آخرین صحابی و نخستین زائر حسینی
  • عنوان مقاله: آخرین صحابی و نخستین زائر حسینی
  • نویسنده: مصطفى غلامحسينى
  • منبع: ماهنامه كوثر
  • تاریخ انتشار: 22:45:27 1-9-1403

 

 

مقدمه

يكى از راههاى عميق و در عين حال ساده و آسان براى شناخت اسلام ‏و آثار سازنده آن، مطالعه زندگى اصحاب خاص پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و امامان‏ معصوم عليهم السلام است. آنها كه تا آخر عمر در خط پيامبر و امامان بودند و از جانب آن بزرگوران مورد تاييد قرار گرفتند. جابر بن عبد الله انصارى از افراد نادرى است كه به راستى شاگرد فهيم ، عارف ، پارسا ، مجاهد و وارسته پيامبر (صلّى الله عليه وآله) بود. وى بيش از90 سال عمر پر بركت ‏خود را در راه اسلام و گسترش آن صرف كرد و شيرمردى مخلص و نستوه ، عابدى وارسته و عاشق و عالمى پرتلاش ‏بود.
جابر پنج امام را درك كرد ، از شاگردان و ياران مخصوص همه ‏آنها بود و در نشر انديشه آنان ، سهمى بزرگ داشت. «جابر بن عبد الله انصاری» كسى بود كه هم اسلام او را پرورش‏داد و هم او موجب رشد و گسترش اسلام شد. در اين ميدان ، گوى ‏سبقت از همرهان ربود و چنان درخشيد كه وى را از «اصفيا» میدانند. او به دو موضوع ، كه در مكتب اسلام بسيار مهم و سرنوشت ‏ساز است ، اهميت ‏بسيار میداد:
1- پاسدارى و نگهبانى عميق و جدى از خط راستين ولايت و رهبرى ‏امامان برحق؛
2- نقل و نشر احاديث پيامبر و امامان عليهم السلام و گسترش‏ فرهنگ اسلام. او چنان به نشر روايات اهميت میداد كه در تمام ‏كتب احاديث اسلامى ، نام او به عنوان ناقل حديث و ناشر فرهنگ‏ اهل بيت عليهم السلام میدرخشد. پس ضرورى است كه زندگى اين‏ بزرگوار را مورد مطالعه قرار داده ، از آن درس گيريم و درزندگى خود به كار بنديم.

 


جابر كيست؟

جابر بن عبد الله انصارى يار با وفاى پيامبر(صلّى الله عليه وآله) و شيفته حق و پاسدار جان بركف اسلام ، حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدينه و در خانواده‏اى محترم ، از خاندان «خزرج‏» متولد شد. پدر جابر«عبد الله بن عمرو» از نخستين كسانى است كه قبل از هجرت‏ پيامبر (صلّى الله عليه وآله) از مكه به مدينه ، اسلام را پذيرفت. او تمام زندگى ‏اش‏را وقف گسترش اسلام كرده و بيش از صد سال عمر داشت. در جنگ بدر شركت كرد و در جنگ احد به درجه رفيع شهادت نائل گرديد . نام مادر جابر «نسيبه‏» بود و دختر عقبه بن عدى به شمار میآمد.

 


جابر در عصر پيامبر (صلّى الله عليه وآله)

جابر در عصر پيامبر (صلّى الله عليه وآله) عنصرى پاك ، مجاهدى مخلص و صحابى رسول‏ خدا (صلّى الله عليه وآله) شمرده میشد و همراه پيامبر (صلّى الله عليه وآله) در 19 غزوه شركت كرد.امام باقر (عليه السلام) فرمود: از جابر بن عبد الله انصارى شنيدم كه‏ میگفت:از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) در مورد سلمان پرسيدم ، فرمود: سلمان درياى علم‏ و معرفت است كه نمیتوان به آخر آن رسيد. سلمان داراى علم ‏گذشته و آينده است. خداوند دشمن دارد ، كسى را كه با سلمان ‏دشمنى كند و دوست دارد آن را كه با سلمان دوستى ورزد. عرض كردم در باره ابوذر غفارى ، مقداد ، و عمار ياسر چه میفرمايى؟ حضرت پاسخ را تكرار كرد.
از محضر رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) بيرون آمدم ، تا اين چهار تن (سلمان ، ابوذر ، مقداد ، عمار ياسر) را ديدار كنم و به آنها بشارت دهم. وقتى از حضور رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) حركت كردم ، فرمود: «الى يا جابر و انت منا ، ابغض الله من ابغضك و احب من‏احبك» اى جابر ، تو از خاندان ما هستى ، خداوند دشمن دارد آن‏را كه با تو دشمنى ورزد و دوست دارد آن را كه با تو دوستیكند.

