مولود با برکت
  • عنوان مقاله: مولود با برکت
  • نویسنده:
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 18:3:58 1-10-1403

تو گل گلواژه‏هاي شعر صدها چون کميتي *** من گداي خانه‏زادم، تو جواد اهل بيتي
تو وليعهد عزيز پادشاه ارض طوسي *** تو يکي يکدانه ماهِ خانه شمس الشموسي
امام جواد عليه‏السلام در يک نگاه(1) گشود، و شهر مدينه و عالم را با نور خويش روشن نمود.
پدر بزرگوارش حضرت رضا عليه‏السلام و مادر ارجمندش بانوي مصري تباري به نام "سبيکه" است که از خاندان "ماريه قبطيه"، همسر پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، به شمار مي‏رود؛ بانويي که از نظر فضائل اخلاقي، در درجه والايي از انسانيت قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود؛ به طوري که امام رضا عليه‏السلام از او به عنوان بانويي منزه و پاکدامن و با فضيلت ياد مي‏کرد. "ريحانه" و "خيزران" از ديگر نامهاي مادر امام جواد عليه‏السلام است.
حضرت در مجموع دوران امامت خود با دو خليفه عباسي، يعني مأمون (193 ـ 218) و معتصم (218 ـ 227) معاصر بوده است.(2)
مراسم ولادت حضرت رضا عليه‏السلام پيشاپيش خبر ولادت فرزندش امام جواد عليه‏السلام را به اطرافيان داده بود، از جمله: شبي خواهرش حکيمه خاتون را احضار نمود و فرمود: "اي حکيمه! امشب فرزند با برکت خيزران متولد مي‏شود که تو بايد در نزد او حاضر باشي." آن‏گاه فرمود: "فَاِذا هِيَ وَلَدَتْ فَاَلْزِميها سَبْعَهَ ايّامٍ؛(3) هرگاه او (خيزران) زايمان نمود، هفت روز همراه او باش."
حکيمه خاتون مي‏گويد: پاسي از شب گذشت تا اينکه نوزاد رضا عليه‏السلام در حالي که پرده نازک نوراني بر او پوشيده بود، به دنيا آمد و نوري از او ساطع بود که تمام حجره را روشن نمود؛ به گونه‏اي که از نور چراغ بي‏نياز شديم. آن نوزاد نوراني را در دامن خود گذاشتم و پرده را از خورشيد جمالش کنار زدم.(4) حکيمه اضافه مي‏کند: در لحظه‏اي که امام جواد به دنيا آمد، فرمود: "اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه‏ وَاَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه‏(5)؛ گواهي مي‏دهم که خدايي غير از خداي يگانه نيست، و به راستي محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله رسول خدا است."
و در روز سوم ولادتش وقتي عطسه کرد، فرمود: "اَلْحَمْدُ للّه‏ِ وَصَلّي اللّه‏ عَلي مُحَمَّدٍ وَعَلَي الاَئِمّهِ الرّاشِدين(6)؛ ستايش مخصوص خداست و درود خدا بر محمد و امامان هدايتگر باد."
حکيمه وقتي اين جملات را از امام جواد عليه‏السلام شنيد با شتاب نزد امام رضا عليه‏السلام رفت و عرض کرد از اين طفل عجايبي ديدم. حضرت فرمود: آن عجايب چيست؟ حکيمه جملات لحظه ولادت و هنگام عطسه حضرت را بيان نمود. حضرت رضا فرمود: "يا حَکيمهُ، ماتَرَوْنَ مِنْ عَجائِبِه اَکْثَرُ(7)؛ اي حکيمه! [در آينده] عجايب بيشتري از او خواهيد ديد."
امام جواد عليه‏السلام از ديدگاه ديگران 1. محمد بن طلحه شافعي (م ـ 652 ه.) مي‏گويد: "وَاِنْ کانَ صَغيرَ السنِّ فَهُوَ کَبير الْقَدْرِ رَفيعُ الذِّکْرِ(8)؛ هرچند او (امام جواد) سن کمي داشت، ولي بزرگ‏مقدار و بلند آوازه بود."
2. ابن حجر ميثمي مي‏گويد: "مأمون او رابه دامادي انتخاب کرد، زيرا با وجود کمي سن از نظر علم و آگاهي و حلم بر همه دانشمندان برتري داشت."(9)
است."(10)
داريم.
