زن منتظر و منتظر پرورى
  • عنوان مقاله: زن منتظر و منتظر پرورى
  • نویسنده: مريم معين الاسلام
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 22:9:45 1-9-1403


چکيده

آن چه اين نوشتار در پى آن است، تبيين نقش مادر در تربيت نسل ولايى با بهره گيرى از آداب و دستورات وارد شده در مضامين دينى است. براى تبيين اين مسئله، نويسنده به ساز و کارهاى تربيت نسل مهدوى و ضرورت بهره گيرى از اين ساز و کارها پرداخته است.
در اين مقاله، نگارنده به هشت گام اساسى اشاره مى کند که مادران بايد بردارند تا محصول تربيت آنان، تربيت نسلى مهدى باور و مهدى ياور باشد. اين گام ها عمدتاً از زمان انتخاب همسر آغاز و نهايتاً تا پايان دوره نوجوانى ادامه مى يابد.
نگارنده، در اين نوشتار در پى اثبات اين مهم است که غفلت از آداب اسلامى و دستورات وارده در اين زمينه، موجب ناکامى خانواده ها در تربيت نسل ولايت مدار در عصر حاضر شده است.

واژه هاى کليدي: زن منتظر، منتظر پرورى، نسل مهدوى، نقش مادر، تربيت نسل.

مقدمه

در طول تاريخ تشيع، يکى از نقش هاى بى بديل زنان، دفاع از ولايت و تلاش براى حفظ اين ارزش الهى بوده است، به ويژه در عصر غيبت که تقريباً امکان ايفاى نقش مردان براى دفاع از ولايت، به سبب اختناق شديد، کم رنگ بوده است، زنان، فعالانه براى حفظ فرهنگ مهدويت در جامعه نقش آفرينى کرده اند. بين تمام نقش هاى مختلف زنان در حفظ اين ارزش، تربيت نسل ولايى و زنده نگه داشتن محبت اهل بيت عليهم السلام ـ به ويژه ياد و انديشه مهدوى ـ نقشى بسيار مؤثر و غيرقابل انکار بوده است.
زنان، در راستاى همان رسالتى ايفاى وظيفه مى کنند که خالق انسان ها براى آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمينى رحمه الله عليه آن را به خوبى تبيين کرد و فرمود: «شغل اصلى زن شغل مادرى و همسرى است و مهم ترين کار زن مادرى است.»
و در جاى ديگرى فرمودند: «انبياء آمدند انسان بسازند، شغل مادرها همين است». [1]
هم چنين بزرگ بانوى اسلام، حضرت فاطمه زهرا عليها السلام فرمود: «آن گاه که زن، در منزل به امور خانه و تربيت فرزند مى پردازد، به خدا نزديک تر است». [2]
به هر حال، حرکت در صراط مستقيم و تقرب زن به سوى پروردگار، جز از طريق ايفاى نقش بسيار کليدى و مؤثر مادرى و تربيت فرزندان نيست.
همان طور که ذکر شد، زنان شيعه، با بهره گيرى از آموزه هاى دينى در طول تاريخ تشيع، با پرداختن به اساسى ترين کار که همان مادرى است، بلندترين گام ها را براى حفظ ولايت برداشتند. آنان، با نقش آفرينى خود، ارزش ولايت و دوستى ولى خدا را به فرزندان خود منتقل کردند؛ به ويژه در عصر غيبت که امام معصوم حضور ظاهرى نداشت، اين مادران بودند که با فضا سازى مناسب در خانه و با پاى بندى به امام زمان خود و با ابراز علاقه اى که به آن امام، نشان مى دادند، اين علقه و عاطفه را به فرزندان خود هم منتقل کردند و از اين طريق، در حفظ و احياى اين مهم کوشيدند.
اما در عصر حاضر، تربيت انسان دين دار، پويا، کارآمد و عاشق ولايت، از اهميت و جايگاه والايى برخوردار است؛ چرا که ما با جريان ناتوى فرهنگى مواجه هستيم که بنا دارد از نسل جوان ما يک نسل بى هويت و بى ريشه بسازد، همان طور که مقام معظم رهبرى در جمع دانشگاهيان و دانشجويان استان سمنان، فرمود:
باندهاى بين المللى زر و زور، براى تسلط بر منافع ملت ها، سازمان هاى نظامى ناتو را تشکيل داده بودند. اکنون در پى تشکيل ناتوى فرهنگى هستند و با استفاده از امکانات زنجيره اى متنوع و بسيار گسترده رسانه اى ... در پى تخريب هويت ملى جوامع بشرى هستند.
اين جاست که نقش مادران در دفاع از هويت ملى و دينى و انتقال ارزش ها، بسيار پررنگ مى شود؛ چرا که تمام ارزش هاى دينى، اخلاقى، ملى و... در درون خانواده شکل مى گيرد، نهادينه مى شود و به جامعه منتقل مى گردد؛ به ويژه ارزش هاى ولايت مدارى که از ارزش هايى است که، دشمن نوک تيز حمله خود را متوجه آن کرده است، توسط خانواده از نسلى به نسل ديگر منتقل مى شود.
مادران منتظر، بايد بدانند يکى از مسئوليت هايى که از سوى شارع مقدس بر عهده آنها گذاشته شده است، تلاش براى تربيت يک نسل ولايى است؛ همانطور که در روايات متعدد، آمده است که ولايت اهل بيت عليهم السلام از فرايض الهى است و ملاک قبول اعمال و عبادات به شمار آمده است. در زيارت جامعه کبيره آمده است: «به سبب ولايت شما طاعت واجب پذيرفته مى شود و دوستى واجب براى شما است». [3]
پيامبر صل الله عليه و آله و سلم به سلمان فرمود: «دوستى اهل بيت من، بر هر مرد و زن با ايمان، واجب است.» [4]
پيامبر صل الله عليه و آله و سلم راز و رمز رسيدن به سعادت را تمسک به اهل بيت بيان فرمود: «هر کس پس از من، به خاندانم تمسک جويد، از رستگاران خواهد بود.» [5]
از اين رو آن حضرت، به والدين سفارش کرد: «فرزندانتان را با محبت من و محبت اهل بيت من تربيت و تأديب کنيد». [6]
مادر منتظر، براى پرورش يک نسل منتظر، بايد با ساز و کارهاى تربيت نسل ولايى آگاه باشد و با بصيرت و آگاهى و ايجاد زمينه هاى لازم و از بين بردن موانع و با استعانت از پروردگار، براى تربيت نسل منتظر تلاش کند؛ از اين رو عمده ترين نقش آفرينى هاى زن منتظر، منتظرپرورى است. اميد است همان طور که در طول تاريخ تشيع، زنان، افتخار آفرينى هاى زيادى در اين راستا داشته اند، در اين عصر هم بتوانند با تربيت نسل منتظر، دِين خود را به جامعه دينى ادا کنند.

تبيين ضرورت مسئله

مهدى باورى و مهدى ياورى دو شاخصه اصلى نسلى است که بايد زمينه ساز حکومت مهدوى باشد. اين دو شاخصه در شاکله نسلى جديد که با سهمگين ترين طوفان هاى بنيان برانداز دين و دين دارى مواجه مى باشند، شکل نمى گيرد، مگر با تربيت دينى اصولى و همراه بينش و آگاهى که سکاندار اين مهم هم مادران و زنان هستند.
در عصر حاضر، نسلى مى تواند از تهاجم بى امان مهاجمان فرهنگى مصون باشند که وابستگى هاى عاطفى و قلبى عميقى به دين و مظاهر مکتب و مذهب داشته باشد. تنها علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام و پاى بندان به سنن مذهبى و شعائر دينى هستند که کمتر در معرض انحراف و گناه و مفاسد و آلودگى هاى اخلاقى قرار مى گيرند؛ همان طور که مولاى متقيان حضرت على عليه السلام فرمودند: «حفظ شدن انسان [در مقابل آسيب هاى دشمنان] به اندازه ديانت او است». [7]
در جاى ديگر فرمود: «دين، انسان را از گناهان باز مى دارد». [8]
آن حضرت بزرگ ترين روزى دنيا و آخرت را دين مى دانسته و مى فرمايد: «هر کس، دين روزى او شد، همانا خير دنيا و آخرت روزى او شده است.» [9]
آن سرور موحدان، دين را نورى مى داند که در جهان ظلمانى، براى تشخيص راه از بيراه، به کار مى رود. [10]
در ارزش دين و دين دارى، به کلام نورانى حضرت امام رضا عليه السلام بسنده مى کنيم. هنگامى که از آن حضرت پرسيدند: «فلسفه عقيده به خدا و پيغمبران و امامان و آن چه از جانب او آمده است چيست؟» فرمود:
علت هاى بسيارى دارد؛ يکى از آنها اين است که کسى که به خدا معتقد نيست، از گناهان اجتناب نمى کند و در ارتکاب معصيت هاى بزرگ توقف نمى کند و در انجام هر ظلم و فسادى که ميل دارد و برايش لذت بخش است، از هيچ کس حساب نمى برد. [11]
طبيعى است کسى که به خدا و قيامت، اعتقاد ندارد، عدالت، برابرى، ايثار، از خودگذشتگى و به طور کلى، همه مسائل اخلاقى از نظر او پوچ و خالى از مفهوم است. براى چنين فردى، فرقى بين ظالم و عادل و نيکوکار و جنايت کار نيست؛ زيرا در نظر او، همه با مرگ، به يک نقطه مى رسند؛ پس چه چيزى مى تواند مانع اين انسان از فساد و هوسرانى باشد؟ در نتيجه، اعتقاد به خدا و قيامت، باعث مى شود انسان خود را برابر هر حرکتى مسئول بداند. انسان معتقد، باور دارد که کوچک ترين عمل زشت و زيباى او حساب دارد: «هر کس به اندازه ذره اى خوبى يا بدى کند، آن را خواهد ديد.» [12]
براساس آن چه گذشت دين است که به زندگى محتوا مى دهد و آن را ازامپراطورى قدرت مند تکنولوژى که به اذعان انديشوران، يکى از ثمرات منفى آن، پوچى و بى محتوايى زندگى و بى معنا کردن آن است، نجات مى دهد. هم چنين از تحير و سرگردانى ناشى از گرفتار شدن در دريايى از اطلاعات بى حد و مرز نجات مى دهد. دين است که آرامش بخش انسان در دنياى پر از تنش و اضطراب امروزى است.
نظر به اهميت و نقش بى بديل حضور دين در زندگى، به نظر مى رسد مهم ترين رسالت زنان منتظر، توجه به تقويت بنيان هاى دين دارى در فرزندان خود مى باشد؛ چرا که نسل بدون دين، با اعتقادات سست و بى اساس، هرگز نمى تواند در آينده، پرچم دار حکومت جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف باشد.
از آن جا که به گواهى تجربه و تاريخ، عواطف پاک و مقدس در ارتباط با معصومان عليهم السلام عامل ثبات قدم بيشتر در دين دارى است و از آن جا که عشق و محبت به اهل بيت عليهم السلام تا حد زيادى بيمه کننده افراد برابر گناه و فساد است، از مهم ترين رسالت هاى ديگر زنان مسلمان در عصر فعلى، ايجاد محبت و عشق به حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در وجود فرزندان مى باشد. به بيان ديگر، تربيت نسل مهدى باور و مهدى ياور، يکى از مهم ترين و اساسى ترين کارهايى است که زنان مى توانند براى حفظ دين دارى فرزندان شان انجام دهند. از سوى ديگر، با اين عمل، زمينه ظهور حضرت را با تأمين نيروى انسانى مؤمن و معتقد به وجود مبارک حضرت، فراهم کنند.
پرداختن به ابعاد گوناگون اين مسئله، از عمده ترين مباحثى است که اربابان خرد و انديشه بايد با طرح آن در مجامع علمى و مکتوبات فرهنگى، نظر جامعه، به ويژه زنان را متوجه آن کنند.

ساز و کارهاى تربيت نسل منتظر

تربيت نسل مهدى باور از جمله دغدغه هاى والدين ولايت مدار در جايگاه متوليان اصلى تربيت است. در سده حاضر، والدين براى تربيت معنوى فرزندان خود با چالش هاى جدى روبه رو هستند؛ چرا که مدعيان جهانى سازى، حکومت جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را تنها معارض تحقق همسان سازى فرهنگى جهان با فرهنگ غرب مى دانند و با بهره گيرى از هنر و تبليغات، سعى در تخريب اين فرهنگ دارند، از اين رو صهيونيست ها با سيطره کامل بر صنعت سينما و رسانه ها و با بهره گيرى از هنر و تبليغات، يکى از محورهاى اساسى فعاليت خود را مبارزه با اعتقاد به ظهور منجى الهى قرار داده اند.آن ها در محاسبات خود به اين نتيجه رسيده اند که اعتقاد به ظهور منجى الهى، همواره موجب اميد براى مقابله با ستم گران است.از سوى ديگر، آنان به خوبى دريافته اند تا زمانى که فرهنگ انتظار زنده است، شيعه که قوام دين به او است، پابرجا است و گره خوردن نسل جديد با فرهنگ مهدويت، خط بطلان بر تمام دسيسه هاى مهاجمان ناتوى فرهنگى است؛از اين رو است که براى تخريب فرهنگ انتظار در منظر نسل جديد، از هيچ تلاشى فروگذار نکرده اند. آنان در تلاش اند مهدويت را به گونه اى به تصوير بکشند که جز تخريب، دلهره و نابودى براى دنيا به ارمغان نخواهد آورد.سفارش تهيه فيلم هايى به هاليوود ـ مانند فيلم معروف پيش گويى هاى نوستر داموس، چهار پَر (محصول 2001 آمريکا)، ارباب حلقه ها ـ و تهيه نرم افزارها و بازى هاى رايانه اى از تلاش هايى است که براى تخريب فرهنگ مهدويت تدارک ديده اند.
همان طور که گفته شد، مجموعه اين تلاش ها براى تخريب فرهنگ مهدوى در اذهان فرزندان ما، تربيت مهدوى را با چالش مواجه کرده است. از سوى ديگر، پيچيدگى امر تربيت دينى در عصر حاضر ـ به سبب اقتضائات خاص زمانى ـ امر تربيت را از صعوبت خاصى برخوردار کرده است. همه اين عوامل، ضرورت اهتمام همراه بينش و بصيرت، براى تقويت بنيان هاى اعتقادى مهدى باورى و مهدى ياورى را آشکار مى کند.
ناگفته نماند که برخلاف همه اين چالش ها، مبانى تربيت ولايى و هم چنين نظام تربيتى آن که از آبشخور مبانى غنى و ناب وحيانى سرچشمه مى گيرد، مى تواند بهترين سرمايه براى متوليان امر تربيت دينى ـ به ويژه مادران ـ باشد. مادران، بايد با به کارگيرى اصول و شيوه هاى صحيح تربيت ولايى و شکوفايى فطرت، درصدد تقويت عواطف و احساسات فرزندان خود درباره امام زمان شان باشند؛ چرا که آنها در درون خود، از گرايش به سوى انسان کامل برخوردارند.
در اين نوشتار مختصر، سعى بر اين است که به پاره اى از ساز و کارهاى تربيت مهدوى در عصر حاضر اشاره شود. اميد است اين مختصر بتواند براى همه کسانى که دغدغه تربيت نسل مهدى باور را دارند، راهگشا باشد؛ اگر چه به دليل مجال محدود، امکان اشاره به دستورالعمل هاى دينى نمى باشد و فقط به بررسى اجمالى گام هايى که بايد برداشته شود، بسنده مى کنيم. اميدواريم علاقه مندان، با مراجعه به منابع و متون اصيل دينى، دستورالعمل هاى جزئى و دقيق را به دست آورند.
پيش از بيان گام هايى که مادران بايد بردارند تا توفيق تربيت نسل منتظر را بيابند، جا دارد توجه عزيزان را به چند نکته جلب کنيم:
يکى از عوامل مهم عدم توفيق ما در دين دارى و پرورش نسل دين دار، عدم توجه به آموزه هاى دينى و آدابى است که در شرع مقدس براى پرورش يک نسل دين دار آمده است. برخلاف اين که از مکتبى غنى برخوردار هستيم که براى تمام مراحل زندگى ما دستورالعمل هاى ريز و جزئى دارد، متأسفانه غالب ما مسلمانان يا از آنها آگاهى نداريم يا اگر آگاهى داشته باشيم، براى عمل به آنها اهتمامى نداريم؛ از اين رو به هر صورت که خود دوست داريم، همسر برمى گزينيم و تمام مراحل مختلف فرزند دارى را پشت سر مى گذاريم. با اين وجود انتظار داريم نسلى ولايى، مؤمن و صالح داشته باشيم. به هر حال، عدم اهتمام ما به آداب اسلامى فرزند پرورى که از لحظه انتخاب همسر تا 21 سالگى فرزند را شامل مى شود، موجب شده است توفيق چندانى در تربيت فرزند صالح نداشته باشيم.
نکته ديگر، توجه به سن آغاز تربيت نسل ولايى است. از ديدگاه دانش تعليم و تربيت، آموزش مفاهيم ارزشى و اخلاقى، مانند ولايت و حب ولى خدا، بايد در زمانى صورت گيرد که قواى ادراکى و شناختى براى دريافت اين مطالب آماده باشد.هنجار تمسک به ولى خدا را بايد هنگامى به متربى منتقل ساخت که توانايى التزام به آن را دارا باشد. از ديدگاه اخلاقى، نظر علماى تعليم و تربيت در مورد متربى، مورد قبول است؛ ولى درباره مربى، نکته اى مورد توجه قرار گرفته و آن اين است که او وظيفه دارد زمينه هاى مناسب را براى ارتباط با ولى خدا فراهم آورد؛ بنابراين؛ مربى بايد تمهيداتى را که به کسب مهارت هاى لازم براى ارتباط با ولى خدا لازم است، پيش از رسيدن به مرحله ادراک و التزام، فراهم نمايد؛ از اين رو برخى از گام هايى که برمى شماريم، جنبة زمينه سازى دارد.
نکته ديگر آن که اولياى تربيتى ـ به ويژه مادران ـ بايد بدانند که خود، نيازمند يادگيرى در حوزه ارزش ها و اخلاقيات هستند؛ زيرا بايد در جايگاه يک مدير و تسهيل کننده در اين گونه امور عمل کنند. امروزه برخى تئورى هاى تربيت اخلاقى، مثل پست مدرن ها حرکت هايى را براى حذف منابع اصيل و الگوآغاز کرده اند؛ ولى برخلاف آنها، اسلام براى منابع مقتدر (قرآن و سنت) و الگوهاى دينى جايگاه خاصى را قائل مى باشد که بايد اولياى تربيتى هم علم نسبت به اين منابع مقتدر و شناخت نسبت به الگوهاى دينى را داشته باشند. [13]

