مرتبه اول عزاداری
در اين مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصيبت وارده بر سيّدالشهدا(علیه السلام) غمگين و ناراضی است؛ بدون اينكه غم و نارضايتي خود را معمولاً بروز دهد. اين مرتبه كمترين درجه عزاداری است؛ و پايين تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است يعنی مرتبه ای كه شخص به مصيبت های حسينی آگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضی باشد. درباره اين گروه در زيارت وارث چنين مي خوانيم:
لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِيَتْ بهِ
خداوند لعنت كند امّتی را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتی را كه خبر چنين جنايتي را شنيدند و به آن راضي شدند
(مفاتيح الجنان)
كسانی كه در مرتبه اول عزاداری هستند، از هر دين و آيينی كه باشند به خاطر اندوه قلبی شان برای مصيبت امام حسين (علیه السلام) در نزد خداوند از ثواب و پاداشی به تناسب عقيده شان برخوردار می شوند.
عظمت مقام اهل بيت (عليهم السلام) به قدری است كه كوچكترين كاری كه برای آنها صورت گيرد، با پاداش های بزرگی از ناحيه آنها جبران خواهد شد. حال اگر يك كافر هم خدمتی به آنها كند يا ادبی را نسبت به آنها رعايت نمايد، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نيست، پاداش او را در دنيا به او می دهند و اگر شخص، كوچكترين سنخيت و آمادگي را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بيت(عليهم السلام) موجب هدايت او نيز می شود.
مرتبه دوم عزاداری
در اين مرتبه عزادار غم و نارضايتی خود را به شكل هاى گوناگون از قبيل گرفتگی چهره،گرفتن حالت بغض و گريه (تباكی)، گريه كردن، پوشيدن لباس عزا، به سينه و سر زدن و ... بروز می دهد و در اين كار گاهی تنها و گاهی به همراه ديگران عزاداری می كند.
عزادار در اين مرتبه نوعی انس و الفت و نيز نوعی كشش و نياز به آن حضرت پيدا می كند و همين يافت درونی و نيز انس غريب، او را وادار می كند كه برای آن حضرت گريه كند و در عزاداری ايشان شركت كند.
گرايش عزاداران كليمی، مسيحی و پيروان ساير مذاهب ـ كه برای امام حسين(علیه السلام) گريه می كنند ـ همچنين احساسی كه نسبت به آن حضرت دارند، نشان دهنده اين حقيقت است كه حضرت برای آنها يك "غريب آشنا" است.
معمولاً نفوذ اين "غريب آشنا" به درون قلب عزادار و ايجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوی مرتبه سوم عزاداری می كشاند.
مرتبه سوم عزاداری
در اين مرتبه كه شيعيان حضرت بيشترين اعضای آن را تشكيل می دهند، عزادار تنفّر و اعتراض خود را به آملين مصيبت و جنايتكاران در حق سيدالشهدا (علیه السلام) و يارانش و بطور كلی همه اهل بيت(عليهم السلام) اظهار می كند و بر آنها لعن و نفرين نثار می كند؛ آنچه موجب شده كه عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقی كند، شناخت و معرفتی است كه عزادار به وجود مقدس سيدالشهدا (علیه السلام) پيدا كرده و اعتقاد بالاتری است كه نسبت به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبی درباره قيام ايشان در برابر يزيد و يزيديان يافته است.
همچنين علاوه بر موارد ذكر شده، شدت يافتن محبت به آن حضرت، عواطف عزادار را رقيق تر نموده است تا جائی كه عزادار در درون خود از يك سو به عنايت حضرت و از سوی ديگر به گريه و آه و سوز برای ايشان و نيز اعلان برائت از قاتلان او احساس نياز بيشتری می كند. در اين مرتبه عزاداری به نيّت كسب ثواب، برآورده شدن حاجات و عرض ادب صورت می گيرد.
عزادار در مرتبه سوم با تجليات گوناگونی از عظمت امام حسين (علیه السلام) و خاندان و اصحابش آشنا می شود. در اين حال احساس می كند كه ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضی نمی كند و به همين خاطر در اين مرتبه عطش و ظرفيت بيشتری برای درك عظمت محمد و آل محمد (عليهم السّلام) و به خصوص سيّدالاشهدا (علیه السلام) در خود احساس می كند، كه ديگر توجيه ها و توضيح های مداحان و بعضی گويندگان و نويسندگان كه خود نيز در مرحله سوم قرار دارند، روح تشنه او سيراب و قانع نمی كند، چرا كه هركس به اندازه فهم خود از امام حسين و ساير معصومين (عليهم السّلام) می گويند و می خوانند ولی عزادار به خوبی احساس می كند كه حقيقت، بالاتر از چيزی است كه آنها می گويند.