مولود با برکت در خانواده امام هشتم، و محافل شيعيان، از حضرت جواد عليه‏السلام به عنوان مولودي با برکت ياد مي‏شد و اين شهرت نيز ريشه در کلام خود امام هشتم عليه‏السلام دارد که بارها اين مسئله را يادآوري نموده‏اند که به نمونه‏هايي اشاره مي‏شود:
1. "ابويحياي صنعاني" مي‏گويد: روزي در محضر امام رضا عليه‏السلام بودم، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود آوردند: حضرت فرمود: "هذَا الْمَوْلُودُ الَّذي لَمْ يُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَهً عَلي شيعَتِنا مِنْهُ(11)؛ اين مولودي است که با برکت‏تر از او براي شيعيان ما زاده نشده است."
2. "ابن اسباط" و "عبّاد بن اسماعيل" مي‏گويند: خدمت امام رضا عليه‏السلام بوديم که ابوجعفر امام جواد عليه‏السلام را آوردند، عرض کرديم: اين همان مولود پر خير و برکت است؟ حضرت فرمود: "بله! اين همان مولودي است که در اسلام با برکت‏تر از او زاده نشده است."(12)
نشده است."(13)
(14)
انکار مي‏کردند.
گواه و شاهد اين تحليل، اعتراض "حسين بن قياما واسطي" به امام در اين مورد و پاسخ آن حضرت است. "ابن قياما" که از سران واقفيه بوده است، طي نامه‏اي امام رضا عليه‏السلام را متهم به عقيمي کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشي، در صورتي که فرزند نداري! حضرت در پاسخ نوشت: "از کجا مي‏داني که من داراي فرزندي نخواهم بود؟" در ادامه فرمود: "وَاللّه‏ِ لا تَمْضي الايّامُ وَاللَّيالي حَتّي يَرْزُقَنِيَ اللّه‏ُ وَلَدا ذَکَرا يَفْرُقُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ(15)؛ به خدا سوگند! بيش از چند روز و شب نمي‏گذرد که خداوند فرزند پسري روزي من مي‏گرداند که به وسيله او بين حق و باطل جدايي مي‏افتد."
اين سم‏پاشي تبليغي از طرف واقفيه، منحصر به يک مورد نبوده است، بلکه به مناسبتهاي مختلف و موارد متعدد و گوناگون تکرار مي‏شده است و امام هشتم عليه‏السلام نيز به آنان جواب مي‏داده، از جمله فرموده است: "واللّه‏ِ لاَتَمضي الايّامُ وَاللَّيالي، حَتّي يُولَدُ ذَکر مِنْ صُلْبي يَقُومُ مِثْلَ مَقامي يُحْيي الْحَقَّ وَيُمْحي الْباطِلَ(16)؛ به خدا سوگند! شب و روزهايي نخواهند گذشت مگر آنکه فرزندي از نسل من به دنيا مي‏آيدو جاي من قرار گرفته، حق را زنده و باطل را نابود مي‏کند."
به اين جهت، امام هشتم عليه‏السلام و شيعيان سخت در فشار دشمنان قرار داشتند تا آن روزي که حضرت جواد عليه‏السلام پا به دنيا گذاشت و با نور وجودش به تمام سم‏پاشيها و تبليغها خاتمه داد، و پيش‏بينيهاي پدر بزرگوارش نيز به وقوع پيوست، و موضع امام هشتم عليه‏السلام و شيعيان که از اين نظر در تنگنا بودند، تقويت گرديد و وجهه تشيع بالا رفت."(17)
(18)
و جانشين خود قرار دادم."
سم‏پاشيها وسوسه‏ها و سم‏پاشيهاي مخالفان خاندان امامت و واقفيه درباره حضرت رضا عليه‏السلام و امام جواد عليه‏السلام به حدّي بود که حتي پس از ولادت حضرت جواد عليه‏السلام که همه مخصوصا واقفيه خلع سلاح شده بودند گروهي از خويشان آن حضرت را وادار نمودند که ادعا کنند حضرت جواد عليه‏السلام فرزند علي بن موسي عليهماالسلام نيست.!
آنان در اين تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، شبهه عوام فريبانه عدم شباهت ميان پدر و فرزند را از نظر رنگ مطرح نمودند، و گندمگوني صورت حضرت جواد عليه‏السلام را بهانه قرار داده، گفتند: در ميان ما، امام گندمگون وجود نداشته است. حضرت رضا عليه‏السلام فرمود: "هُوَ اِبْني؛ او فرزند من است." آنان [بر خلاف واقع] گفتند: پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله با قيافه‏شناسي داوري کرده است، بايد بين ما و تو قيافه‏شناسان داوري کنند! حضرت (ناگزير) فرمود: شما در پي آنان بفرستيد، ولي من اين کار را نمي‏کنم، اما به آنان نگوييد براي چه دعوتشان کرده‏ايد.
يک روز بر اساس قرار قبلي، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا عليه‏السلام در باغي نشسته و آن حضرت در حالي که جامه‏اي گشاده و پشمين بر تن و کلاهي بر سر و بيلي بر دوش داشت، در ميان باغ به بيل زدن مشغول شد؛ گويي که باغبان است و ارتباطي با حاضران ندارد.
آن‏گاه حضرت جواد عليه‏السلام را حاضر کردند و از قيافه‏شناسان درخواست نمودند که پدر وي را از ميان آن جمع شناسايي کنند، آنان به اتفاق گفتند: پدر اين کودک در اين جمع حضور ندارد؛ اما اين شخص، عموي پدرش و اين عموي خود او و اين هم عمه اوست. اگر پدرش نيز در اينجا باشد، بايد آن شخصي که در ميان باغ بيل بر دوش گذاشته است، باشد؛ زير ساق پاهاي اين دو به يک گونه است!
در اين وقت امام رضا عليه‏السلام به جمع آنان پيوست، قيافه‏شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، اين است. در اين هنگام، علي بن جعفر از جا برخاست و بر لبهاي حضرت جواد عليه‏السلام بوسه زد و آب دهان حضرت را مکيد و عرض کرد: "اَشْهَدُ اَنَّکَ اِمامي(19)؛ گواهي مي‏دهم که تو امام من [بعد از پدرت] هستي."
بدين ترتيب، با وجود با برکت حضرت جواد عليه‏السلام اين توطئه مخالفان امامت نيز منجر به شکست شد.
مناظرات با برکت از آنجا که امام جواد عليه‏السلام نخستين امامي بود که در خردسالي به منصب امامت رسيد(20)، حضرت مناظرات و گفتگوهايي داشته است که برخي از آنها بسيار مهم و مفيد بوده است. راز وجودي اين مناظرات اين بود که از يک طرف امامت او به خاطر کمي سن براي بسياري از شيعيان کاملا ثابت نشده بود (هرچند بزرگان و آگاهان شيعه در امامت او هيچ ترديدي نداشتند)؛ از اينرو، براي اطمينان خاطر و به عنوان آزمايش سؤالات فراواني از آن حضرت مي‏کردند.
و از طرف ديگر، در آن دوران، قدرت "معتزله" افزايش يافت و مکتب اعتزال (افراطي‏گري در بهره‏وري از عقل) رونق يافته بود و حکومت وقت نيز از آنان پشتيباني مي‏کرد. از طرف اين گروه سؤالات عقلي دشواري مطرح مي‏شد تا به پندار خامشان، حضرت را در ميدان رقابت علمي شکست دهند(21).
شده بود که خردسالي مانع منصب امامت نمي‏شود.
مناظره او با يحيي بن اکثم و اثبات حقانيت حضرت، و ناتواني يحيي، و مناظره او با ابن ابي داود، و قاضي القضات و غلبه حضرت بر آنها از اين نمونه مناظرات است.(22)
مي‏گردد.
در اين زمان نيز يکي از حربه‏هاي دشمن همين است. ما بايد با پاي فشردن بر حق، از اين دسيسه نترسيم و معتقد باشيم که با ماندن ما بر صراط حق، افتراهاي دشمن نيز رنگ خود را خواهد باخت.
سخنان با برکت حسن ختام مقال را با برخي سخنان زيبا و با برکت آن حضرت زينت مي‏دهيم.
1. سه عمل نيک: حضرت فرمود: "ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاَبْرارِ: اِقامَهُ الْفَرائِضِ وَاجْتِنابُ الَْمحارِمِ وَاحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَهِ فِي الدِّينِ(23)؛ سه [چيز] از اعمال نيک انسان شمرده مي‏شود: برپايي (انجام) واجبات، دوري از محرمات، دوري و پرهيز از غفلت در دين."
2. سه نيازمندي مؤمن: امام جواد عليه‏السلام فرمود: "اَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ اِلي ثَلاثِ خِصالٍ تَوْفيقٍ مِنَ اللّه‏ِ وواعظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ(24)؛ مؤمن به سه چيز نيازمند است: توفيقي از خداوند، واعظي از درون، و پذيرش نصيحت از ديگران."