 


وصيت مخصوص پيامبر(صلّى الله عليه وآله) به جابر

از ويژگيهاى جابر بن عبد الله انصارى وصيت پر راز و رمز رسول‏ خدا (صلّى الله عليه وآله) به اوست. اين امر شگفت‏ انگيز بيانگر مقام ارجمند و شخصيت عظيم جابر است. رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) به جابر فرمود: «اميد آن‏است كه عمر طولانى كنى تا فرزندى از من را كه از نسل حسين (عليه السلام) است و محمد نام دارد ، ببينى كه علم دين را میشكافد و تشريح‏میكند. وقتى او را ملاقات كردى، سلامم را به وى برسان.»

 


جابر بعد از پيامبر(صلّى الله عليه وآله)

از گفتار و روش جابر و قراين بسيار استفاده میشود كه جابر بن‏ عبد الله انصارى ، بعد از رحلت پيامبر (صلّى الله عليه وآله) ، هيچگاه به راه ديگران‏ نرفت و با كمال شهامت در خط راستين اسلام پابرجا ماند. و ازافراد نادرى است كه فراز و نشيبها وى را نلغزاند. ابو زبيرمكى میگويد: جابر را ديدم بر عصايى تكيه داده ، از كوچه‏ های مدينه عبور كرد ، به محل اجتماع مردم مدينه آمد و گفت: على (عليه السلام) بهترين انسانهاست، پس هركس منكر اين‏ موضوع شود، راه كفر پيموده است. اى مردم مسلمان مدينه، فرزندان خود را بر اساس دوستى و عشق على (عليه السلام) تربيت كنيد ، هر كس‏ مانع از آن شد ، بنگريد كه مادرش چگونه او را زاده است. ( اصالت‏ خانوادگى ندارد.)
«ابو زبير» مى ‏گويد: از جابر پرسيدم: على (عليه السلام) چگونه شخصى بود؟ جابر ابروانش را كه روى چشمانش افتاده بود ، بالا زد و گفت: على (عليه السلام) بهترين افراد بشر در روى زمين بود. در زمان رسول‏ خدا (صلّى الله عليه وآله) هرگاه میخواستيم منافقان را بشناسيم ، معيار ما ارتباط با على (عليه السلام) بود. يعنى هر كه با على (عليه السلام) رابطه خوبى نداشت ، منافق‏ بود و هر كه روابط خوبى با حضرت داشت ، مسلمان حقيقى بود.

 


ناشر افكار خاندان نبوت

تلاش بیوقفه از ويژگيهاى جابر بود در نشر افكار و فرهنگ ‏امامان عليهم السلام در زمانى كه دشمنان براى پوشاندن فرهنگ‏ اهل‏ بيت عليهم السلام تلاش میكردند ، جابر گاه براى دريافت‏ حديثى ‏از پيامبر (صلّى الله عليه وآله) از مدينه به سوى شام (با وسايل آن زمان) حركت ‏میكرد. در مورد وثاقت جابر ، امام باقر (عليه السلام) فرمود: «جابر هرگز دروغ نمیگويد.» در اين باره ، تاريخ‏ نويسان گفته‏ اند: « جابر در نقل گفتار و فرهنگ اسلام بسيار كوشا بود و از پاسداران سنتهاى اسلام به‏شمار میآمد.»

 


نخستين زائر كوى حسينى (عليه السلام)

آنچه بر شهرت جابر افزود و نام او را جهانى و جاودانه ساخت ، اين بود كه در روز اربعين سال 61 هجرى ، به عنوان « نخستين ‏زيارت ‏كننده مرقد شريف امام حسين عليه السلام ، به كربلا آمد و به زيارت ‏پرداخت.» پيوند مقدس و مخلصانه با امام حسين (عليه السلام) به وى رنگ‏ حسينى داد و او در كنار امام حسين (عليه السلام) بر قله رفيع جهان و زمان ‏قرار گرفت ، زيرا زيارت او زيارتى معمولى نبود ، بلكه زيارتى ‏سياسى ، انقلابى و پايه‏ گذار شكستن زرق و برق طاغوت زمان (يزيد) و طاغوتهاى ديگر بود. اين زيارت چون پتكى بر سر يزيديان و بردگان زر و زور فرود آمد.

 


چگونگى زيارت جابر

« عطيه عوفی » میگويد: من با جابر بن عبد الله انصارى به زيارت قبر حسين (عليه السلام) رفتم. وقتى به كربلا رسيديم ، جابر نزديك شط فرات رفت ، غسل كرد .قطيفه ‏اى به كمر بست و قطيفه ‏اى ديگر بر دوش افكند. سپس كيسه‏ ای كه همراهش بود ، گشود و از آن آرد « سعد » (ريشه خوشبوى كوفى) برون آورد و خود را خوشبو كرد. سپس به طرف مرقد شريف امام‏ حسين (عليه السلام) حركت كرد؛ در حالى كه مشغول ذكر خدا بود ، خود را نزديك قبور رساند و گفت: مرا به قبر حسين (عليه السلام) برسان تا آن را لمس كنم.
دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامى كه دستش به‏ خاك مرقد حسين (عليه السلام) رسيد ، از شدت اندوه بيهوش شد و به روى قبر افتاد. من بر وى آب پاشيدم. وقتى به هوش آمد ، سه بار گفت: يا حسين! ياحسين! ياحسين! سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه‏» آيا دوست ‏جواب دوستش را نمیدهد؟! بعد گفت: چگونه جواب دهى كه خون از رگهاى گلويت ‏بر سينه و شانه‏ات فرو ريخته و ميان سر و بدنت جدايیافتاده است! من گواهى میدهم تو فرزند بهترين پيامبران ، سرور مؤمنان ، اسوه تقوا و پرهيزكارى ، زاده هاديان و رهبران، پنجمين تن از اصحاب كسا ، فرزند بزرگترين نقبا على (عليه السلام) و فرزند سرور زنانى. چرا چنين نباشى كه دست ‏سيد المرسلين تو را پروراند ، در دامن‏ پرهيزكارى بودى ، در زندگى و هنگام مرگ پاك بودى . قلب مؤمنان، از فراقت‏ سوخت. آنها شك ندارند كه تو زنده‏اى ، سلام‏ و خشنودى خدا بر تو باد.
عطيه عوفى میگويد: سپس جابر ، به اطراف قبر امام ‏حسين (عليه السلام) متوجه شد و ساير شهيدان كربلا را چنين زيارت كرد: « درود و سلام بر شما ارواحى كه در محور قبر امام حسين(عليه السلام) جاى ‏گزيديد. و شتر خود را در آستان او خوابانيديد. گواهى میدهم ‏شما نماز را به پا داشتيد ، زكات را ادا كرديد ، امر به معروف ‏و نهى از منكر انجام داديد و با منحرفان و ملحدان جنگيديد. شما خدا را عبادت كرديد تا مرگتان فرا رسيد. سوگند به خدايى ‏كه محمد (صلّى الله عليه وآله) را به راستى فرستاد، ما با شما در آنچه بدان وارد شديد، شريك بوديم.
عطيه عوفى میگويد: از او پرسيدم: ما چگونه در جهاد و پيكار آنها (شهيدان كربلا) شركت داريم؟ ما در فراز و نشيب همراه آنها نبوديم و شمشير نكشيديم ؛ ولى اين ‏شهيدان جانبازى كردند ، به گونه ‏اى كه سرهايشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان يتيم و زنانشان بيوه گشتند؟! جابر در پاسخ ‏گفت: اى عطيه ، از حبيب خود رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) شنيدم كه میگفت: هر كس ‏قومى را دوست‏ بدارد ، با آنها محشور میشود و هر كس عمل قومى را دوست ‏بدارد ، در آن عمل با آنها شريك است. سوگند به خداوندى كه‏ محمد (صلّى الله عليه وآله) را به راستى فرستاد ، نيت من و اصحابم همان نيت امام ‏حسين (عليه السلام) و اصحاب اوست ؛ نيتى كه بر اساس آن به شهادت رسيدند.

 


ديدار با امام سجاد (عليه السلام) و همراهان آن حضرت

آيا جابر در روز اربعين كاروان اهل بيت عليهم السلام را نيز زيارت كرد؟ در اين باره ، دو نظر وجود دارد:
1- امام سجاد (عليه السلام) و همراهانش در همان اربعين اول (20 صفر سال‏61) از شام به كربلا آمد و در همان روز با جابر ملاقات كردند.
2- اين ملاقات ، در اربعين سال بعد (سال 62 هجرى) تحقق يافت.

 


نام جابر بر ضريح امام حسين (عليه السلام)

جالب توجه اينكه در بالاى ضريح مقدس امام حسين (عليه السلام) كه به وسيله ‏شيعيان از هندوستان تهيه شده و 5/5 متر درازا و 5/4 متر پهنا دارد ، با آب طلاى خالص آيه نور و پس از آن ، اين حديث نبوى ‏نگاشته شده است: «يا جابر زر قبر الحسين فان زيارته تعدل ‏مأة حجة و ان قبر الحسين بن على ترعة من ترع الجنة ... و ان ‏كربلا ارض الجنة‏» اى جابر ، قبر حسين (عليه السلام) را زيارت كن ؛ زيرا پاداش زيارت قبر حسين (عليه السلام) با پاداش انجام دادن صد حج (مستحبى) برابر است ؛ و در حقيقت قبر حسين بن على (عليه السلام) گلزارى از گلزارهای بهشت است... و زمين كربلا ، زمين بهشت‏ به شمار میآيد.» جابر به ‏سفارش پيامبر (صلّى الله عليه وآله) عمل كرد و به عنوان نخستين زائر ، در موقعيتى ‏دشوار ، اين سنت عظيم را بنيان نهاد.

 


رحلت جابر

پس از آنكه جابر ، پيام رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) را به امام باقر (عليه السلام) رساند ، امام باقر (عليه السلام) به جابر فرمود: وصيت‏ خود را آماده كن ؛ زيرا تو در مسير حركت ‏به سوى خدايى! قطرات اشك از چشمان جابر سرازير شد و به امام باقر (عليه السلام) عرض كرد: آقاى من ، اين خبر را قبل از شما رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) به من داد و فرمود: «چند روز پس از ديدار با محمد بن على از دنيا میروى.» امام باقر (عليه السلام) فرمود: «اى جابر ، سوگند به خدا ، خداوند علم گذشته ، حال و آينده تا روز قيامت را به من عنايت ‏فرموده است.»
جابر وصيت كرد و آماده سفر شد. سر انجام در 73يا 74 يا 78 قمرى در 94 سالگى در مدينه از دنيا رفت. طبق بعضى از روايات ، امام صادق (عليه السلام) فرمود: جابر ، آخرين نفر از اصحاب بود كه باقى مانده بود. ابان بن ‏عثمان ، كه در آن وقت‏ حاكم مدينه بود ، بر جنازه جابر نماز خواند. او براي فرزندان جابر پيام فرستاده بود وقتى پدرتان از دنيا رفت ، او را به خاك نسپاريد تا من بر جنازه ‏اش نماز بخوانم. زيرا حاكمان نماز خواندن بر جنازه بزرگان را امتياز و افتخار میدانستند. گرچه جابر بن عبد الله انصارى ، در ميدان نبرد با دشمن به شهادت ‏نرسيد، ولى با شمشير قلم و بيان و در مسير مبارزه پيوسته با دشمنان بود. او با افشاگريهايش بينى دشمنان كينه ‏توز را به‏ خاك ماليد و از حريم مقدس امامان معصوم دفاع كرد. بی ترديد ، جابر از مصداقهاى روشن اين سخن رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) به شمار میرود: «اذا كان يوم القيامه يوزن مداد العلماء مع دماء الشهداء فيرجح مداد العلماء على دماء الشهداء» هنگامى كه روز قيامت‏ میشود ، مركب قلم دانشمندان را با خون شهيدان میسنجند ؛ پس مركب ‏قلم دانشمندان بر خون شهيدان برترى میيابد.
منبع :ماهنامه كوثر؛شماره 27