مرتبه چهارم عزاداری
اساساً آنچه عزادار را از مرتبه سوم كه مرتبه "مشترك" بين مسلمين و غيرمسلمين است، بالاتر می برد و در گروه عزاداران و شيعيان حقيقی معصومين (عليهم السلام) وارد می سازد، صفای باطن و بالا رفتن ميزان محبت و معرفت او نسبت به حقايق جهان است.
چگونه ممكن است درباره وجود با عظمت اين انوار طيّبه (عليهم السلام) آن طور كه شايسته است بگويند و بنويسند. هيچكس به جز خداوند عظيم و اعلی نمی تواند وجود معصومين (عليهم السلام) را آن طور كه شايسته است معرفی و توصيف نمايد. بنابراين پس از مدتی كه از سلوكش در مرتبه سوم می گذرد و مجهولات و پرسشهايش به اوج می رسد، و او را تحت فشار قرار می دهد، به سراغ خداوند تبارك و تعالی كه خالق محمّد و آل محمّد (عليهم السلام) است و نيز به سراغ خود ايشان می رود تا او را به معرفت جديد برسانند و عطش او را برطرف كنند. او پس از جستجو و پرهيز از كسالت و تلاش پيگير و نيز مشورت با اهل علم و دانش، به خصوص روحانيّت و علمای دين، كه آشناترين مردم به خدا و دين خدا و معصومين (عليهم السلام) هستند ـ و خود مراتب چهارم و پنجم را طی كرده اند ـ به منابع معرفتی و اطلاعاتی مهمی دست می يابد.
مهمترين منابع شناخت معصومين (عليهم السلام)
قرآن كريم، زيارت عاشورا، جامعه كبيره، زيارت ناحيه مقدسه
عزاداری در اين مرتبه وسيله ای برای احيا و حفظ ازرش های مقدّس است كه اهل بيت (عليهم السلام) به خاطر آنها به شهادت رسيدند. اين مراسم از دروغ، حرام، تحريف و اختلافات به دور است و مردم با شركت در اين مجالس بيش از پيش با دين و وظايف خود آشنا می شوند.
همچنين، مجالس عزاداری در اين مرتبه محل "شناخت و نيز پيدا كردن روح انتقام" است.مراسم عزاداری در اين مرحله، رنگ و بوی سيدالشهدا (علیه السلام) دارد. روح و حقيقت سيدالشهدا (علیه السلام) بر آن حاكم است. اين نوع مجالس از طرفی مردم را با حقيقت و جايگاه سيدالشهدا (علیه السلام) آشنا می كند و از طرفی همان كاری را می كند كه ايشان در كربلا كردند؛ يعنی آثار وجودی حضرت (نجات مردم از جهالت و خروج از گمراهی و تاريكی، مهمترين توصيه بزرگان دين به برپائی مجالس عزای حسينی) را منتقل می كند و بين مردم و حضرت شباهت بوجود می آورد.
گريه برای عزادار در اين مرتبه صرفاً يك عمل احساسی نيست؛ بلكه وسيله ای برای زنده نگه داشتن پيام عاشورا برای نسل امروز، بالا بردن سطح معرفت مردم و پيوندشان با اهل بيت (عليهم السلام) ، تبعيت از گريه های حضرت زهرا(عليهاالسلام) (گريه ای سياسی و جهت دار) و آزار و تهديد غاصبين خلافت و دشمنان اميرالمؤمنين است.
به فرموده شهيد مطهّری كه خود بسيار اهل گريه و عزاداری حقيقی بود؛ " گريه بر شهيد شركت در حماسه او است" .