3. سه راه جذب ديگران: حضرت جواد عليه‏السلام فرمود: "ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: اَلاِنْصافُ فِي الْمُعاشِرَهِ وَالْمُواساهُ فِي الشِّدَّهِ وَالاِْنطواعِ والرُّجوعُ علي قَلْبٍ سَليمٍ(25)؛ با سه چيز مي‏تواني جلب محبت ديگران کني: انصاف داشتن در برخوردها، همدردي با ديگران در سختيها و راحتيها، و داشتن قلب سليم."
4. نشانه کمال ايمان: حضرت فرمود: "اَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فيهِ اِسْتَکْمَلَ الايمانَ؛ مَنْ اَعْطي للّه‏ِ وَمَنَعَ في اللّه‏ِ وَاَحَبَّ للّه‏ِ وَاَبْغَضَ فيهِ(26)؛ چهار چيز در هر کس باشد، ايمانش کامل شده است: کسي که براي خدا عطا (و انفاق) کند و در راه خدا منع کند، و براي خدا دوست بدارد و در راه خدا بغض بورزد."
پاورقي ها1. تاکنون درباره امام جواد عليه‏السلام در مجله مبلغان، مقالات ذيل به چاپ رسيده است: نگاهي به سيره تبليغي امام جواد عليه‏السلام ، محمد حاج اسماعيلي، شماره 2، ذي‏قعده 1420 ه.ق. مناظره‏اي از امام جواد عليه‏السلام ، سيدجواد حسيني، شماره 33، رجب 1423، ه.ق. امام جواد عليه‏السلام غريب بغداد، محمد عابدي، شماره 49، ذي‏قعده 1424، ه.ق. ماجراي شهادت امام محمدتقي عليه‏السلام ، سيدمجتبي اهري، شماره 37، ذي‏قعده 1423، ه.ق. امام جواد عليه‏السلام ، پاسدار حريم وحي، عبدالکريم پاک‏نيا، شماره 45، رجب 1424، ه.ق.
2. ر.ک: اعلام الوري، طبرسي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ سوم، ص344؛ منتهي الامال، شيخ عباس قمي، کتابفروشي اسلاميه، ج1، ص217؛ الارشاد، شيخ مفيد، قم، مکتبه بصيرتي، ص316.
3. منتهي الامال، ج1، ص218؛ و نيز ر.ک: اعلام الهدايه، المجمع الهاشمي لاهل البيت، چاپ اول، ج11، ص28.
4. منتهي الامال، ص218.
5. اعلام الهدايه، ص28.
6. همان.
7. همان، ج11، ص28 و ر.ک: مستدرک العوالم، ج23، ص151 ـ 152.
8. مطالب السؤول، ص239؛ فصول المهمه، ص252.
9. الصواعق المحرقه، ص205.
10. تذکره الخواص، ص358 ـ 359.
11. اصول کافي، ج1، ص321؛ الارشاد، شيخ مفيد، ص319؛ اعلام الوري، طبرسي، ص347؛ کشف الغمه، اربلي، ج3، ص143.
12. بحارالانوار، ج50، ص20.
13. فروع کافي، دارالکتب الاسلاميه، ج6، ص361؛ الامام الجواد من المهد الي اللحد، سيدکاظم قزويني، مؤسسه البلاغ، ص337.
14. ر.ک: صحيح مسلم، ج6، ص3؛ ينابيع الموده، سليمان بلخي، ص446 و ر.ک: الملل و النحل، جعفر سبحاني، ج6، ص58 ـ 61.
15. اصول کافي، مکتبه الصدوق، ج1، ص320؛ الارشاد، ج2، ص277؛ کشف الغمه، ص142.
16. رجال کشي، ص463؛ کشف الغمه، ص142 و ر.ک: سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي، ص531 ـ 532.
17. ر.ک: الامام الجواد من المهد الي اللحد، سيدکاظم قزويني، چاپ اول، ص337؛ سيره پيشوايان، ص532.
18. اصول کافي، ج1، ص321؛ اعلام الهدايه، ج11، ص20.
19. اصول کافي، کليني، مکتبه الصدوق، ج1، ص322؛ سيره پيشوايان، ص533 ـ 534.
20. بعد از امام جواد عليه‏السلام فرزندش امام هادي عليه‏السلام و بعد از او امام زمان عليه‏السلام نيز در کودکي به اين منصب نائل شده‏اند.
21. ر.ک: سيره پيشوايان، ص534 ـ 535.
22. ر.ک: الاحتجاج، طبرسي، مطبعه المرتضويه، ص135 ـ 245.
23. بحارالانوار، ج75، ص81.
24. همان، ج75، ص358.
25. همان، ج75، ص82؛ کشف الغمه، ج2، ص349.
26. همان، ج75، ص81.