گام اول: انتخاب شايسته

براساس آموزه هاى تربيتى دين اسلام، پدر، از ارکان اساسى تربيت مهدى باور مى باشد. در فرهنگ قرآنى و طبق آيه (قوا أنفسکم و أهليکم ناراً... ) [14]پدر متولى و مسئول اصلى تربيت فرزندان مى باشد؛ از اين رو مى بينيم آن گاه که پيامبر صل الله عليه و آله و سلم مى خواهد وضعيت اسف بار تربيت دوره آخرالزمان را مطرح کند، مى فرمايد: «واى بر فرزندان آخرالزمان که پدران هيچ اقدام مؤثرى براى آموزش واجبات دينى به آنها انجام نمى دهند.» [15]
با توجه به تأثير پدر در تربيت فرزند، مادرانى که طالب تربيت يک نسل مهدى باور هستند، بايد هنگام انتخاب همسر، به اين مسئوليت تربيتى توجه داشته باشند و فردى را برگزينند که ولايت مدار و از خانواده اى اصيل باشد که عشق و محبت به امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف در او نهادينه شده باشد؛ زيرا پدرى که خود برخوردار از عشق و محبت به امام زمانش نباشد، نمى تواند در ايفاى رسالت تربيت نسل مهدى باور توفيقى داشته باشد از سوى ديگر، تقيد پدر در رعايت حلال و حرام الهى ـ به ويژه تقيد به تهيه روزى حلال براى خانواده ـ در دين دار کردن فرزندان و تربيت نسل ولايى، فوق العاده مؤثر است.
بدين سبب، اولين گام براى تربيت نسل ولايى، انتخاب همسرى ولايت مدار است که در آينده بتواند پدرى موفق در تربيت نسل ولايى باشد.
در مجموع، در رهنمودهايى که از سوى پيامبر اکرم صل الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام در اين باره رسيده، معيارهايى بسيار اساسى براى انتخاب همسر مطرح شده است که توجه و عمل به آن، هنگام انتخاب همسر، بسيار راهگشاست. به اميد آن که در هنگام انتخاب با توجه به اين معيارها دست به مهم ترين انتخاب در زندگى بزنيم.

گام دوم: توجه به آموزه هاى دينى هنگام انعقاد نطفه

زندگى يک موجود جاندار از لحظه لقاح آغاز مى شود. از همين لحظه است که مرد و زن، عنوان پدر و مادر يافته و ايفاى نقش حساس و جديدى را بر عهده مى گيرند. اين دوره نه ماهه در حيات آدمى، بسيار مهم و تعيين کننده است. هر گونه کوتاهى والدين ـ به ويژه مادر ـ گاهى عواقبى غيرقابل جبران دارد.
حالت هيجانى و عاطفى در لحظه انعقاد نطفه، رؤياها و خيال پردازى هاى مادرى در جنين تأثير مستقيم دارد. [16]
براساس آموزه هاى دينى، يکى از مراحلى که مى تواند در تکون شخصيت دينى و ولايى فرزندان مؤثر باشد، مرحله انعقاد نطفه است؛ از اين رو در شرع دستور هاى زيادى براى اين مرحله صادر شده است که توجه به آنها مى تواند گامى مؤثر براى تربيت نسل ولايى باشد.
انتخاب زمان و شرايط روحى و روانى مناسب و توجه به خدا هنگام انعقاد نطفه، از دستوراتى است که وارد شده است؛ از اين رو جا دارد پدران و مادران، در اين باره مطالعه و بررسى کنند و با توجه به اين آموزه هاى دينى، به انعقاد نطفه فرزند خود اقدام نمايند.
رواياتى که تأکيد مى کند هنگام خستگى زياد يا در ساعات اوليه شب و با شکم پر، آميزش انجام نگيرد. [17] هم چنين ذکر مکروهات و مستحبات زيادى که در روايات براى آميزش وارد شده است، همه دلالت بر اهميت و نقش اين لحظه در حيات مادى و معنوى فرد دارد. [18]
در اهميت اين مسئله، توجه به کيفيت انعقاد نطفه حضرت زهرا عليها السلام که طراحى آن، از سوى خداوند صورت گرفته است، کفايت مى کند.وقتى قرار شد نطفه آن حضرت، منعقد شود، پدرش، رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم چهل شبانه روز به تهجد و عبادت مى پردازد. سپس از غذاى بهشتى تناول مى کند و آن گاه اجازه انعقاد نطفه صادر مى شود.

گام سوم: رعايت هاى دوران باردارى

يکى ديگر از مقاطع و مراحل تأثيرگذار در تربيت نسل مهدى باور، دوران باردارى مادر است.
همه حالات و رفتار و حتى خطورات فکرى مادر در فرزند، تأثيرگذار است. مادرى که خود علقه عاطفى و فکرى با مولاى خود امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف داشته و اين علقه، نمود عملى در زندگى او دارد، قطعاً اين عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد.
تجربه نشان مى دهد خواندن دعاهايى که تقويت کننده ارتباط با امامان معصوم عليهم السلام است، مى تواند در تربيت نسل مهدى باور مؤثر باشد. اگر در آموزه هاى دينى، بر خواندن دعاها و زياراتى چون زيارت جامعه کبيره، زيارت عاشورا، دعاى عهد و دعاى فرج تأکيد شده است، بدين سبب است که ارتباط مستدام مادر با اين مضامين، به طور مستقيم در جنين تأثيرگذار است و نسلى عاشق ولايت را مى پروراند. [19]
روان شناسان بر اين باورند که حالات روانى و هيجانى و حتى فعاليت هاى جسمانى مادر در شخصيت کودک تأثير دارد.تراوش هورمون هايى که در شرايط فشارهاى هيجانى يا روانى صورت مى گيرد، از طريق جفت، بر جنين تأثير مى گذارد. [20]
ذکر و ياد حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف توسط مادر باردار و نيز انجام عباراتى در اين باره مى تواند در تربيت نسل منتظر مؤثر باشد. علاوه بر آن چه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمه حلال در طول باردارى از مسائل مؤثر در تربيت نسل دين دار و ولايى است.

گام چهارم: تحنيک

آن چه از مضامين روايى فهميده مى شود، اين است که برخى مسائل ممکن است در نظر ما کوچک باشد؛ ولى اثرات بزرگى در سرنوشت و شاکله دينى انسان داشته باشد؛ از جمله اين مسائل که در دين، مورد تأکيد قرار گرفته، مسئله تحنيک يا باز کردن کام نوزاد هنگام تولد است. اين که کام نوزاد با چه چيز باز شود، در علايق و گرايش هاى او در بزرگى تأثيرگذار است.
در روايات متعددى، براى باز کردن کام فرزند آدابى بيان شده است که از اهميت اين مسئله حکايت دارد. امام صادق عليه السلام به سليمان بن هارون بجلى فرمود:
گمان نمى کنم کام کسى با آب فرات برداشته شود مگر آن که ما اهل بيت را دوست بدارد. [21]

گام پنجم: دوران شيردهى

مادرانى که توفيق دارند از شيرى که محصول لقمه حلال است به فرزند خود بنوشانند، هم چنين مادرانى که با وضو به فرزند خود شير مى دهند و با ذکر و ياد خدا سينه بر دهان فرزند قرار مى دهند، قطعاً در تربيت نسل مهدى باور و مهدى ياور توفيق بيشترى خواهند داشت.
تأثير شير مادر در پرورش شخصيت معنوى فرزندان، امرى مسلم و غيرقابل انکار است. حکايات زيبايى که از زندگى برخى علماى بزرگ و مفاخر دينى ما ذکر شده، به خوبى بيان گر نقش شير مادر در شکل گيرى شخصيت معنوى فرزندان است. مادر شيخ انصارى که فرزندش، از مفاخر بزرگ عالم تشيع است وى مى گويد: «من دربارة پسرم، توقع بيشترى داشتم؛ زيرا در دو سالى که او را شير دادم، هيچ وقت بدون وضو نبودم. حتى در نيمه شب بلند زمستان، يخ حوض را مى شکستم و وضو مى گرفتم، سپس بچه ام را شير مى دادم. هيچ گاه بدون بسم الله سينه بر دهان فرزندم نگذاشتم». [22]
هم چنين مادر مرحوم آيت الله مقدس اردبيلى مى گويد: «هرگز لقمه اى شبهه ناک نخوردم. قبل از شير دادن، وضو مى گرفتم. هرگز چشم به نامحرم نينداختم و در تربيت او کوشيدم».
والدين حضرت امام خمينى رحمه الله عليه نيز بسيار کوشيدند براى شيردهى فرزند بزرگوار خود دايه اى بيابند که از روزى کاملاً حلال استفاده کند. آنان پس از يأس از يافتن چنين دايه اى با خانمى قرار گذاشتند در طول شيردهى اين فرزند، حتى يک لقمه از غذاى خود استفاده نکند و تمام ارتزاق وى از غذايى باشد که براى او مى آورند. [23]
همه اين حکايات زيبا، بر اهميت دوره شيردهى و تأثير آن بر شخصيت فرزندان دلالت دارد.
مادرى که شير او آميخته با ذکر و ياد حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است و در طول شيردهى، ذکر و ياد امام زمان خود را بر دل و زبان دارد، قطعاً عشق و علاقه اش به فرزند، منتقل مى شود، چرا که تحقيقات روان شناسان حاکى از اين مسئله است که کليه عواطف، علقه ها و دل بستگى هاى مادر؛ هنگام شير دادن به فرزند هم منتقل مى گردد.

گام ششم: القاى محبت به ولى خدا در دوران کودکى

در نظام تربيتى اسلام، اين نکته مورد تأکيد قرار گرفته است که دوران کودکى، دوران شکل گيرى شخصيت دينى، عاطفى، عقلى و... کودک است. روايات در اين زمينه دلالت دارند که در دوران کودکى (هفت سال اول) عنايت خاصى بر مؤانست کودک با مقوله هاى مذهبى و اخلاقى است.
نظر به محدوديت قدرت درک و فهم کودک از ارزش هاى اخلاقى و به لحاظ رشد نايافتگى او از لحاظ اجتماعى، بيشترين تلاش مربيان در اين مرحله، بايد در جهت ايجاد رغبت، علاقه و انس در کودک به ارزش ها و مفاهيم اخلاقى ـ از جمله ارتباط با ولى خدا ـ باشد؛ [24] از اين رو کليه رفتار پدر و مادر ـ به ويژه مادر که در اين دوره، بيشترين ارتباط را با فرزند دارد ـ در شکل گيرى شاکله شخصيتى فرزند مؤثر است. به تعبير متخصصان تعليم و تربيت، کودک، بسان يک دوربين فيلم بردارى بسيار دقيق، مشغول فيلمبردارى هوش مندانه از رفتار مادر است و مادر، بدون اين که درصدد آموزش مفاهيم به فرزند خود باشد، با رفتار و کردار خود، در حال آموزش غيررسمى به فرزند خود است.
در نظام تربيتى اسلام، بر تلفيق جنبه هاى نظرى (گفتاري) و عملى (کرداري) در عرصه تربيت تأکيد شده است. تأکيد بر يگانگى گفتار و کردار، در همين راستا مى باشد.
فرايند تربيت در اسلام، فقط به کارگيرى الفاظ و عبارات و قاعده هاى دستور زبانى که مورد نظر پست مدرنيست ها (نظريه گفتمان) بوده است، محدود نيست؛ بلکه عرصه عمل نيز داراى اهميت ويژه اى است. چه بسا فهم دقيق دستورات اخلاقى، در ابتدا نيازمند عمل آدمى است. اگر انسان به بعضى دستورات اخلاقى عمل نکند، نمى تواند معناى حقيقى آن را دريابد.اين که پيامبر گرامى اسلام در بسيارى موارد، ابتدا عمل مى کرد و از مردم نيز قبل از درک معناى واقعى يک عمل، تقاضاى انجام آن عمل را نمى نمود، دليل اهميت عمل است.
بنابراين، حقيقت اعمال و رفتار اخلاقى ما، نه به وسيله گفتار و گفتمان که به واسطه عمل، آشکار مى شود. گفتمان و به کارگيرى قواعد زبان شناختى، زمينه عمل را بهتر فراهم مى نمايد؛ اما تربيت ولايى به ـ آن گونه که فلاسفه تحليلى به آن اعتقاد دارند – به گفتار محدود نمى شود. رويکردى که گفتمان را منبع نهايى رفتار اخلاقى معرفى مى کند، اخلاق را حقيقتى ناشى از عمل گفتمان و محاوره مى داند و اساساً هيچ حقيقتى را در جايگاه حقيقت اخلاقى موجود نمى پذيرد؛ از اين رو در اين ديدگاه، هيچ گاه اصول اعمال اخلاقى عام و کلى که هدايت کننده رفتار عام باشد، وجود ندارد و اين، چيزى است که پست مدرنيست ها بر آن تأکيد مى ورزند. [25]
مادر، بايد فرصت طلايى شکل گيرى شخصيت فرزند را غنيمت شمرده و پايه ها و بنيان هاى اعتقادى فرزندش را با ارائه رفتارهاى برگرفته از مبانى دينى و اخلاقى، تقويت نمايد. او، اگر بنا دارد فرزندى مهدى باور تربيت کند، بايد بداند هر چه محبت و دل باختگى و ارتباط قلبى خود او با آن حضرت بيشتر باشد و اين علقه، در رفتار وى که فرزند، شاهد آن است، نمود عينى داشته باشد، به همان ميزان مى تواند اين محبت را بدون آموزش رسمى به فرزند خود انتقال دهد. وقتى فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف را مشاهده مى کند وقتى مادر، فضاى خانه را به ياد و ذکر حضرت عطرآگين مى کند، اين فضاى آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصيتى محب و عاشق امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف مؤثر خواهد بود.مادر مى تواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ايجاد اين محبت را از مراحل بسيط و عاطفى در کودک خود شروع کند و زمينه روحى و آمادگى قلبى ارتباط با امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف را در دوره کودکى براى فرزند خود فراهم نمايد.
والدين بايد براى موفقيت در امر تربيت ولايى به اين مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جايگاه اولين مربى بايد، واجد صفات و ويژگى هاى فکرى و رفتارى مشخص باشند؛ چرا که بخش عظيمى از تربيت ولايى به حوزه هاى رفتارى عينى و عمل مربوط مى شود. بايد برنامه تربيتى مادر، متوجه ويژگى ها و رفتارهاى عينى و عملى مشخص، مفروض و پذيرفته شده عام باشد، تا بتواند زمينه هاى لازم را در فرزندان خود براى پذيرش و قبول آن صفات و ويژگى ها فراهم کند. [26]
به بيان ديگر، مادر بايد خود به اصول و مبانى تعليم و تربيت و تربيت يک نسل ولايى، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد. [27]
در حقيقت، فرد به اعتقادات خود، ايمان بياورد؛ زيرا ايمان، تلفيقى از اعتقاد قلبى و التزام عملى است؛ چرا که دين، مجموعه اى از گزاره هاى توصيفى و تجويزى است و گزاره هاى تجويزى، همان التزام عملى است. در مجموع، مادر بايد هم به مبانى و اصول تربيت نسل ولايى معتقد باشد و هم به آن چه معتقد است، التزام عملى داشته باشد. بايد توجه داشت که جنبه التزام عملى در دوران کودکى، بيش از جنبه هاى ديگر، تأثير تربيتى دارد.مادر، در جايگاه مدير داخلى خانواده، مى تواند فضاى داخلى خانه را به گونه اى مديريت کند، که اين فضا، از طريق ارائه برنامه هاى عينى و عملى، سرشار از ياد و عشق امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف باشد.