مرتبه پنجم عزاداری
عزادار در این مرتبه که کامل شدهء مرتبه چهارم است از صفای باطن بالاتر و معرفتی عمیق تر برخوردار است، به مودّت نسبت به اهل بیت (عليهالسلام ) و نیز به برائت از دشمنان ایشان دست یافته است و بیشتر به " عمل " روی می آورد؛ در این مرحله عزادار ، نه تنها بر آنچه در کربلا بر حسین بن علی (عليهالسلام ) و یارانش گذشته است متأثر ،گریان و .... می باشد بلکه در اعمالش آنچه را که دین مبین اسلام و اهل بیت(عليهالسلام ) برای کمال انسانی بیان کرده اند در وجود خویش بالفعل می سازد، گویی همگام با امامش در کربلا و روز عاشورا در برابر ظلم ، فساد و جهل زمانه به پا می خیزد
مراحل سه گانه احیای خون امام حسین (عليهالسلام ):
1 ) لعن و برائت زبانی ، از آنجا که قطع یا ضعیف کردن رابطهء انسان ها با خداوند و معصومین علیهم السلام بزرگترین جنایت و خیانت در زندگی آدمیان است ، تمامی کسانی که در طول تاریخ تاکنون در این جنایت دست داشته اند ، مورد لعن خداوند و فشته های الهی و پیامبران قرار می گیرند.
معانی لعن : 1) دور بودن از رحمت و هدایت الهی و جدا بودن از راه خوشبختی
2) طلب عذاب و نفرین برای عاملین چنین ظلمی
در زیارت عاشورا سه گروه از دشمنان ، مورد لعن و برائت زبانی قرا گرفته اند که عبارتند از :
1) دشمنانی که با تغییر مسیر خلافت و غصب آن، ظلم های بعدی از جمله جنایات در روز عاشورا را پایه گذاری کردند.
2) دشمنانی که امام حسین (عليهالسلام ) و اصحابش را به شهادت رساندند و یا مقدّمه آن جنایت را با سکوت و یا همکاری با لشکر دشمن فراهم کردند.
3) دشمنانی که بعد از عاشورا به وجود خواهند آمد تا روز قیامت.
2 ) لعن و برائت عملی : دوری از فرهنگ تسلط و تسلطِ فرهنگی دشمنان اسلام و پرهیز از اخلاق و عقاید آنان .
امام صادق (عليهالسلام ) فرمودند : دروغ می گوید کسی که ادعای دوستی ما را می کند و از دشمنان ما برائت نمی جوید. بحار الانوار،ج 27 ، ص 58
3 ) جهاد با دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السّلام و حداقل، محدود کردن قدرت آنان تا نابودی کاملشان ؛ دفاع از حق فطری انسانها ـ که همان توحید است ـ لازم و مبارزه با عامل کفر و شرک ضروری است. در آیات قرآن نیز وجوب جهاد در برابر کسانی که درصدد خاموش کردن نور الهی هستند مورد توجه قرار گرفته است ( سوره توبه، آیه 32 ـ سوره انعام ، آیه 26 و ...).
در این مرحله، عزادار با نگاه ابدی و صحیحی که به انسان از یک طرف، و به دین و رهبران معصوم (عليهالسلام ) از سوی دیگر دارد و در سایه آگاهی دقیق نسبت به زمان خود ، دشمنان حیات انسانی و ابدی انسان ها و موانع حقیقی رشد و سعادت آنها را می شناسد و جهادی مبتنی بر محبت همیشگی به انسان ها را برای نابودی آفات و موانع حیات الهی و انسانی ، آغاز می نماید.
پیوند عزادار حقیقی با منتقم خون امام حسین (عليهالسلام )
دو عامل عاطفی و معرفتی که در وجود عزادار در این مرحله ، شدت گرفته است، در او کششی مستمر به سوی وجود مقدّس امام زمان (عج) ایجاد می کند؛ چرا که انتقام خون امام حسین (عليهالسلام ) جز با ظهور منتقم اصلی ممکن نخواهد بود و عزادار به یکی از مهم ترین و بالاترین مقاماتی که ممکن است یک انسان به آن برسد ، نایل می شود و آن مقام " انتظار" است.
و اینجاست که برای عزادار " کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا " معنا پیدا می کند؛ بدان معنی که در هر مکان و زمانی از گناه، ظلم و ... دوری می جوید و با ظالم و مفسد مبارزه می کند. از سپیده دم تا شامگاهان در اندیشهء احوال بشریت بوده و آزادگی را سرلوحهء حیات خویش قرار می دهد.
بر گرفته از كتاب عزادار حقيقی ، اثر: