امام مهدى عج در روایات
مؤلف كتاب گران سنگ انیس الاعلام مرحوم جدید الاسلام كه یكى از كشیشان مسیحى بوده و از اطلاعات گسترده اى برخوردار بوده است و پس از تحقیقات بسیارحقیقت ناب و هدایت راستین را در مكتب تشیع یافته و بدان مى گرود؛ مى نویسد: در میان تمام اقوام و ملل یكتاپرست جهان دو موضوع مورد اتفاق و تایید همگان است و هیچ كس در آنها خدشه نكرده است: نخست مسئله توحید و وحدانیت پروردگار هستى و دیگر موعود نجات بخش.
در پى این گفتار برآن شدیم تا برخى از احادیث شعیه و سنى پیرامون مهدى آل محمد علیهم السلام را كه در آنها به نام مبارك آن حضرت تصریح شده است، حكایت كنیم تا جلابخش جان افسردگان گردد و كافر پیشه گان را حجت و برهان.
مهدى در روایات اهل تسنن
در مورد امام مهدى در كتب اهل سنّت روایات زیادى وجود دارد كه ما در این جا از برخى كتب معتبر آنان روایاتى را از نظر مى گذرانیم.
1 عن عبداللّه بن عباس قال: «قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه وآله) إن خلفائی وأوصیائی وحجج اللّه على الخلق بعدی أثنا عشر، أوّلهم أخی وآخرهم ولدی قیل: یا رسول اللّه ومن أخوك؟ قال: علیّ بن أبی طالب قیل: فمن ولدك؟ قال: المهدیّ الذی یملؤها قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً. والّذی بعثنی بالحقّ بشیراً لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلك الیوم حتّى یخرج فیه ولدى المهدیّ فینزل روح اللّه عیسى بن مریم فیصلّى خلفه، وتشرق الأرض بنور ربّها ویبلغ سلطانه المشرق والمغرب» (1).
رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله فرمودند:
جانشینان من و اوصیاء من و حجّت هاى خدا بر مخلوقات خدا بعد از من دوازده نفر مى باشند اوّلین آنها برادرم و آخرین آنها فرزندم مى باشد پرسیدند: اى رسول خدا برادرت كیست؟ حضرت فرمودند: على بن ابى طالب )علیه السلام (سئوال شد فرزندت كیست؟ فرمودند: مهدى است كه زمین را از قسط و عدل پر مى كند بعد از آنكه از جور و ظلم پر شده باشد. قسم به خدائى كه مرا از روى حق و براى مژده دادن مردم برانگیخت اگر از عمر دنیا به جز یك روز نمانده باشد، خداوند آن یك روز را آنقدر طولانى مى كند تا اینكه در آن فرزندم مهدى ظهور كند و سپس روح اللّه عیسى بن مریم پائین مى آید و پس پشت سر او نماز مى خواند و زمین به نور پروردگارش روشن مى شود و سلطنت او مشرق و مغرب دنیا را فرا مى گیرد.
2 عن حذیفة قال: قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه وآله)
«المهدیّ رجل من ولدی، وجهه كالكوكب الدرّی» (2).
رسول خدا فرمودند: مهدى علیه السلام یكى از فرزندان من است، صورت او مانند ستاره اى درخشان مى باشد.
3 عن حذیفة قال قال رسول اللّه (صلّى اللّه علیه وآله وسلّم): «یلتفت المهدیّ وقد نزل عیسى بن مریم، كأنّما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدیّ تقدّم صلّ بالنّاس. فیقول عیسى: اما أقیمت الصلاة لك. فیصلّى خلف رجل من ولدی (3).»
رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله فرمودند: مهدى علیه السلام مى بیند كه حضرت عیسى بن مریم از آسمان نازل مى شود گویى آب از موهاى سر او مى چكد پس مهدى علیه السلام به او مى فرماید جلو بیا و با مردم نماز جماعت بخوان (یعنى امام جماعت باش) پس حضرت عیسى به او عرض مى كند آیا نماز براى تو برپا نشده است؟ پس او به امامت فرزندم مهدى نماز مى خواند.
4 به اسناده عن أبی سعید الخدری قال: «خشینا أن یكون بعد نبیّنا حدث فَأَلْنا نبی اللّهِ صلّى اللّه علیه وسلّم فقال: انّ فی أُمّتی المهدیَّ یخرجُ یعیش خمساً أو سبعاً أو تسعاً زیدٌ الشاك قال. قلنا وما ذاك؟ قال: سنین قال. فیجیء إلیه رجل فیقول یا مهدی: اعطنی اعطنی قال: فیحثى له فی ثوبه ما استطاع أن یحمله (4).»
ابو سعید خدرى مى گوید: ترسیدیم كه بعد از پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه وآله وسلّم حادثه اى رخ دهد پس از آن حضرت سؤال كردیم فرمود: همانا در امّت من مهدى علیه السلام خروج مى كند زندگى مى كند پنج سال یا هفت سال یا نه سال (تردید از زید است) گفت: پس گفتیم چه وقت این اتفاق مى افتد حضرت فرمودند سالهایى بعد؛ فرمودند: پس مى آید نزد او مردى و مى گوید اى مهدى به من عطایى كن! پس در لباس او آن قدر مى ریزد كه نمى تواند آنها را حمل كند و ببرد.
5 عن أُمّ سلمة قالت: سمعت رسول اللّه (صلّى اللّه علیه وآله) یقول:
«المهدیُّ من عترتی من ولد فاطمة (5).»
اُمّ سلمه گفت از پیامبر اكرم شنیدم كه فرمود: مهدى از عترت من است از فرزندان فاطمه سلام اللّه علیها .
6 ابى سعید الخدرى قال: «قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله المهدىُّ منّى، أجلى الجبهة، أقنى الأنف یملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلما، یملك سبع سنین» (6)
مهدى ارواحنا فداه از من است پیشانى بلند دارد و بینى كشیده، زمین را از قسط و عدل پر مى كند بعد از آنكه از جور و ظلم پر شود و هفت سال حكومت مى كند.
مهدى در روایات شیعه
درمنابع و مصادر روایى و حدیثى شیعه همچون كتاب ارزشمند كافى، كتاب الغیبة طوسى و نعمانى و . . . روایات بسیارى وجود دارد كه امامان معصوم علیهم السلام در موقعیتها و مناسبتهاى گوناگونى در مورد حضرت مهدى علیه السلام سخنانى بیان فرموده اند و این نشانگر اهمیّت و حساسیت این مطلب از دیدگاه آنان است.
و اگر در برخى روایات به طور سربسته این مطلب بیان شده است این بخاطر شرایط و محدودیت هاى آن زمان مى باشد بگونه اى كه به عدّه اى از آن بزرگواران اجازه نمى دادند تا این اصل عقیدتى، اجتماعى و دینى را بصورت روشن ترى بیان كنند.
در این باره به شاخه گلى از بوستان گفتار رسول خدا صلى الله علیه و آله و دیگر معصومان علیهم السلام اشاره مى كنیم:
پیامبر صلّى اللّه علیه وآله
1. قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله: «المهدی علیه السلام من ولدی اسمه اسمی وكنیته كنیتی أشبه النّاس بی خلقاً وخلقاً تكون له غیبة وحیرة تضل فیه الأُمم ثمّ یقبل كالشهاب الثاقب فیملأها عدلاً وقسطاً كما ملئت ظلماً وجورا (7).»
رسول خدا فرمودند: مهدى علیه السلام از فرزندان من است اسمش اسم من است و كنیه اش كنیه ى من، از نظر اخلاق و خلقت از همه مردم به من شبیه تر است. براى او غیبت و حیرتى است كه امّتهایى در آن دوران گمراه مى شوند سپس ظاهر مى شود همچون شهابى كه روشنایى مى دهد و بسرعت حركت مى كند و زمین را از عدل و قسط پر مى كند بعد از آن كه از ظلم و جور پر شده باشد .
2. وعن أبی عبد اللّه علیه السلام قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله: «طوبى لمن أدرك قائم أهل بیتی وهو مقتد به قبل قیامه یأتمّ به وبأئمة الهدى من قبله ویبرئ الى اللّه من عدوّهم أُولئك رفقایی وأكرم أُمّتی علیّ (8).»
پیغمبر اكرم صلّى اللّه علیه وآله فرمود: خوشا بحال كسى كه قائم اهل بیت مرا درك كند و به او اقتدا كند قبل از قیامش، پیرو او و تابع ائمه ى هدایت قبل از او باشد و از دشمنان ایشان به سوى خدا پناه آورد ایشان رفیقان من هستند و گرامیترین افراد امّت، نزد من مى باشند.
حضرت امیرمؤمنان على (علیه السلام)
حضرت مولى الموحدین على بن ابى طالب (علیه الصلاة والسلام) ضمن خطبه اى در ستایش پیامبر صلّى اللّه علیه وآله فرمودند:
1. «فنحن أنوار السموات والأرض وسفن النجاة وفینا مكنون العلم وإلینا مصیر الأُمور وبمهدّینا تقطع الحجج فهو خاتم الأئمة ومنقذ الأُمّة ومنتهى النور وغامض السرّ، فلیهنأ من استمسك بعروتنا وحشر على محبّتنا (9).»
ما نورهاى آسمان و زمین و كشتیهاى نجات هستیم. دانش، در ما نهان است و ما گنجینه ى آنیم و سرانجام كارها بسوى ماست و مهدى ما، آخرین حجّت است. او آخرین امام معصوم، نجات بخش امّتها، آخرین نور رسالت و امامت و معمّاى پیچیده ى آفرینش است. گوارا باد آنان را كه به رشته محبّت و ولایت ما چنگ زده و با محبّت ما محشورند.
نیز حضرت جواد علیه السلام از پدران گرامیشان آورده است كه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
2. «للقائم منّا غیبة أمدها طویل كأنّی بالشیعة یجولون جولان النعم فی غیبته. یطلبون المرعى فلا یجدونه ألا فمن ثبت منهم على دینه ولم یقس قلبه لطول أمد إمامه فهو معی فی درجتی یوم القیامة (10).»
براى قائم ما غیبتى بسیار طولانى است و من شیعیان را مى نگرم كه در غیبت او بسان گلّه بدون شبان سرگردان دنبال چراگاهند و نمى یابند. آگاه باشید كه هر كس از اینان بر دین خویش استوار باشد و بخاطر غیبت طولانى آن حضرت قلبش سخت نگردد چنین كسى با من است و در قیامت در درجه ى من.
حضرت فاطمه سلام اللّه علیها
«عن جابر بن عبداللّه الانصارى قال دخلت على فاطمة علیها السلام وبین یدیها لوح فیه أسماء الأوصیاء من ولدها فعددت أثنى عشر آخرهم القائم علیه السلام ثلاثة منهم محمد وثلاثة منهم علیّ (11).»
جابربن عبدالله انصارى مى گوید: خدمت حضرت فاطمه علیها السلام رسیدم، در دستان آن حضرت لوحى را دیدم كه نام تنى چند از فرزندانش را كه از جانشینان پیامبر صلى الله علیه و آله بودند در آن دیدم، شمردم دوازده نفر بودند و آخرین آنها قائم علیه السلام بود، سه نفر از آنها محمد و سه نفر على در آنها دیده مى شد.
امام حسن مجتبى علیه السلام
امام حسن مجبتى علیه السلام فرمودند: «. . . أما علمتم انّه ما منّا أحد الا ویقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه إلاّ القائم الذی یصلّى روح اللّه عیسى بن مریم خلفه، فإنّ اللّه عزّ وجلّ یخفى ولادته ویغیب شخصه لئلاّ یكون لأحد فی عنقه بیعة إذا خرج ذاك التاسع من ولد أخی الحسین ابن سیّدة الاماء یطیل اللّه عمره فی غیبته، ثمّ یظهره بقدرته فی صورة شابٍّ ابن دون أربعین سنة، ذلك لیعلم انّ اللّه على كل شیء قدیر (12).»
