مقدمه
در پی القای شبهات بی اساس از سوی برخی افراد ناآگاه گاهاً مغرض درباره وجود مقدس حضرت رقیه بنت الحسین (علیهماالسلام)، مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ عصر ما تأکید کردند تشکیک در اصل وجود مقدس حضرت رقیه (علیهاالسلام)، نه تنها ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوار ایشان، بلکه ظلم به اهل بیت (علیهم السلام) است. از این رو بر آن شدیم تا در این مقاله منابع تاریخی، نظرات بزرگان و مراجع عظام تقلید را درباره این وجود نورانی از نظر بگذرانیم.
اساساً دربارۀ حضرت رقیه (سلام الله علیها) چهار دیدگاه وجود دارد:
1. گروهی حضرت رقیه (سلام الله علیها) را تحریف تاریخ می دانند و داشتن دختری به نام رقیه را برای امام حسین (علیه السلام) منکر می شوند.
2. گروهی حضرت رقیه (سلام الله علیها) را دختر یکی از اصحاب شهدای کربلاء می دانند.
3. گروهی حضرت رقیه (سلام الله علیها) را دختر امام حسین (علیه السلام) می دانند، اما نام او را رقیّه نمی دانند.
4. گروهی حضرت رقیه (سلام الله علیها) را با همین نام دختر امام حسین (علیه السلام) می دانند.
نقد و بررسی دیدگاه ها
گروه اوّل:
دربارۀ این گروه که عدّه ای محدود هستند،از ایشان می پرسیم:
• آیا تبحّر کافی و آگاهی کامل در تاریخ امام حسین (علیه السلام) دارید؟
• آیا تمام کتب قدیمی که دربارۀ تاریخ امام حسین (علیه السلام) است دیده اید و بعد چنین حرفی زده اید؟
• آیا با گذشت چند قرن از واقعه جانگداز عاشورا، احدی از بزرگان، مراجع، علما ندیده اند،ندانسته اند یا آنقدر سواد نداشته اند که بفهمند و یا جرأت آن را نداشته اند که بگویند چنین دختری تحریف تاریخ است؟
• آیا عالمی مثل شیخ عبّاس قمی رحمه الله،با دقّت و احتیاطی که در نقل مصائب و مقاتل داشته اند،چنین نظری دربارۀ حضرت رقیه (سلام الله علیها) داشتند؟
• و چندین سؤال دیگر
گروه دوّم:
دربارۀ این گروه، از ایشان می پرسیم:
• دختر کدام شهید کربلا؟
لطف بفرمایند با ذکر سند صحیح و معتبر بفرمایند که ایشان دختر فُلان صحابی امام حسین (علیه السلام) یا دختر فُلان شهید کربلاء می باشند. لطف بفرمایند کُلّی گویی نفرمایند که به دور از بحث علمی است.
گروه سوّم:
گروهی که ایشان را دختر امام حسین (علیه السلام) می دانند، ولی در نام اختلاف دارند، بیان می کنیم:
علّامه محمد مهدی حائری یزدی رحمه الله می آورد:
«کانت للحسین (علیه السلام) بنت صغیره... تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین»
(معالی السبطین،ج2،ص170،161)
تعبیر «تسمی رقیه» نشان می دهد که «رقیه» نام اصلی ایشان نبوده بلکه به این اسم معروف بوده است.
گروه چهارم:
در این مقاله اسنادی در اثبات صحبت این گروه می آوریم، إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
حضرت رقیه (سلام الله علیها) در منابع تاریخی
آنچه امروز درباره رقیه (سلام الله علیها) شهرت دارد و نقل می شود این است که او از دختران امام حسین (علیه السلام) است. در کربلا همراه کاروان بوده و همراه قافله به شام می رود. شبی در خرابه شام، خواب پدر را دیده و بهانه او را می گیرد. به دستور یزید رأس مطهر را درون طشتی گذاشته و برای او می برند. این دختر سه ساله، وقتی روپوش را کنار می زند ابتدا با پدر نجوا می کند و بعد با در آغوش کشیدن او، برای همیشه آرام می شود.
اما آنچه در منابع فعلی وجود دارد به ترتیب قدمت زمانی به شرح زیر است:
1. مقتل أبی مخنف
لُوطِ بْنِ يَحْيَى ملقّب به أَبُومِخْنَف أَزْدِی متوفای 157 هجری قمری، در مقتل خود، هنگام وداع امام حسین (علیه السلام) با اهل بیت گرامیشان چنین آورده است:
«ثم نادی یا ام کلثوم و یا زینب و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا صفیه علیکن منی السلام»
آنگاه فریاد برآورد: ای اُمّ کلثوم، ای زینب، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه، ای صفیه، من نیز رفتم، خداحافظ.
(مَقْتَلُ الْحُسَین وَ مَصْرَعُ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَصْحابِهِ فی کَرْبَلاءْ، أَلْمُشْتَهَرْ بمَقْتَل أَبی مِخْنَف، ص131)
اعتبار مقتل أبی مخنف
حضرت استاد حسین انصاریان حفظه الله درباره مقتل أبی مخنف می گوید: مقتل أبی مخنف نیز یکی از مقاتل قابل اعتماد است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله فرمودند: مقتل ابی مخنف یکی از منابع معتبر میباشد که مطالب آن در کتاب مورخانی چون طبری، یعقوبی ومسعودی وابن اثیر نقل شده است.
ترجمه ابی مخنف، لوط بن یحیی بن سعید
آیت الله العظمی خوئی از قول مرحوم نجاشی می آورد:
«قال النجاشی لوط بن یحیى بن سعید بن مخنف بن سالم (سلیم ظ) الأزدی الغامدی أبو مخنف شیخ أصحاب الأخبار بالکوفة ووجههم...روى عن جعفر بن محمد (علیه السلام)... وصنف کتبا کثیرة منها: المغازی، فتوح الاسلام، فتوح العراق، فتوح خراسان، الجمل، صفین، النهر، الغارات، قتل الحسین (علیه السلام) و....»
ابومخنف از بزرگان و چهره های برجسته علمای کوفه بود....از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت نقل کرده است... و کتب زیادی به رشته تحریر درآورد که کتب: المغازی، فتوح الاسلام، فتوح العراق، فتوح خراسان، الجمل، صفین، النهر، الغارات، قتل الحسین (علیه السلام) و ...از جمله کتاب های او می باشند .
(معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، السید أبو القاسم الموسوی الخوئی، ج14، ص136، شماره9769)
ذهبی به نقل از ابن عدی می گوید ابو مخنف شیعه است.
قال عبد الله ابن عدی : شیعی .
(میزان الإعتدال فی نقد الرجال، أبی عبدالله محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، ج 3،ص420، ترجمه لوط بن یحیى، أبو مخنف، رقم 6992)
ابن الندیم می گوید :
«قرأت بخط أحمد بن الحارث الخزاز قالت العلماء : أبو مخنف بأمر العراق واخبارها و فتوحها یزید على غیره.»
نمونه ای از خط أحمد بن الحارث الخزاز دیدم که نوشته بود علماء می فرمایند: ابو مخنف در مورد عراق و خبرها (و تاریخ) آن و فتوحات صورت گرفته در آن از دیگران اطلاعات بیشتری دارد .
(الفهرست، أﺑﻮ اﻟﻔﺮج ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ اﺳﺤﻖ اﻟﻤﻌﺮوف ﺑاﺑﻦ اﻟﻨﺪیم البغدادی، ص 106)
کتاب های او
ابن الندیم درباره کتاب های او می گوید :
«کتاب الردة، کتاب فتوح الشام، کتاب فتوح العراق، کتاب الجمل، کتاب صفین . کتاب أهل النهروان والخوارج، کتاب الغارات، کتاب الخریت بن راشد و بنى ناجیة، کتاب مقتل علی (علیه السلام)، کتاب مقتل حجر بن عدی، کتاب مقتل محمد بن أبی بکر والأشتر و محمد بن أبی حذیفة، کتاب الشورى ومقتل عثمان، کتاب المستورد بن علفة، کتاب مقتل الحسین (علیه السلام)»
(الفهرست، أﺑﻮ اﻟﻔﺮج ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ اﺳﺤﻖ اﻟﻤﻌﺮوف ﺑﺎﺑﻦ اﻟﻨﺪیم البغدادی، ص 106)
2. اشعار سیف بن عمیره (رحمه الله)
سیف بن عَمیره کوفی از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهما السلام) و از راویان برجسته و بزرگ شیعه است. سیف بن عمیره از راویان زیارت عاشورا معروفۀ امام حسین (علیه السلام) است.سیف بن عمیره، از جمله کسانی است که در مصائب اهل بیت (علیهم السلام) به خصوص حضرت سید الشهداء (علیه السلام) اشعاری جانسوز دارد. وی در اشعارش از گریه حضرت زینب و ام کلثوم و سکینه و رقیه همراه با ناله و آه و اندوه بر امام حسین یاد می کند.او در قصیده زیبایی که سروده است صراحتا به نام حضرت رقیه و بخشی از سرگذشت ایشان اشاره می کند :
وَ سَکِینَةُ عَنْهَا السَّکِینَتَهُ فَارَقِتْ | لمَاَّ ابْتَدَیَتْ بِفُرْقَةٍ وَ تَغَیَّرٍ |
آرامش از سکینه جدا شد*چون که او از امام خود جدا گردید
وَ رُقيّةُ رِقَّ الْحَسودِ لِضُعْفِها | وَ غَدَاً لِيَعْذِرَهَا الَّذی لَمْ يَعْذَرُ |
حضرت رقیه کسی بود که حسودان برای ضعف و ناتوانیش دل سوزاندند. این عده فردای قیامت مجبور به عذرخواهی از او میشوند هرچند که هیچ عذری برای آنها وجود ندارد
وَ لِاُمّ کُلثوم يَجِدْ جَدِیدَهَا | لَثْمٌ عَقِیبُ دُمُوعِهَا لَمْ يُکَرِر |
حضرت ام کلثوم نیز هر لحظه صورت اشک آلودش را با پارچه ای پاک می کند
لَمْ أَنْسِها وَ سُکَینَةَ وَ رُقَيَّةَ | يَبْکینَهُ بِتَحسُّرٍ و تَزَفُّرٍ |
من هیچگاه ام کلثوم و سکینه و رقیه را فراموش نمی کنم که برای امام حسین با آه و ناله حسرت گریه می کردند
یَدْعُونَ أُمُّهُمُ الْبَتُولَةَ فَاطِمَا | دَعْوَی الْحَزِینِ الْوَالِهِ الْمُتَحَیِّرِ |
آنها مادرشان حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را با حال محزون و سرگردان و حیران صدا می زدند
و در آخر شعرش می گوید:
وَ عُبَیدُکُمْ سَیْفُ فَتَیً ابْنُ عُمَیْرَهٍ | عَبْدٌ لِعَبْدِ عُبَیْدِ حَیْدَرِ قَنْبَرِ |
ای سادات و موالی من! سیف بن عمیره بندۀ بندۀ غلام حیدر قنبر است
(المنتخب، فخر الدین الطریحی، ص408)
ترجمه سیف بن عمیره
مرحوم آیت الله العظمی خوئی در معجم رجال الحدیث می گوید:
«قال النجاشی: سیف بن عمیرة النخعی،عربی، کوفی، ثقة، روى عن أبی عبد الله و أبی الحسن (علیه السلام)....»
«و قال الشیخ: سیف بن عمیرة، ثقة کوفی نخعی عربی....»
«و قال ابن شهرآشوب فی المعالم: سیف بن عمیرة، ثقة من أصحاب الکاظم (علیه السلام)»
نجاشی می گوید: سیف بن عمیره نخعی،عرب و کوفی ومورد اعتماد است.از امام صادق و امام موسی کاظم (علیهماالسلام) روایت نقل کرده است....
شیخ طوسی گفته است: سیف بن عمیره، مورد اعتماد، کوفی، اهل نخع وعرب است....
ابن شهر آشوب در المعالم گفته است: سیف بن عمیره،مورد اعتماد واز اصحاب امام کاظم (علیه السلام) است.
(معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، ج8، ص365-364، رقم5658)
ترجمه فخرالدین طریحی
مرحوم آیت الله العظمی خوئی در معجم رجال الحدیث می گوید:
«قال الشیخ الحر فی تذکرة المتبحرین: الشیخ فخر الدین بن محمد بن علی بن أحمد بن طریح النجفی، فاضل، زاهد، ورع، عابد، فقیه، شاعر، جلیل القدر، له کتب، منها: مجمع البحرین و المقتل و الفخریة فی الفقه و المنتخب فی الزیارة و الخطب»
شیخ حرّ عاملی در تذکرة المتبحرّین می گوید: شیخ فخر الدین بن محمد بن علی بن احمد بن طریح نجفی، فاضل، زاهد، اهل ورع، عابد، فقیه، شاعر، جلیل القدر، برای او کتاب هایی است: مجمع البحرین، المقتل، الفخریة فی الفقه، المنتخب فی الزیارة و الخطب.
(معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة،السید أبو القاسم الموسوی الخوئی، ج13، ص252، رقم9304)
شبهه:
امکان دارد شبهه ایجاد شود که منظور از رقیه در شعر،دختر امام حسین (علیه السلام) نباشد.
در جواب می گوییم:
1- در شعر آمده که حسودان برای ضعف حضرت رقیه (سلام الله علیها) دل سوزاندند، ولی رقیه دختر امیرالمؤمنین (علیه السلام) صاحب فرزند بودند و ضعف بر زن صاحب فرزند صحیح نیست.
2- سیف بن عمیره رحمه الله،حضرت رقیه (سلام الله علیها) را در کنار حضرت سکینه (سلام الله علیها) آورده است.
3- در شعر آمده که «یَدْعُونَ أُمُّهُمُ الْبَتُولَةَ فَاطِمَا» واژه دعون، صیغه جمع است و باید به سه نفر اشاره داشته باشد که همه از نوادگان حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشند. قبل از این بیت، سه خانم به نام امّ کلثوم (علیهاالسلام) که دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، سکینه (سلام الله علیها) که نوه آن حضرت است و حضرت رقیه (سلام الله علیها). به طبع باید ایشان هم نوه حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد. یعنی دختر امام حسین (علیه السلام).همچنین رقیه دختر امیرمؤمنان، مادرش الصهباء تغلبیه است و دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست تا واژه أمهم از زبان او درست باشد.
3. لباب الأنساب والألقاب والأعقاب
نسب شناس معروف قرن ششم، ابن فُندُق بیهقى متوفی 565 هجری قمری در لباب الأنساب در بیان فرزندانى که از نسل امام حسین (علیه السلام) باقى مانده اند، مى نویسد:
«ولَم يَبقَ مِن أولادِهِ إلّا زَینُ العابِدینَ (علیه السلام)، و فاطِمَةُ و سُکَینَةُ و رُقَيَّةُ»
از فرزندان امام حسین (علیه السلام)، جز زین العابدین (علیه السلام)، فاطمه، سَکینه و رُقيّه، باقى نماند.
(لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب،أبی الحسن علی بن ابی القاسم بن زید البیهقی،الشهیر بابن فندق،ج1،ص355)
ترجمه أبو الحسن بن أبی القاسم بن الحسین البیهقی
میرزا حسین نوری متوفی 1320هجری قمری، در باب25،دربارۀ وی می گوید:
«العالم المتبحر أبو الحسن، أو الحسن بن الشیخ أبی القاسم بن الحسین البیهقی، الفاضل المتکلم، الجلیل المعروف:بفرید خراسان... کان من اجلّة مشایخ ابن شهرآشوب، و من کبار أصحابنا»
عالم متبحّر،ابوالحسن یا حسن بن شیخ ابوالقاسم بن حسین بیهقی، فاضل، متکلّم، جلیل، معروف به فرید خراسان.... از جلیل ترین اساتید ابن شهر آشوب بوده، و از بزرگان اصحاب ما است.
(خاتمة مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری طبرسی، المیرزا الشیخ حسین النوری الطبرسی، ج3، ص99)
سید محسن امین متوفی 1371 هجری قمری می گوید:
«أقوال العلماء فیه:یستفاد مما ذکره العلماء فی حقه.....انه کان لغویا نحویا صرفیا منطقیا متأدبا شاعرا أدیبا ناظرا فی الطب،عالما بعلم الحدیث،فقیها،عالما بعلم النظر والجدال واعظا.... انه کان من أجلة مشایخ ابن شهرآشوب وکبار علماء الإمامیة وقد ذکره ابن شهرآشوب فی المعالم وابن الحر فی أمل الآمل والأفندی فی ریاض العلماء والنوری فی مستدرکات الوسائل»
از آنچه که علما در حقّش گفته اند استفاده می شود که همانا او اهل لغت، نحو، صرف و منطق بود. با ادب، شاعر، ادیب، ناظر بر طبّ، عالم به علم حدیث، فقیه، عالم به علم نظر وجدال، واعظ.... قطعا او از جلیل ترین استادان ابن شهر آشوب بوده و از بزرگان علما امامیه می باشد. ابن شهر آشوب در المعالم و شیخ حرّ عاملی در أمل الآمل (تذکرة المتبحرین) و عبدالله افندی در ریاض العلماء و میرزا حسین نوری در مستدرک الوسائل.
(أعیان الشیعه، الامام السید محسن الأمین، ج 8، ص243)
شبهه اوّل
خود ابن فندق در پنج صفحه قبل از بیان این مطلبش در لباب الأنساب، نام دختران امام حسین را ذکر می کند، و در آنجا نامی از رقیه نمی برد و دختران آن حضرت را فاطمه سکینه ام کلثوم و زینب می شمارد.
روش علمای خبره در تألیف کتب این بوده که منابع متعدد معتبر را پیرامون یک موضوع جمع آوری می کردند و بعد شروع به تألیف کتاب می کردند و چون منابع معتبر گاهی با هم تنافی داشتند، این تنافی به کتاب آنها راه می یافت. ابن قندق هم چاره ای غیر از آوردن این اقوال مختلف نداشت، چرا که منابع در نزد او معتبر بود و چنین منابعی قابل اغماض نیست. این که ابن فندق در مقام شمارش اولاد امام حسین (علیه السلام) نامی از حضرت رقیه (سلام الله علیها) نمی برد و در جای دیگر نام ایشان را می برد به خاطر تنافی در منابع می تواند باشد. از این دست تنافی ها در کتب مقاتل و تواریخ کم نیست و نمی شود به همه آنها نسبت سهو داد. (مثل قاتل امام حسین علیه السلام)
نتیجتاً این که، از نقل لباب الأنساب فهمیده می شود که در بعض منابع قدما نام رقیه (سلام الله علیها) آمده است و صرف وجود نام شریف ایشان در بعض منابع قدما برای استدلال ما کافی است.
شبهه دوّم
ابن فندق نوشته که غیر از زین العابدین و سکینه و فاطمه و رقیه سلام الله علیهم، کسی از اولاد امام (علیه السلام) باقی نماند، در حالی که رقیه (سلام الله علیها) که در شام به شهادت رسید فقط سه سال داشت و نسلی ندارد تا جزء باقیماندگان امام حسین (علیه السلام) محسوب شود. زیرا که در کلام عرب و نسب شناسان، اگر جمله «لم یبق الا فلان» استعمال شود، مراد این است که فلانی برای او باقی ماند و نسل او را ادامه داد.
جمله «لم یبق الا فلان» در جایی استعمال می شود که فلانی نسل را ادامه داده باشد، این حرف درست نیست. چرا که این جمله را به دست هر عربی بدهی چه جاهل و چه عالم و چه نسب شناس، به هیچ وجه این را که ایشان فهمیده، نمی فهمد و این جمله بر فرزندی که حتی یک روز بعد پدرش زنده باشد صادق است. مثلاً در میان کتب انساب گاهی صریحاً کودکی را باقیمانده از طایفه ای می داند در حالی که بچه عقبی ندارد. ظهورات هر کلامی در آن زبان حجت است.
4. الْمَلْهُوفِ عَلَى قَتْلَى الطُّفُوف
ابوالقاسم رضی الدین سیّد علی بن طاووس متوفی 664 هجری قمری می باشد. سید بن طاووس در سخنی که امام برای آرام کردن خواهر،همسر و فرزندانش به آنان میفرماید، آورده است:
«یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»
خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.
(الْمَلْهُوفِ عَلَى قَتْلَى الطُّفُوف، علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن طاووس الحسینی، ص141)
ترجمه سید بن طاووس
آیت الله العظمی خوئی می گوید:
«علی بن موسى بن جعفر بن محمدابن أحمد بن محمد بن أحمد بن محمد بن محمد الطاوس العلوی الحسینی - رضی الدین قدس سره - من أجلاء هذه الطائفة و ثقاتها،جلیل القدر عظیم المنزلة..... و قال الشیخ الحر فی تذکرة المتبحرین حاله فی العلم و الفضل و الزهد و العبادة و الثقة و الفقه و الجلالة و الورع أشهر من أن یذکر.... له مصنفات کثیرة منها:..... و کتاب الملهوف على قتلى الطفوف»
علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن محمد طاووس علوی حسینی رضی الدین قدس سرّه، از جلیل ترین این طائفه و مورد اعتماد آن است.جلیل القدر،عظیم المنزله....شیخ حرّ عاملی در تذکره المتبحرین می گوید: حال او در علم و فضل، زهد،عبادت، مورد اعتماد و فقه و جلالت و ورع مشهور تر است از اینکه ذکر کنیم....برای او کتاب های زیادی است مثل: ....کتاب الملهوف على قتلى الطفوف.
(معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، السید أبوالقاسم الموسوی الخوئی، ج12، ص188، رقم8532)
شبهه اول:
شاید گفته شود که منظور از حضرت رقیه که در کلام حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) آمده است، خواهر امام حسین (علیه السلام) و همسر مسلم بن عقیل (علیه السلام) باشد که در کربلا حضور داشته است. می گوییم:
اولاً:رقیّه ای که همسر حضرت مسلم می باشد و از او فرزندی به نام عبدالله در کربلا به شهادت رسید،قبل از حادثه کربلا وفات یافته است.
ثانیا:در این نقل واکثر نقل ها که امام اهل حرم را مورد خطاب قرار می دهد، نام حضرت رقیه را در کنار دختران خویش قرار می دهند.
شبهه دوّم:
می گویند که در لهوف قدیمی، نامی از حضرت رقیه (سلام الله علیها) نیامده است.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله چنین گفته اند:
این مطلب برای ما ثابت نیست و آنچه در لهوف آمده است این است که: مرحوم سید بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا که نقل مى کند حسین (علیه السلام) زنان را دلدارى مى دهد، از رقیه نام مى برد و مى نویسد: امام حسین (علیه السلام) امّ کلثوم، زینب، رقیه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آنها را به صبر و بردبارى دعوت کرد ولى مشخص نکرده است که آیا او فرزند امام حسین (علیه السلام) و چند ساله بود...
5. إحقاق الحق و إزهاق الباطل
شهید سيّد نور اللّه حسینی مرعشی تُسْتَری معروف به شهید ثالث، صاحب مجالس المؤمنین، قاضی شهید متوفی سال 1019 هجری قمری است. ایشان در وداع امام حسین (علیه السلام) با اهل بیتش می آورد:
«ثم نادى : یا أم کلثوم ویا سکینة ویا رقیة ویا عاتکة ویا زینب یا أهل بیتی علیکن منی السلام»
آنگاه فریاد بر آورد ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه، ای زینب، ای اهل بیت من، من نیز رفتم، خداحافظ.
(إحقاق الحق وإزهاق الباطل،القاضی الشهید نور الله التستری، ج11، ص633)
ترجمه شهید سيّد نور اللّه حسینی مرعشی تُسْتَری:
علامه سیّد محسن امین می گوید:
«القاضی نور الله بن شریف الدین بن نور الله المرعشی الحسینی التستری الشهیر بالأمیر السید المعروف بالشهید الثالث.....فی تتمة أمل الآمل : أحد أرکان الدهر وأفراد الزمان العالم العلم العلامة المتکلم الفرید والمناظر الوحید والمجاهد السعید بحر العلوم....»
قاضی نورالله بن شریف الدین بن نور الله مرعشی حسینی تستری مشهور به امیر سید، معروف به شهید ثالث.... شیخ حرّ عاملی در آخر أمل الآمل (تذکرة المتبحّرین) می گوید: یکی از ارکان و افراد زمان است. عالم به علم، علامه متکلّم یگانه، تنها در مناظره، و مجاهد پیروز، دریای علم....
(أعیان الشیعه، الامام السید محسن الأمین،ج10،ص 228)
6. الدمعة الساکبة فی احوال النبی و العترة الطاهرة
محمد باقر بن عبدالکریم بهبهانی، متوفی سال 1205 هجری قمری داستانی را به نقل از بعضی از کتب اصحاب امامیه آورده است تا آنجا که امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
«ثمّ لزمه بیده (علیه السلام) وصاح بأعلى صوته : یا زَيْنَبُ! وَیا أُمَّ کُلْثُوم! وَیا سَکینَةُ! وَیا رُقَيَّةُ! وَیا فاطِمَةُ! إِسْمَعْنَ کَلامی وَاعْلَمْنَ أَنَّ ابْنی هذا خَلیفَتی عَلَيْکُمْ، وَهُوَ إِمامٌ مُفْتَرَضُ الطّاعَةِ»
سپس امام حسین (علیه السلام) دست امام سجاد (علیه السلام) را گرفت و با صدایی بلند فرمود: ای زینب، ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای فاطمه کلام مرا بشنویید و بدانید این فرزندم، خلیفۀ من بر شما و امام واجب اطاعت بر همگان است.
(الدمعة الساکبة فی احوال النبی والعترة الطاهرة، المولى محمد باقر بن عبد الکریم البهبهانی، ج4، ص351)
ترجمه محمد باقر بن عبدالکریم بهبهانی
عمر رضا کحاله، از عالمان رجالی اهل سنت در قرن معاصر بوده است، می گوید:
«محمد باقر بن عبد الکریم الدهشتی، البهبهانی، الکتبی، فاضل النجفی.»
(معجم المؤلفین تراجم مصنفی الکتب العربیة،عمر رضا کحالة، ج9، ص88)
حضرت آیت الله العظمی سبحانی می گوید:
«کان من أعلام الإسلام وأفذاذ المحقّقین، ورائد حرکة التجدید فی أصول الفقه، وزعیم الإمامیة فی عصره»
از اعلام های اسلام وبا نفوذ ترین محققین بود. باعث حرکت جدید در اصول فقه شد و زعیم امامیه در زمان خودش بود.
(موسوعة طبقات الفقهاء، العلامة المحقق جعفر السبحانی، ج 13، ص 529)
علامه سید محسن امین می گوید:
«وصفه تلمیذه السید مهدی بحر العلوم فی بعض إجازاته بقوله شیخنا العالم العامل العلامة وأستاذنا الحبر الفاضل الفهامة المحقق النحریر والفقیه العدیم النظیر...البحر الزاخر و الامام الباهر»
شاگردش سید مهدی بحر العلوم در بعضی از اجازاتش اینگونه توصیف کرده است: شیخ ما، عالم عامل، علامه و استاد ما فاضل، بسیار فهیم، محقق، فقیهی که مثلش نبود، دریای موّاج وامام متبهّر....
(أعیان الشیعه، الامام السید محسن الأمین، ج9، ص182)
7. ینابیع المودة لذوی القربى
سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، متوفی 1294 هجری قمری است. ایشان در وداع امام حسین (علیه السلام) می آورد:
ثم نادى : «یا أم کلثوم، ویا سکینة، ویا رقیة، ویا عاتکة، ویا زینب، یا أهل بیتی علیکن منی السلام»
ای ام کلثوم، ای سکینه، ای رقیه، ای عاتکه و ای زینب! ای اهل بیت من! خدانگهدار؛ من نیز رفتم.
(ینابیع المودة لذوی القربى، سلیمان بن إبراهیم القندوزی الحنفی،ج 3، ص 79)
ترجمه سلیمان بن ابراهیم قندوزی
خیرالدین زرکلی می گوید:
«سلیمان بن خوجه إبراهیم قبلان الحسینی الحنفی النقشبندی القندوزی: فاضل، من أهل بلخ، مات فی القسطنطینیة. له(ینابیع المودة - ط)»
سلیمان بن خواجه، ابراهیم قبلان حسینی حنفی نقشبندی قندوزی، فاضل، از اهل بلخ، در قسطنطنیه درگذشت. برای او ینابیع مودة است
(الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال والنساء من العرب والمستعربین والمستشرقین،خیر الدین الزرکلی، ج2، ص206)
8. مهیج الاحزان و موقد النیران فی قلوب اهل الایمان
این کتاب، نوشتۀ حسن بن محمد علی یزدی می باشد ودر تاریخ 1259 هجری قمری به اتمام رسیده است و خود متوفای 1297 هجری قمری می باشد. ایشان در مجلس دهم از کتاب به نقل از حمید بن مسلم می نویسد:
من با لشگر پسر زیاد بودم و نظر می کردم به سوی آن طفل که بر روی دست سیدالشهداء شهید شد، ناگاه دیدم از خیمه، زنی بیرون آمد نورانی که نورش نور آفتاب را فرو می نشاند. پا بر دامن زنان گاهی می افتاد و گاهی بر می خاست و می گفت: واولداه! واقتیلاه! وامهجه قلباه! تا آمد به نزد آن طفل و خود را بر روی آن انداخت و دخترانی چند از خیمه بیرون دویدند و خود را بر روی نعش آن طفل شهید انداختند. سیدالشهداء با قوم در گفت و گو بود. چون این را دید به همان حال به سوی آن زن رفت و او را موعظه و نصیحت کرد و به مدارا و ملاطفت، او را به خیمه برگردانید. از کسانی که دورم بودند، پرسیدم: این زن کیست؟ گفتند: ام کلثوم و آن دختران، فاطمه و سکینه و رقیه می باشند.
(مهیج الاحزان و موقد النیران فی قلوب اهل الایمان، ص244)
ترجمه حسن بن محمد علی یزدی
سید محسن أمین می گوید:
«المولى حسن علی الیزدی الکثنوی الحائری. توفی سنة 1297. عالم فاضل»
مولی حسن علی یزدی کثنوی حائری، متوفی سال 1297، عالم و فاضل است.
و در جای دیگر می گوید:
«المولى حسن بن محمد علی الیزدی الحائری.عالم فاضل مؤلف کان أرشد تلامیذ السید محمد الطباطبائی المعروف بالمجاهد المتوفى أستاذه المجاهد سنة 1242 له من المؤلفات.» (1) (مهیج الأحزان)
مولی حسن بن محمد علی یزدی حائری، عالم، فاضل، مؤلف، از برترین شاگردان سید محمد طباطبایی معروف به مجاهد است. استادش مجاهد در سال1242درگذشت. برای او مؤلفاتی است:1-مهیج الأحزان
(أعیان الشیعه، الامام السید محسن الأمین، ج5، ص217 و26)
خیر الدین زرکلی، از علمای رجال اهل سنت دربارۀ این شخص می گوید:
«حسن بن علی الیزدی: واعظ إمامی من أهل الحائر»
(الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال والنساء من العرب والمستعربین والمستشرقین، خیر الدین الزرکلی، ج2، ص206)
9. أعیان الشیعة
علامه سید محسن امین، متوفی1371هجری قمری در کتاب معتبر و معروف أعیان الشیعه که در شرح زندگی و احوال بزرگان شیعه نوشته شده است. این کتاب، جامع ترین تذکره و یا دائره المعارفی است در احوالات رجال شیعه در دولت های اسلامی و شرح عقاید تشیع در اصول و فروغ. در این کتاب نیز ازحضرت رقیه (سلام الله علیها) سخن به میان آمده و می نویسد که:
115 : رقیة بنت الحسین (علیه السلام)
«ینسب إلیها قبر ومشهد مزور بمحلة العمارة من دمشق الله أعلم»
115: رقیه دختر امام حسین (علیه السلام)
برای او قبر و محل شهادتی را در محله عماره در دمشق نسبت داده اند. خدا داناتر است.
(أعیان الشیعه،الامام السید محسن الأمین، ج7، ص 34)
سید محسن امین عاملی، فقیه مورّخ، ادیب دانشمند، خاتم مجتهدان شام، شاعر بزرگ و رهبر شیعیان که مقام مرجعیت بزرگ را دارا بود.
10. ریاحین الشریعه
مرحوم شیخ ذبیح الله محلاتی در این کتاب،در ترجمه بانوان دشت کربلا می آورد:
رقیه بنت الحسین (علیها السلام)
در منتهی الآمال از کتاب کامل بهائی نقلا از کتاب حاویه چنین آورده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری حال مردانی که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشته اند و هر کودکی را وعده ها می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته باز می آید تا ایشان را به خانۀ زید آوردند. دخترکی بود چهارساله شبی از خواب بیدار شد گفت: پدرم حسین (علیه السلام) در کجا است؟ این ساعت او را به خواب دیدم. اهل بیت سخت پریشان شدند. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخواست. یزید خفته بود از خواب بیدار شد و پرسید: این ناله و شیون چیست؟ خبر بردند که حال چنین است. گفت: بروید و سر پدرش را ببرید در کنار او بگذارید. چون آن سر مقدس را بیاوردند و در کنار او نهادند، پرسید: این چیست؟ گفته اند مقصود تو در میان این طبق است. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد
(ریاحین الشریعه در ترجمه بانوان دانشمند شیعه، چاپ دار الکتب السلامیه تهران، ج3، ص309)
حضرت رقیه (سلام الله علیها) در کلام بزرگان و مراجع عظام تقلید
حضرت آیت الله العظمی بروجردی (رضوان الله علیه)
پایگاه اطلاع رسانی ایشان، می نوسید:
بنابر نظر مشهور، تاریخ نگارانِ معروف نام ده فرزند را برای امام حسین (علیه السلام) ذکر می کنند که شش تن آنها پسر و بقیه دختر می باشند. دختران حضرت (علیه السلام) عبارت بودند از زینب، سکینه، فاطمه و رقیه و همچنین پنج صفر را «شهادت حضرت رقیه دختر امام حسین (علیه السلام) در شام» می دانند.
