
ترس و خوفى كه داشته آسايش خاطرى به او بده كه با كمال خلوص تو را پرستش كند خدايا عزيزش گردان و ديگران را به او عزيز كن

«وَانْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ وَانْصُرْهُ نَصْرا عَزيزا وَافْتَحْ لَهُ فَتْحاً يَسيراً»
ياريش كن و بوسيله او ديگران را يارى كن و بطور پيروزمندانه اى او را يارى كن و گشايش آسانى

«وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصيراً اَللّهُمَّ اَظْهِرْ بِهِ دينَكَ وَسُنَّةَ»
بهره اش كن و قرار ده برايش از نزد خود حكومتى نصرت آور خدايا بدو دين خود و روش

«نَبِيِّكَ حَتّى لا يَسْتَخْفِىَ بِشَىْءٍ مِنَالْحَقِّ مَخافَةَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ»
پيامبرت را آشكار ساز بطورى كه چيزى از امور حقه نماند كه ناچار باشد از ترس مردم پنهانش كند

«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَيْكَ فى دَوْلَةٍ كَريمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ»
خدايا ما با تضرع و زارى به درگاهت از تو خواستاريم دولتى گرامى را كه به وسيله آن اسلام و مسلمين

«وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فيها مِنَالدُّعاةِ اِلى طاعَتِكَ»
را عزت بخشى و نفاق و منافقين را منكوب سازى و ما را در آن دولت از زمره خوانندگان مردم بسوى اطاعت تو

«وَالْقادَةِ اِلى سَبيلِكَ وَتَرْزُقُنا بِها كَرامَةَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ ما»
و از برندگان بسوى راه خود قرارمان دهى و بدان وسيله بزرگوارى دنيا و آخرت را نصيب ما گرداندى خدايا آنچه را كه

«عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ وَما قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ اَللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ»
از حق به ما شناسانده اى تاب تحملش را نيز به ما بده و آنچه را كه از رسيدن بدان كوتاه آمديم تو ما را بدان برسان خدايا بدان حضرت

«شَعَثَنا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَكَثِّرْبِهِ قِلَّتَنا وَاَعْزِزْ بِهِ»
پراكندگيمان را برطرف كن و گسيختگيمان را دور كن و پريشانى ما را بدو پيوست كن و كمى ما را بدو زياد كن

«ذِلَّتَنا وَاَغْنِ بِهِ عآئِلَنا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مَُغْرَمِنا وَاجْبُرْبِهِ فَقْرَنا وَسُدَّ بِهِ»
وخوارى ما را بدو عزت بخش و ندارى ما را بدو توانگرى بخش و بدهى ما را بوسيله اش بپرداز و فقر ما را بدو جبران كن

«خَلَّتَنا وَيَسِّرْ بِهِ عُسْرَنا وَبَيِّضْ بِهِ وُجُوهَنا وَفُكَّ بِهِ اَسْرَنا وَاَنْجِحْ بِهِ»
و شكاف و تفرقه ما را بدو برطرف كن و سختى ما را بدو آسان كن و چهره هاى ما را بدو سفيد گردان و گرفتاران ما را بدو آزاد

«طَلِبَتَنا وَاَنْجِزْ بِهِ مَواعيدَنا وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنا وَاَعْطِنا بِهِ سُؤْلَنا»
كن و خواسته هاى ما را بدو روا كن و وعده هاى ما را به او تحقق بخش و دعاى ما را بدو مستجاب كن وخواهشهاى ما را

«وَبَلِّغْنا بِهِ مِنَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ آمالَنا وَاَعْطِنا بِهِ فُوْقَ رَغْبَتِنا يا خَيْرَ»
بوسيله او عطا كن و بوسيله او ما را به آرزوهاى دنيا و آخرت برسان و بوسيله او بيش از آنچه ما خواهانيم به ما بده اى بهترين

«الْمَسْئُولينَ وَاَوْسَعَ الْمُعْطينَ اِشْفِ بِهِ صُدُورَنا وَاَذْهِبْ بِهِ غَيْظَ»
درخواست شدگان و دست بازترين عطاكنندگان سينه هاى ما را با ظهورش شفا بخش و بوسيله او عقده

«قُلُوبِنا وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فيهِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِكَ اِنَّكَ تَهْدى مَنْ»
دلهاى ما را برطرف كن و بدو ما را بدان حقى كه مورد اختلاف است به اذن خود راهنمايى كن كه براستى تو هركه

«تَشآءُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ وَانْصُرْنا بِهِ عَلى عَدُوِّكَ وَعَدُوِّنآ اِلهَ»
را بخواهى به راه راست هدايت فرمايى و بدست او ما را بر دشمنانت و دشمنان ما نصرت ده اى معبود

«الْحَقِّ آمينَ اَللّهُمَّ اِنّا نَشْكوُ اِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ»
برحق - آمين - خدايا ما به تو شكايت كنيم از نبودن پيامبرمان كه درودهاى تو بر او و آلش باد

«وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّةَ عَدَدِنا وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ»
و از غيبت مولايمان و از بسيارى دشمنان و كمى افرادمان و از سختى آشوبها و از كمك دادن اوضاع

«الزَّمانِ عَلَيْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ»
زمانه به زيان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و كمك ده ما را بر اين اوضاع به گشايش

«تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَةٍ»
فورى از طرف خود و برطرف كردن رنج وناراحتى و يارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى

«مِنْكَ تَجَلِّلُناها وَعافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ»
از جانب تو كه ما را فراگيرد و تندرستى از طرف تو كه ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترين مهربانان