مردم! آیا نمى دانستید كه هر كدام از ما خاندان وحى و رسالت مجبور به بیعت با حكمران طغیانگر زمان خود مى شویم مگر قائم ارواحنا فداه كه حضرت عیسى بن مریم روح اللّه به او اقتدا مى كند و نماز مى خواند چرا كه خداوند ولادت او را مخفى و شخص او را نهان مى دارد تا هنگامى كه به دستور او ظهور كند بیعت قدرتمدارى را به گردن نداشته باشد او نهمین امام معصوم از نسل برادرم حسین علیه السلام است و فرزند بهترین كنیزان. خداوند در غیبت او عمر او را طولانى مى كند و سپس به قدرت خویش او را در چهره ى جوانى كمتر از چهل سال ظاهر مى سازد تا همگان بدانند كه خداوند بر هر كارى تواناست.
امام حسین علیه السلام
حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرمود:
1. «لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللّه عزّ وجلّ ذلك الیوم حتّى یخرج رجل من ولدى یملأها عدلاً وقسطاً كما ملئت جوراً وظلمًا، كذلك سمعت رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله یقول (13).»
اگر از عمر این جهان تنها یك روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را طولانى مى سازد تا مردى از فرزندان من ظهور كند و جهان را همانگونه كه از ظلم و جور لبریز گشته است از عدالت پر سازد. این واقعیت را همین گونه پیامبر خدا صلّى اللّه علیه وآله فرمود.
و نیز از آن حضرت نقل شده كه فرمودند:
2. «لو قام المهدی لأنكره الناس، لأنّه یرجع إلیهم شابّاً وهم یحسبونه شیخاً كبیراً (14).»
اگر مهدى علیه السلام قیام كند مردم او را انكار مى كنند و نمى شناسند زیرا آن حضرت در اوج جوانى ظهور مى كند و حال آنكه آنها مى پندارند كه او پیر و كهنسال است.
حضرت سجّاد علیه السلام
بعد از شهادت سیدالشهداء علیه السلام در شام حضرت سجّاد علیه السلام در روز جمعه اى كه یكى از سردمداران یزید خطبه ى شوم خود را مى خواند، امام سجاد علیه السلام در آنجا بپا خواست و او را با تندى خطاب كرد و بعد مطالبى ایراد نمود؛ از آن جمله فرمود:
1. «أیّها الناس! أعطینا ستّاً وفضّلنا بسبع، أعطینا العلم والحلم والسماحة والفصاحة والشجاعة والمحبّة فی قلوب المؤمنین وفضّلنا بأنّ منّا النبیّ المختار ومنّا الصدّیق ومنّا الطیّار ومنّا أسد اللّه وأسد رسوله ومنّا سبطی هذه الأُمّة ومنّا مهدیُّ هذه الأُمّة ...»
هان اى مردم! خدا به ما شش ویژگى عطا فرموده و با شش امتیاز ما را بر همگان فضیلت و برترى بخشیده است خدا به ما نعمت گران بهاى دانش، بردبارى، سخاوت، فصاحت و شجاعت عنایت فرمود؛ و بذر مهر و محبّت ما را بر دلها و قلبهاى باایمان افشانده است. و نیز ما را به هفت ویژگى برترى و فضیلت بخشیده است پیامبر برگزیده ى خدا از ماست و صدّیق امّت امیر مؤمنان و جعفر طیّار و حمزه شیر خدا و پیامبر و دو نواده ى گرانمایه ى پیامبر حسن و حسین علیها السلام و مهدىّ این امّت از ماست.
و نیز آن حضرت فرمودند:
2. «القائم منّا تخفى ولادته على النّاس حتّى یقولوا: لم یولد بعد، لیخرج حین یخرج ولیس لأحد فی عنقه بیعة (16).»
قائم كه از ماست ولادت او بر مردم مخفى مى ماند به گونه اى كه مردم مى گویند: او هنوز بدنیا نیامده است تا بدینگونه ظهور كند و به هنگامه ى ظهور، بیعت هیچ كس را بر عهده نداشته باشد.
امام محمّد باقر علیه السلام
ابو جارود از امام باقر علیه السلام آورده است كه روزى به من فرمود:
1. «یا أبا جارود! إذا دار الفلك وقال الناس: مات القائم أو هلك، بأیِّ واد سلك وقال الطالب: انّى یكون ذلك وقد بلیت عظامه فعند ذلك فأرجوه، فإذا سمعتم به فأتوه ولو حبواً على الثلج (17).»
یعنى اى ابا جارود اگر روزگار به گونه اى بود كه مردم گفتند: «قائم آل محمّد علیهم السلام از دنیا رفته یا به شهادت رسیده و یا سرنوشت او روشن نیست و دیگرى گفت كه از كجا چنین خبرى خواهد بود . . . در همان اوج حیرت و ناامیدى و تردید مردم، تو به ظهور او امیدوار باش و هنگامى كه خبر ظهور او را شنیدى به هر صورت ممكن، حتى خزیدن بر روى برف بسوى او بشتاب».
و همچنین بانوى دانش پژوهى به نام (امّ هانى) مى گوید: بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم:
2. «یا سیدی! آیة فی كتاب اللّه عزّ وجلّ عرضت بقلبى فاقلقتنی واسهرتنی قال: فاسألی یا أُمّ هانی قالت: قلت قول اللّه عزّ وجلّ: (فلا أقسم بالخنّس الجوار الكنّس) قال: نِعْمَ المسألة سألتینی یا أُمّ هانی! هذا مولود فی آخر الزمان، هو المهدی من هذه العترة تكون له حیرة وغیبة یضلّ فیها أقوام ویهتدی فیها أقوام، فیاطوبى لكِ ان أدركتیه ویاطوبى لمن أدركه» (18).
سرورم! آیه اى از قرآن شریف ذهن و فكرم را بخود مشغول داشته و خوابم را ربوده است فرمود: كدام آیه ام هانى، بپرس! گفتم: این آیه ى شریفه (فلا أُقسم بالخنس الجوار الكنّس)فرمود: خوب مسأله اى پرسیدى اى ام هانى این مولودى است در آخر الزمان او مهدى عترت پیغمبر است براى او غیبت و حیرتى است كه گروهى در آن گمراه مى گردند و گروههایى راه حق و هدایت را مى یابند. خوشا بحالت اگر او و زمان او را درك كنى ... و خوشا بحال آنانكه او را درك كنند.
امام جعفر صادق علیه السلام
از امام صادق علیه السلام روایت شده كه فرمودند:
«من أقرّ بجمیع الأئمّة علیهم السلام وجحد المهدی كان كمن أقرّ بجمیع الأنبیاء وجحد محمّداً صلّى اللّه علیه وآله نبوّته. فقیل له: یابن رسول اللّه فمن المهدی من ولدك؟ قال علیه السلام : الخامس من ولد السابع یغیب عنكم شخصه ولا یحلّ لكم تسمیته.»
هر كس به همه ى امامان اهل بیت علیهم السلام ایمان آورد و مهدى آنان را نپذیرد بسان كسى است كه به همه ى پیامبران خدا ایمان آورد امّا رسالت آخرین آنان محمّد صلّى اللّه علیه وآله را انكار كرده باشد. از آن حضرت سؤال شد: اى فرزند رسول خدا! مهدى علیه السلام كیست آیا از فرزندان شماست. فرمودند: پنجمین امام از نسل پسرم "موسى" است او از نظرها غایب مى گردد و آوردن صریح نام مقدسش براى شما روا نیست.
امام موسى كاظم علیه السلام
یونس بن عبدالرحمن آورده است كه بر امام هفتم علیه السلام وارد شدم و گفتم: یابن رسول اللّه! أنت القائم بالحق؟ فقال علیه السلام «أنا القائم بالحق ولكنّ القائم الذی یطهّر الأرض من أعداء اللّه ویملأها عدلاً كما ملئت جوراً هو الخامس من ولدی، له غیبة یطل أَمَدُها خوفاً على نفسه، یرتدّ فیها أقوام ویثبت فیها آخرون . . . طوبى لشیعتنا المتمسكین بحبلنا وفی نسخة: بحبّنا فی غیبة قائمنا، الثابتین على موالاتنا والبراءة من أعدائنا أُولئك منّا ونحن منهم، قد رضوا بنا أئمّة ورضینا بهم شیعة وطوبى لهم هم واللّه معنا فی درجتنا یوم القیامة (20).»
سرورم آیا شما قائم به حق هستید فرمود: آرى من قائم به حق هستم امّا آن قائمى كه زمین را از دشمنان خدا پاك مى سازد و آن را همانگونه كه هنگامه ى ظهورش از ستم و بیداد لبریز است از عدل و داد سرشار و مالامال مى سازد، او پنجمین امام از نسل من است. او به فرمان خدا و براى حفظ جان خویش، غیبتى طولانى خواهد داشت به گونه اى كه گروههایى راه ارتداد در پیش مى گیرند و گروهى در دین خدا و اعتقاد به امامت ثابت قدم مى مانند.
آنگاه فرمود: خوشا به حال شیعیان ما آنانكه در عصر غیبت قائم ما به ریسمان ولایت و محبّت اهل بیت چنگ زده و بر دوستى ما پایدار بوده و به بیزارى از دشمنان ما استوارند؛ آنان از ما هستند و ما از آنان، آنان به امامت ما خشنودند و ما به پیروى آنان از اهل بیت پیامبر خویش. راستى كه خوشا به حال آنان! بخداى سوگند كه آنان در روز رستاخیز با ما و در درجه ى ما خواهند بود.
امام على بن موسى الرضا علیه السلام
هنگامى كه دعبل خزاعى آن شاعر اندیشمند اهل بیت علیهم السلام بر حضرت رضا علیه السلام وارد شد و قصیده ى معروف خویش را خواند تا به این شعر رسید كه:
خروج امام لا محالة خارج | یقوم على اسم اللّه والبركاتِ | |
یمیّز فینا كلّ حق وباطل | ویجزى على النعماء والنقماتِ |
قیام شكوهمند
امام راستین از خاندان رسالت كه بى تردید ظهور خواهد نمود در پرتو نام بلند خدا و بركات او در بین ما حق و باطل را از هم جدا مى كند و بر نعمت ها و كردارهاى شایسته و نیز بیدادها و ناهنجاریها كیفر در خور خود را خواهد داد.
امام رضا علیه السلام به شدّت گریست و فرمود:
«یا خزاعی! نطق روح القدس على لسانك بهذین البیتین . . . فهل تدری من هذا الامام؟ ومتى یقوم؟ فقال: لا یا مولای! . . . إلاّ أنّی سمعتُ بخروج امام منكم یطهّر الأرض من الفساد ویملأها عدلاً كما ملئت جوراً." فقال الامام علیه السلام : یا دعبل الامام بعدی: محمّد ابنی وبعد محمّد ابنه علی وبعد علی ابنه الحسن وبعد الحسن ابنه الحجّة القائم المنتظر فی غیبته المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلك الیوم حتّى یخرج فیملأ الأرض عدلاً كما ملئت جوراً» (21).
اى دعبل خزاعى! روح القدس بر زبان تو این دو بیت را گذارد. آیا مى دانى این امام كیست و كى قیام مى كند؟ پس عرض كرد نه مولاى من! مگر اینكه من شنیده ام امامى از شما خروج مى كند كه زمین را از فساد پاك مى كند و آنرا پر از عدل مى سازد همچنانكه از جور پر شده باشد. پس امام علیه السلام فرمود: اى دعبل! امام بعد از من محمّد پسرم و بعد از محمّد، على پسرش و بعد از على پسرش حسن و بعد از حسن پسرش حجّت قائم است كه در غیبت انتظار او كشیده مى شود و زمان ظهور او از او اطاعت مى شود اگر از دنیا نمانده باشد مگر یك روز خداوند آن روز را آنقدر طولانى مى كند تا او خروج كند و زمین را پر از عدل كند چنانكه از جور پر شده است. بعد در ادامه ى فرمایشاتشان فرمودند كه كسى از وقت ظهور او خبر ندارد و ناگهان به شما ظاهر خواهد شد.