حضرت آیت الله العظمی سید صادق روحانی
از ایشان سؤال کرده اند:
متأسفانه اخیراً برخی افراد نسبت به وجود مقدس حضرت رقیه بنت الحسین تردید کرده و شبهه پراکنی می کنند؛ برای روشن شدن افکار عمومی و رفع شبهه از جامعه پاسخ مستدل و مستندی در این خصوص مکتوب فرموده تا انشاء الله در حد بضاعت اطلاع رسانی گردد.
جواب فرمودند:
اولاً راجع به حضرت رقیه (سلام الله علیها) اخیراً کتابی نوشته شده است و خیلی خوب اثبات نموده به اینکه حضرت رقیه 3 ساله در خرابه شام از دنیا رفته و قبرش هم در آنجا است و معجزات زیادی هم نقل شده است، ثانیاً قاعده ای در فقه است به نام قاعده تسامح در ادلة سنن، مقتضی آن قاعده این است که آنچه راجع به این دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل کنید و به زیارت او بروید همه اش بر طبق موازین شرعی است و به این طور شبهات اعتنا نکنید.
حضرت آیت الله العظمی سید محمد حسینی شاهرودی (حفظه الله)
سوال 1513 از کتاب استفتائات صفحه 389:
لطفا نظر حضرتعالی را در رابطه با حضرت رقیه بفرمایید.
جواب:
از قول بعضی محققین و سیره عملیه مستمره متدینین در تشرف به زیارت آن حضرت برای ما وثوق و اطمینان حاصل می شود که حضرت اباعبدالله (علیه السلام) دختری به نام رقیه (سلام الله علیها) داشته اند و در آن مکان مقدس دفن شده است.
ایشان در مناسبت های سایتشان، در روز پنجم صفر می فرمایند:
روز پنجم ماه صفر: شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها)
در روز پنجم ماه صفر سال 61 ه. حضرت رقیه مظلومانه به شهادت رسید. نام شریفش «رقیه»، «فاطمه» و «زینب» است. پدرشان مولانا الشهید اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و مادرشان ام اسحاق است.
ولادت آن حضرت در مدینه بود و در سن سه سالگی یا بیشتر در محرم 61 هجری با پدر بزرگوارش به کربلا آمد. قبل و بعد از روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجویی اباعبدالله (علیه السلام) قرارگرفت تا آنجا که به خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها) در مورد او سفارش فرمودند. بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت و اصحاب، همراه با اسرا به کوفه و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شام رنج های فراوانی دید.
در شام بعد از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست، و بدن شریف آن حضرت را شبانه دفن کردند.
از کهن ترین منابعی که نام آن حضرت با لفظ رقیه یاد شده قصیدۀ سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسی کاظم (علیهما السلام) است.
حضرت آیت الله العظمی محمد علی گرامی (مدّ ظله العالی)
سلام علیکم نظر حضرتعالی درباره وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) چیست؟ آیا ایشان دختر امام حسین (علیه السلام) است؟
جواب: بسمه تعالی
به نظر حقیر ایشان همان فاطمه صغری هستند که رقیه لقب اوست، و به هر حال قبر منسوب به ایشان معتبر و زیارت آن ثواب دارد. و حوائجی گرفته شده است.
والسلام
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی (حفظه الله)
بسمه تعالی
محضر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله الشریف
با سلام و تحيّت؛
بفرمایید آیا طبق تاریخ و روایات معتبر، امام حسین (علیه السلام) دختری به نام رقيّه داشته اند یا خیر؟ آیا تردید در وجود چنین فرزندی و نیز انتساب بارگاه مطهّر دمشق به ایشان جایز است؟
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
علیکم السلام و رحمة الله
طبق بعض کتب مقاتل و تاریخ، حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) چنین فرزندی داشته اند که در شام رحلت کرده اند. علاوه بر شهرت این موضوع، به طور کلّی مشاهد و مقامات مشرّفه از جهت انتساب به اهل بیت (علیهم السلام) مزار، و مورد تجلیل و احترام است چنانکه شهرت اشخاص به سیادت جایز الانکار نیست.
شهرت مثل این بارگاه مقدسه نیز مخصوصاً با توجه به قرائن معتبر مورد انکار نیست. این مشاهد و روضه های مقدّسۀ سادات عظام و مفاخر اسلام نیز از این جهت که از مراکز ذکر فضایل آن بزرگواران و تبلیغات اسلامی و ذکر دعا است باید محترم باشد و این تردیدها بی جا است و سزاوار نیست. موفق باشید.
حضرت آیت الله العظمی محقق کابلی (دام ظله)
سلام علیکم
نطر حضرتعالی دربارۀ حضرت رقیه (سلام الله علیها) چیست؟ آیا ایشان دختر امام حسین (علیه السلام) می باشند؟
جواب: بسمه تعالی
بله طبق کتب تاریخی دختر امام حسین (علیه السلام) است.
همیشه در پناه خداوند مؤید باشید.
حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی (حفظه الله)
شناسنامه حضرت رقیه
حضرت رقیه فرزند امام حسین (علیه السلام) است . بر اساس نوشته های بعضی کتاب های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیشتر همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. در مورد تاریخ تولد حضرت رقیه چیزی معلوم نیست.
در تعداد دختران امام حسین و نام های آنها اختلاف وجود دارد. آنچه از منابع به دست می آید امام حسین (علیه السلام) دارای چهار دختر به نام های فاطمه کبری، فاطمه صغری، سکینه و رقیه بوده است.
حضرت آیت الله العظمی مظاهری (حفظه الله)
سؤال:
با عرض سلام خدمت حضرت آیت الله العظمی مظاهری (حفظه الله)
مدتی است که تشکیکاتی در وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) می کنند. سؤال بنده از حضرتعالی این است که نظر حضرتعالی درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها) چیست؟ آیا ایشان دختر امام حسین (علیه السلام) می باشند؟
جواب: بسمه تعالی
امام حسین«سلام الله علیه»، چنین دختری داشته اند و تشکیک در این زمینه حرام است و ظلم به دختر امام حسین «سلام الله علیها» است.
حضرت آیت الله حسین المظاهری
بسمه تعالی
امام حسین «علیه السلام» دختری به نام رقیّه داشته اند و در کربلا همراه ایشان بوده است.
حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (حفظه الله)
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین (علیه السلام) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است اما این که نام آن دختر«رقیه»بودۀ یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد، هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.
حضرت آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (رضوان الله تعالی علیه)
مزار کنونى حضرت رقیه بنت الحسین (علیهماالسلام) در شام، از اول مشهور بوده، گویا حضرت امام حسین (علیه السلام) نشانى را از خود در شام به یادگارى سپرده است، تا فردا کسانى پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت (علیهم السلام) و حوادث آن پردازند، این دختر خردسال گواه بزرگى است بر این که در ضمن اسیران حتى دختران خردسال نیز بوده اند، ما ملتزم به این هستیم که بر دفن حضرت رقیه (علیها السلام) در این مکان شهرت قائم است، حضرت (علیهاالسلام) در این مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زیارتش شتافتیم، و باید احترام او را پاس داشت، (نگویید خردسال است) على اصغر (علیه السلام) که کودک شیرخوارى بود، داراى آن مقامى است که روبروى حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا دفن گردید، گفته اند که دفن وى در این مکان نشان از آن دارد که در روز حشر حضرت (علیه السلام) این کودک (على اصغر علیه السلام) خردسال را به دست خواهد گرفت و نشان خواهد داد.
دفن این طفل خردسال (حضرت رقیه علیهاالسلام) در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته بر ایشان دارد، آن ستمى که تمام پیامبران از آدم تا خاتم بر آن گریستند، تا آنجا که خدا عزاى امام حسین (علیه السلام) را بر آدم خواند، از این رو احترام این مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهید، و به سخنان باطلى که مى گویند: رقیه (علیهاالسلام) طفلى خردسال بیش نبود، گوش فرا ندهید، مگر على اصغر (علیه السلام) کودک خردسال نیست که در روز قیامت شاهدى خواهد بود، و موجب آمرزش گنهکاران شیعه خواهد شد ان شاء الله تعالى.
بنابراین بر همه واجب است احترام این مکان (محل دفن حضرت رقیه علیهاالسلام) را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بیهوده اى که از گمراهى شیاطین است، گوش فرا ندهند و اعتنایى نکنند. ما با زیارت دختر امام حسین (علیه السلام) (رقیه علیهاالسلام) به خداوند متعال تقرب مى جوییم، آن دخترى که خود مظلوم بود، و خاندان وى همه مظلوم بودند.
نتیجه کلام: مجرد شهرت در ثبوت پاره اى از موضوعات خارجى کافى است و لذا اثبات قبر حضرت رقیه، بنت الحسین (علیهما السلام)، نیازى به اقامه بینه وجود ندارد بلکه صرف شهرت در اثبات آن مکان شریف کافى مى باشد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (حفظه الله)
در کتاب هایی چون کامل بهائی و نفس المهموم و کتاب های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را «رقیه» نامیده اند و در شام به شهادت می رسد، برای امام حسین (علیه السلام) ذکر کرده اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.
حضرت آیت الله العظمی شیخ حسین وحید خراسانی (حفظه الله)
ایشان در پاسخ به استفتاء «آیا حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام) هستند یا خیر؟» فرمودند: بله.
گزیده ای از قصیدۀ «وداع امام حسین (علیه السلام)» درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها) سروده مرجع گرانقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ حسین وحید خراسانی (مدظله)
شخصی که حتی یک بار از دفتر حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی استفتاء نمایند، متوجه خواهند شد که پاسخ استفتاء توسط جناب آقای سید علی فاطمی فرستاده خواهد شد.
ایشان در درس تفسیر خود، مجلس عزاداری برای حضرت رقیه (سلام الله علیها) گرفتند:
مراسم عزاداری برای حضرت رقیه علیها السلام در درس تفسیر آیة الله العظمی وحید خراسانی (مد ظله)
مراسم عزاداری برای حضرت رقیه (علیها السلام) دخت مکرم حضرت اباعبدالله الحسین سیدالشهداء (علیه السلام) در درس تفسیر آیة الله العظمی وحید خراسانی(مد ظله العالی)(1391/09/29) در مسجد اعظم قم برگزار گردید.
حضرت آیت الله العظمی سید علی حسینی سیستانی:
بیت معظم له در نجف اشرف، تقویمی به اسم «مَوَاقیتُ الأَهلیه» برای هر سال قمری تنظیم و توضیع می نمایند. در«أهم الوقائع التاریخیة فی شهر صفر»می آورد: الخامس منه شهادة رقیة بنت الإمام الحسین (علیه السلام)
حضرت آیت الله میر سیّد محمد یثربی (حفظه الله)
مدتی است که تشکیکاتی در وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) می کنند. سؤال بنده از حضرتعالی این است که نظر حضرتعالی درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها) چیست؟ آیا ایشان دختر امام حسین (علیه السلام) می باشند؟
وجود چنین دختری از حضرت سید الشهداء (علیه السلام) از مسلمات تاریخ است. برای اطلاع بیشتر به کتب فضلای حوزه که اخیرا تدوین شده است مانند ریحانه کربلا اثر عبدالحسین نیشابوری مراجعه فرمایید.
حضرت آیت الله سید محمد جواد علوی بروجردی (حفظه الله)
ایشان حضرت رقیه (سلام الله علیها) را واقعی و غیر قابل انکار دانسته اند:
قابل انکار نبودن شخصیت حضرت رقیه در تاریخ
این همان هنری است که زینب کبری (سلام الله علیها) در اولین عزاداری برای امام حسین (سلام الله علیه) مردم را در شام می گریاند، زینب کبری برای خودش در هر خانه ای یک نماینده ای از عاشورا و کربلا گذاشت و روزی هم که می رفت زنان شامی جمع شدند و او را بدرقه کردند و ایشان نیز سفارش رقیه را به آنها کرد. شخص رقیه خاتون در تاریخ واقعی است و قابل انکار نیست و آن شاعر در مقابل امام صادق (علیه السلام) شعری می خواند و از رقیه به عنوان دختر امام حسین یاد می کند
بیانات کوتاه حضرت آیت الله علوی بروجردی بعد از درس خارج فقه به مناسبت شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها)
امروز طبق بعضی از نقل ها و روایات مصادف است با شهادت حضرت رقیه بنت الحسین (علیهاالسلام).
ما باید به تمام قوا و در تحت هر شرایطی تمام آثار مربوط به سیدالشهدا (علیه السلام) را حفظ کنیم. وجود مقدس حضرت رقیه و شهادت آن نازدانه یادگاری از سیدالشهدا در بلاد دمشق باقیماند.
حضرت علامه آیت الله حسینی میلانی (حفظه الله)
۱-صحت وجود دختری به نام «رقیه» با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن درخرابه شام نقل کرده اند چیست؟
۲- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین (علیه السلام) چگونه میباشد؟
۳- صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه (سلام ا... علیها) چگونه است؟
جواب: بسمه تعالی
السلام علیکم
در نظر ما ثابت است.
1- آیا حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام) بوده است.
2- آیا ایشان در کربلا حضور داشتن و به همراه بقیه اسرا مخدرات به اسارات به شام فرستاده شده اند.
3- آیا قبر ایشان در سوریه فعلی است.
بسمه تعالی
السلام علیکم
از مجموع مطالبی که در دست است وثوق حاصل می شود والله العالم.
سلام
اکنون بحث های فراوانی راجع به حضرت رقیه وجود دارد. بعضی منکرند بعضی می گویند دختر کس دیگری است بعضی می گویند امام حسین دختر سه ساله داشت اما معلوم نیست نامش رقیه باشد لطفا نظر خود را ترجیحا تفصیلی بیان نمایید. تا با کلام شما استاد معظم آرام گیریم.
بسمه تعالی
السلام علیکم
از مجموع مطالب موجود وثوق حاصل است.
سلام علیکم
آیا مطابق مقاتل و روایات صحیحه دختر سه ساله ای با نام حضرت رقیه (سلام الله علیها) فرزند حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)، در واقعه کربلا حضور داشتند؟
بسمه تعالی
السلام علیکم
اینجانب وثوق دارم.
با اهداء سلام و تحیت و آرزوی سلامتی برای معظم له
آیا روایتی که می گوید حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختری یتیم از بنی هاشم بوده و امام حسین صلوات الله علیه ایشان را به فرزندی گرفته اند نزد علماء اعلام سندیت و اعتباری دارد؟
آیا در مقاتل و منابع غیر از مقاتل، چه معتبر و چه غیر معتبر روایتی داریم مبنی بر اینکه حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر یکی از اصحاب امام حسین صلوات الله علیه بوده باشد که در کربلا به شهادت رسیده است؟ اگر هست، دختر کدام یک از اصحاب بوده اند؟
با تشکر فراوان و آرزوی طول عمر برای معظم له
التماس دعای خیر
یا علی مدد
بسمه تعالی
السلام علیکم
از مجموع آنچه در دست داریم وثوق حاصل است.
حضرت استاد شیخ حسین انصاریان (دام ظله)
استاد حسین انصاریان : گاهی درمورد وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) شبهات و تردیدهایی مطرح می شود که نام ایشان در اکثر کتب نیامده و یا نام های مشترک و مشابهی در آنها به چشم می خورد که با توجه به آن نمی توان به طور حتم بر وجود دختری به این نام اطمینان داشت.
در پاسخ باید گفت :
عدم ذکر نام «رقیه» در برخی منابع تاریخی نمی تواند دلیل بر خرافه بودن این شخصیت باشد؛ چرا که وجود نام های اشتهاری(کنیه و لقب) در کنار نام اصلی افراد از رسومات رایج عرب است و همان گونه که عده ای معتقدند، حضرت رقیه (سلام الله علیها) همان فاطمه صغری است که نامش در بسیاری از تواریخ ذکر شده است. علاوه بر اینکه بر نام «رقیه» در کتاب شریف لهوف سید بن طاووس و نیز سایر کتب تصریح شده است. مرحوم شیخ علی فلسفی در کتاب « حضرت رقیه (سلام الله علیها)» می گوید در بیش از بیست کتاب، نام ایشان را رقیه دیده است.
در کتاب معالی السبطین حائری آمده است : «کانت للحسین (علیه السلام) بنت صغیره... تسمی رقیه و کان لها ثلاث سنین» (3).
تعبیر« تسمی رقیه» نشان دهنده این مطلب است که «رقیه» نام اصلی ایشان نبوده بلکه به این اسم معروف بوده است.
ابن ابی مخنف نیز در مقتل الحسین درباره وداع حسین بن علی (علیه السلام) می نویسد : «ثم نادی یا ام کلثوم و یا زینب و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا صفیه...» (4).
در کتاب احقاق الحق نیز آمده است:«ثم نادی یا ام کلثوم یا سکینۀ رقیۀ عاتکۀا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام...» (5)
خرابه ای به شرافت رسیده تا ملکوت
از محکم ترین دلایل وجودی حضرت رقیه (سلام الله علیها)، وجود بارگاه ملکوتی آن نازدانه سیدالشهداء (علیه السلام) در شهر شام (در کشور سوریه) است که به گفته بزرگان و اهل معرفت، نمی تواند ساختگی و دروغ باشد. ممکن نیست خداوند به یک خرافه، این همه جلالت و عظمت و کرامت عنایت کند.
عبدالوهاب بن احمد شافعی مصری معروف به شعرانی در کتاب «المنن» می نویسد: «نزدیک مسجد جامع دمشق، بقعه و مرقدی است که به مرقد رقیه بنت الحسین معروف است. به روی سنگی که در درگاه آن واقع است چنین نوشته شده است:«هذا البیت بقعه شرفت بآل النبی (صلی الله علیه وآله) و بنت الحسین الشهید رقیه (سلام الله علیها)» (6).
در کتاب منتخب التواریخ نیز آمده است که مزاری که در خرابه شام است منسوب به مزار رقیه بنت الحسین است.
از دیگر وقایعی که دلیلی محکم بر صحت استناد این مزار شریف به حضرت رقیه (سلام الله علیها) است داستان آب گرفتگی مزار مطهر ایشان در حدود سال 1280 هجری است که طی آن سید بزرگواری به نام سید ابراهیم دمشقی از نوادگان سید مرتضی علم الهدی از جانب حضرت، مأموریت پیدا می کند تا آب گرفتگی قبر مطهر را چاره کند و ایشان نیز بعد از صلاح اندیشی با بزرگان و اهل علم به این امر مبادرت می کند و با بدن و کفن سالم حضرت مواجه می شود که در میان آب است . پس از آن قبر مطهر را تعمیر و مرمت می کنند.
نتیجه سخن آن که وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) را نمی توان انکار کرد و آنچه پیرامون آن حضرت مطرح می شود نباید به راهی برای خدشه دار شدن منزلت آن حضرت در میان ارادتمندان اهل بیت (علیه السلام) تبدیل شود. در هر صورت به کراماتی که از آن حضرت در طول سالیان متوالی متوجه شیعیان شده است را نمی توان به چشم بی توجهی نگریست.
منابع:
1 – ناسخ التواریخ : 4/236-237.
2 – کشف الغمه : 2/216.
3 – معالی السبطین : 2 / 161، 170.
4 – مقتل الحسین : 84.
5- احقاق الحق: 11/633.
6 – کتاب المنن: باب دهم.