گام هفتم: تعميق محبت به ولى خدا در دوران نوجوانى

در نظام تربيتى اسلام، دوران نوجوانى، دوران اطاعت است. در اين دوره، بايد آموزه هاى دينى، به صورت آميزه اى از احساس و عقل به فرزندان ارائه شود؛ زيرا در اين دوره، فرزندان، نه احساس و عواطف محض هستند و نه برخوردار از قدرت عقلانى کامل؛ از اين رو متوليان تربيت بايد هنرمندانه با آميختن عقل و احساس و گره زدن انديشه و عاطفه و محبت، در پى تعميق محبت نوجوانان به امام زمان شان باشند.
اگر پدران و مادران توفيق يابند که در اين دوره، عشق همراه با معرفت را در فرزندان خود ايجاد کنند، تا حدود زيادى توانسته اند به رسالت خود در تربيت نسل ولايى عمل نمايند.
يکى از راهکارهاى مؤثر براى ايجاد عشق و محبت به ولى خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبى، مانند مجاز، تشبيه و استعاره و آرايه هاى ادبى است؛ چرا که تأثير کلام ادبى، موزون و فصيح در نوجوان، بسيار زياد است. نوجوان در اين دوره، به کلام بليغ و آراسته به زيورهاى ادبى، بسيار علاقه مند است.
به ويژه تأثير عنصر خيال انگيزى ادبى در نوجوان، تأثير بسيار شگفت و مرموزى دارد. خيال انگيزى، سبب تحريک عاطفه و احساس نوجوان است و موجب افزايش درجه اثرپذيرى در او مى شود. پاسکال مى گويد: «اعتقاد اکثر مردم، تحت تأثير عاطفه است، نه دليل و برهان» [28]. مى توان اين نکته را به سخن پاسکال افزود که حتى عقايدى که انسان براساس دليل و برهان مى پذيرد، در صورتى از نفوذ و ثبات در روحيه اش برخوردار خواهد شد که با عاطفه و احساس او آميخته شود. علامه مظفر تصريح مى کند: «تخيل، از مهم ترين عوامل مؤثر بر نفوس است» [29].
طبق نامة31 نهج البلاغه که منشور تربيتى دين است، آن گاه که مولاى متقيان قصد دارد فرزند خود، امام حسن مجتبى عليه السلام را ـ که در سنين نوجوانى بود [30]ـ مورد خطاب قرار داده و سفارشات خويش را به فرزندش برساند، به زيبايى از صناعات ادبى اعم از مجاز، تشبيه، استعاره و کنايه استفاده مى کند، تا با بهره گيرى از فصاحت و بلاغت، حکمت هاى ژرف و معارف ناب را در قالب هاى بيانى خيال انگيز، به فرزندش القاء نمايد.
به هر حال، از بهترين وسيله ها براى بيدارسازى عواطف نوجوان و تحريک عشق و علاقه او به ولى خدا و امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف استفاده از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبى است؛ ادبياتى که در اين دوره بسيار مورد توجه نوجوان است و ضمير و باطن او را تحت تأثير قرار مى دهد گفتارهاى تربيتى آراسته به آرايه هاى ادبى و زيور فصاحت و بلاغت، غوغايى در درون نوجوان برپا مى کند که هيچ ابزارى به اين اندازه، براى بيدارسازى فطرت پاک نوجوان مؤثر نمى باشد.
در آموزه هاى دينى، ضمن اين که محبت اهل بيت عليهم السلام را اساس دين دانسته اند، به محبان آن خاندان نويدهاى بسيارى داده اند؛ نويدهايى چون:
هرکس با محبت آل محمد بميرد، شهيد مرده است؛ [31] آمرزيده مى ميرد؛ [32] با ايمان کامل مى ميرد؛ [33] فرشته مرگ او را به بهشت مژده مى دهد؛ [34] در قبرش دو در به روى بهشت گشوده مى شود [35] و قبر او زيارتگاه فرشتگان رحمت الهى مى شود. [36]
هم چنين آثار ديگرى در روايات مطرح شده است؛از جمله:
ـ کمال دين است؛ [37]
ـ نور در قيامت است؛ [38]
ـ ايمنى در قيامت است؛ [39]
ـ موجب ثبات در صراط است؛ [40]
ـ انسان را بهشتى مى سازد؛ [41]
ـ موجب محشور شدن با اهل بيت عليه السلام است؛ [42]
ـ و در نهايت، سبب خير دنيا و آخرت و نجات از عذاب قبر است. [43]
بيان اين آثار و برکات، با بهره گيرى از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبى براى تقويت گرايش به ولى زمان در نوجوانان بسيار تأثير گذار است. نکته آخر اين که حب اهل بيت عليه السلام زمانى عمق مى يابد که همراه معرفت باشد. امام صادق عليه السلام فرمود:«محبت، فرع معرفت است». [44]

گام هشتم: ترويج محبت به ولى خدا در دوران جوانى

دوره جوانى در نظام تربيتى اسلام، دوره وزارت و همراهى است. اگر پدر و مادر و متوليان تربيتى توفيق يافته باشند تمام گام هاى مذکور را با موفقيت طى کنند، جوان آنان، در اين دوره به بالاترين مرحله تکامل اخلاقى مى رسد که مرحله اخلاق مستقل و خود پيرو مى باشد. در اين مرحلة تکامل، قوانين حاکم بر رفتار اخلاقى از درون فرد سرچشمه مى گيرد؛ در حالى که در مراحل کودکى و نوجوانى، جامعه بيرونى غالب است و متربى، بيشتر، از بيرون دستور مى گيرد. در مرحله اخلاق مستقل و خودپيرو، جهت دهنده، وجدان و درون فرد است. [45]
جوانى که تحت تربيت اصول صحيح قرار گرفته است، به مرحله اى مى رسد که به صورت خودجوش و با الهام درونى، به دنبال ولى خدا حرکت مى کند؛ زيرا وجود صفات پسنديده، مانند مهربانى با ضعيفان و هم چنين دانش در دين و اصالت شخصيت و قدرت معنوى ... جاذبه و کششى درونى به سوى انسان کامل در او ايجاد مى کند. [46] عقربه وجود او به سمت انسان کامل به صورت درونى حرکت مى کند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف مى گردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت، همراه با معرفت به امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف خود مى باشد، مى تواند ترويج دهنده فرهنگ مهدويت بين هم سالان خود باشد و خود، به سربازى فداکار و پياده نظامى آماده براى دفاع از ارزش هاى مهدوى تبديل شود.
امام صادق عليه السلام فرمود: «جوانان را دريابيد که آنان، به سوى هر خيرى شتابان ترند.» [47]
هيچ چيزى به اندازه وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف و برپايى حکومت جهانى آن حضرت براى جوان پاک طينت جاذبه ندارد؛ زيرا تحقق تمام آرمان ها و آرزوهاى بلند خود را در پناه برپايى حکومت جهانى حضرت مى بيند؛ از اين رو اگر صحيح تربيت شده باشد، به يک جريان قدرت مند براى زمينه سازى حکومت حضرت تبديل مى شود. زيرا جوان از سرمايه و امکاناتى برخوردار است؛مانند:
ـ قدرت بدن و رشد آن، عضلات مناسب و نيرومند و اعصاب پولادين که به آنها امکان هر گونه کار و تلاش بدنى را مى دهد.
ـ درجه بالاى هوش.
ـ بيدارى وجدان و بيدارى احساس مذهبي.
ـ استعداد فراوان و ابتکار فوق العاده.
ـ ميل و رغبت به تزکيه نفس و احياى شخصيت معنوى خود. [48]
ـ و بالأخره نيروى ايمان و آزادى خواهى و ظلم ستيزي.
اين ها از سرمايه هاى مادى و معنوى فراوانى است که در اين دوره در اختيار جوان قرار دارد. با بهره گيرى از اين سرمايه ها و جهت دهى مناسب آن، در راستاى حکومت جهانى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مى توان در اشاعة اين فرهنگ، به خوبى کوشيد.
لازم به ذکر است جهت دهى اين سرمايه ها و استفاده از اين نيروى شگفت، کارى بسيار حساس و مشکل است. مربى بايد با شناخت و ايمان و با هم فکرى و هم گامى با جوانان و با ادبياتى جوان پسند و صبر بسيار... و نيز با حفظ جنبه الگويى خود، به رسالت خطير خود عمل کند. او بايد به دستورهاى رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم دربارة جوانان توجه داشته باشد؛ آن جا که فرمود: «به همه شما توصيه مى کنم با جوانان، با نيکى و نيکوکارى رفتار کنيد، شخصيت آنان را محترم بداريد.» [49]
آن حضرت، در جاى ديگر فرمود: «آنان را چون وزير و مشاورى براى خود برگزينيد و در امور و حوادث، آنها را همراه خويش قرار دهيد.» [50]
ضمناً متوليان تربيتى جوانان، بايد به اين نکته توجه داشته باشند که کوچک ترين اشتباه و بى توجهى آنها مى تواند سبب خارج کردن آنها از مسير امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف شود؛ به ويژه در دنياى امروز که دشمن در کمين آنان است. وقتى جوانى به 21 سالگى مى رسد و براساس آموزه هاى دينى تربيت شده است، بنابر مضامين روايى، خداوند تبارک و تعالى فرشتگان را مأمور مى کند به مادر او خسته نباشيد بگويند و به پاس اين تلاش، براى تربيت آگاهانه به او نويد آغاز زندگى نو و آمرزش همه گناهان مى دهند.
در اين صورت است که مادر منتظر مى تواند سربلند و با افتخار ادعا کند توفيق يافته است نسل منتظر تربيت کرده و به رسالت خود که توسط پيامبر اکرم صل الله عليه و آله و سلم به دوش والدين گذاشته شده است عمل نمايد.
اميد است خداوند همه ما را در تربيت نسل ولايى که مهم ترين رسالت ما در عصر حاضر، است يارى کند و به زنان چنان بصيرت و آگاهى عنايت کند که پرداختن به هيچ امرى را به اندازه تربيت نسل صالح و شايسته و مطيع ولى خدا اصيل و اساسى نداند و با مددخواهى از ذات الهى و با تأسى به امام سجاد عليه السلام که فرمود:
اللهم اعنى على تربية اولادي...؛ [51]
خدايا! مرا در پرورش فرزندانم يارى کن.
به تربيت نيروى انسانى جامعه مهدوى اقدام کند.

نتيجه گيرى

در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده مى توان نتيجه گرفت پيچيدگى تربيت در عصر حاضر و هم چنين تلاش بى وقفه مهاجمان فرهنگى براى تخريب فرهنگ مهدوى و جلوگيرى از اشاعه اين فرهنگ، بيش از گذشته اهتمام جدى مادران و آشنايى با ساز و کار مهدوى را مى طلبد. بدون بهره گيرى از آداب و دستورات دين نمى توان در تربيت نسل ولايى که يکى از بهترين رسالت هاى يک مادر منتظر است، موفق بود.

--------------------------------------------
پى نوشت ها :
[1] . جايگاه و نقش زن در نظام هاى مختلف از ديدگاه امام خميني(ره) و مقام معظم رهبرى، گردآورى و تنظيم: دفتر پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامى استان تهران، ص147و148.
[2] . محمد دشتى، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهراء، ح91، ص146، سازمان تبليغات اسلامي.
[3]. «بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة و لکم المودة الواجبة».
[4]. هادى نجفى، موسوعه احاديث اهل بيت، ج1، ص234.«ان مودة اهل بيتى مفروضة واجبة على کل مؤمن و مؤمنة…».
[5]. خزاز قمى، کفاية الاثر، ص23.«من تمسک بعترتى من بعدى کان من الفائزين».
[6]. «ادبّوا أولادکم على ثلاث خصال: حب نبيکم و حب اهل بيته و قرائة القرآن» (خلاصة عبقات الانوار، ج4، ص255).
[7]. «صيانة المرء على قدر ديانته» (غررالحکم، ج7، واژه دين، 5).
[8]. «الدين يصد عن المحارم» (غررالحکم، ج7، واژه دين).
[9]. «من رزق الدين فقد رزق خير الدنيا و الاخره» (غررالحکم، ج7، واژه دين).
[10]. همان.
[11]. «لعلل کثيرة منها ان من لم يقر بالله عزوجل لم يجتنب معاصيه و لم ينته عن ارتکاب الکبائر و لم يراقب أحدا فيما يشتهى و يستلذ من الفساد و الظلم..»بحارالانوار، ج69، ص68.
[12]. (فمن يعمل مثقال ذرّة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرّة شرا يره ) (زلزال، 7).ر.ک: ، محمد فتحعلى خانى، آموزه هاى بنيادين علم اخلاق، ج1، قم، 1378ش.
[13]. سيد محمد سجادى، تربيت اخلاقى از منظر پست مدرنيسم و اسلام، کتاب دوم: تربيت اسلامى، مرکز مطالعات و تربيت اسلامى، تابستان1379.
. [14] تحريم:6.
[15] . «ويل لاولاد آخرالزمان من آبائهم...» (خلاصه عبقات الانوار، ج2، ص255).
. [16] على اکبر شعارى نژاد، روان شناسى رشد، ص181.
[17]. تفسيرصافى، ج2، چاپ تهران، ص20.
[18]. علاقه مندان مى توانند مجموعه اين روايات را با مراجعه به منابعى، مثل: تهذيب الاحکام، ج7، ص407؛ بحارالانوار، ج76، ص327؛ وسايل الشيعه، کتاب النکاح، ج7، باب105 و کافى، ج5، ص500 به دست آورند.
[19]. دکترحسن احدى، روان شناسى رشد (مفاهيم بنيادى در روان شناسى کودک)، تهران، 1370.
[20]. سيما مخبر، ريحانه بهشتى، با همکارى جمعى از خواهران حوزه علميه، نورالزهراء، چاپ پنجم، 1383.
[21]. «ما اظن احداً يحنک بماء الفرات الا احبنا اهل البيت» (تهذيب الاحکام، ج6، ص39).
[22] . ريحانه بهشتى، ص177.
[23] . همان.
[24]. محمد رضا شرفى، مراحل رشد و تحول انسان، سوم، ص205.
[25]. تربيت اخلاقى از منظر پست مدرن و اسلام، ص89 .
[26]. تاجيک (1378)، فرامدرنيسم و تحليل گفتمان، مؤسسه توسعه دانش .
[27]. کتاب دوم تربيت اسلامى، متن سخنرانى دکتر خسرو باقرى، ص223.
[28]. غلامحسين رضانژاد، اصول علم بلاغت، ص128 .
[29]. المنطق، ص406، به نقل از مقاله نقش و تأثير فصاحت و بلاغت، حميد حسن زاده، کتاب چهارم تربيت اسلامى، مرکز مطالعات تربيت اسلامى .
[30] . حضرت در همين نامه مى فرمايند: «پيش از آنکه دگرگونى هاى دنيا به تو هجوم آورند و پذيرش و اطاعت مشکل شود، (در دوره نوجوانى براى تو اين نامه را نوشتم)، زيرا قلب نوجوان چونان زمين کاشته نشده، آماده پذيرش هر بذرى است که در آن پاشيده شود».
[31]. «الا و من مات على حب آل محمد مات شهيداً…»العمدة ابن بطريق، ص54.
[32]. همان، «الا و من مات على حب آل محمد مات مغفوراً له…».
[33]. الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف، ص159 «الا و من مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الايمان…».
[34]. همان، «الا و من مات على حب آل محمد مات بشره ملک الموت بالجنه…».
[35]. الاربعين، ص468 «الا و من مات على حب آل محمد مات فتح له بابان الى الجنة…».
[36]. همان، «الا و من مات على حب آل محمد مات جعل الله فى قبره مزار ملائکة الرحمة…».
[37]. شرح احقاق الحق، ج24، ص560.
[38]. امالى صدوق، ص161.
[39]. شواهد التنزيل، ج2، ص311.
[40]. فضائل الشيعة، ص48، ح3.
[41]. عيون اخبارالرضا، ج2، ص58.
[42]. همان.
[43]. همان.
[44] . مصباح الشريعة، ص119، مؤسسه علوى، بيروت، اول، 1400ق: «الحب فرع المعرفة».
[45]. ر.ک: پرورش اخلاقي(Moral Education) تأليف ترمن.ج.بال (Norman J.Bull).
[46]. محمد سعيد مبيض، اخلاق المسلم و کيف تربى ابناءنا عليها، سوريه، مکتبة الغزالى، 1991م.
[47] . «عليکم بالاحداث فأنّهم اسرع الى کل خير»کافى، ج8، ص93.
[48]. على قائمى، شناخت، هدايت، تربيت نوجوانان و جوانان، اميرى، بهار1378.
[49]. محمد محمدى رى شهرى، حکمت نامه جوان، ص52، دارالحديث، 1384ش.
[50]. همان.
[51] . صحيفه سجاديه، دعاى 25.