امام جواد علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنى نقل مى كند به محضر امام جواد علیه السلام شرفیاب شدم و تصمیم گرفتم كه از او بپرسم آیا او قائم آل محمّد صلّى اللّه علیه وآله است یا دیگرى؛ امّا پیش از آنكه سخن آغاز كنم فرمود:
«یا أبا القاسم! انّ القائم منّا هو المهدیّ! الذی یجب أن یُنتظَر فی غیبته ویطاع فی ظهوره وهو الثالث من وُلدی. والّذی بعث محمّدا صلّى اللّه علیه وآله بالنّبوة وخصّنا بالامامة انّه لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلك الیوم حتّى یخرج فیه فیملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً وانّ اللّه تبارك وتعالى یصلح له أمره فی لیلة. كما أصلح أمر كلیمه موسى علیه السلام إذ ذهب لیقتبس لأهله ناراً فرجع وهو رسول نبیّ (22).»
اى ابا القاسم! همانا قائم از ما، مهدى علیه السلام مى باشد آن كسى كه واجب است در زمان غیبتش، انتظارش را برند و پس از ظهورش فرمانش را اطاعت كنند و او سومین فرزند از نسل من است. قسم به خدایى كه محمّد را به نبوّت مبعوث نمود و ما را به امامت برگزید اگر از عمر این جهان تنها یك روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را طولانى خواهد ساخت تا او ظهور نموده، جهان را پر از عدل و داد سازد، همانگونه كه به هنگامه ى ظهورش از ستم و بیداد لبریز است. خداوند كار قیام او را در یك شب اصلاح مى كند همانگونه كه كار رسالت و نبوت كلیم خود، موسى بن عمران را به هنگامى كه بسوى آتش رفت تا براى خانواده ى خود از آن برگیرد، اصلاح فرمود و او در حالى بازگشت كه به رسالت برانگیخته شده بود.
امام هادى علیه السلام
مرحوم صدوق از ابى دلف آورده است كه گفت: خود از حضرت هادى علیه السلام شنیدم كه فرمود:
«انّ الامام بعدی الحسن ابنی وبعد الحسن ابنه القائم، الذی یملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً (23).»
امام پس از من فرزندم حسن است و پس از او پسرش (قائم) مى باشد، همو كه زمین را از عدل و داد پر مى كند همانگونه كه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.
امام عسكرى علیه السلام
احمد بن اسحاق كه از اصحاب امام عسكرى علیه السلام است مى گوید: خود از امام عسكرى علیه السلام شنیدم كه مى فرمود: «الحمد للّه الذی لم یُخرجنی من الدنیا حتّى أرانی الخلف من بعدی، أشبه الناس برسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله خلقاً وخُلقاً، یحفظه اللّه تبارك وتعالى فی غیبته، ثمّ یُظْهره فیملأ الأرض عدلاً وقسطاً كما ملئت جوراً وظلماً (24).»
خداى را سپاس كه مرا از این جهان بیرون نبرد تا جانشین و امام پس از مرا به من نشان داد. پسرم در چهره، خلق و خوى، شبیه ترین مردم به پیامبر خداست. خداوند او را در دوران غیبتش حفظ خواهد كرد و آنگاه او را فرمان ظهور خواهد داد و آن حضرت، زمین را از عدل و داد لبریز خواهد ساخت همانگونه كه از ستم و بیداد پر شده باشد.
مهدى ارواحنا فداه در آیینه ى فرق اسلامى و متصوفه آنچه كه از نظر به عقائد فرق مختلف اسلامى اعمّ از سنّى و شیعه بدست مى آید این است كه همه ى فرق اسلامى در مسأله ى اعتقاد به حضرت قائم ارواحنا فداه كه زمین را از عدل و داد پر مى كند، متّحد هستند؛ اگر چه برخى داراى عقائد ناصواب و متشتّت در مود شخص آن حضرت اند و خود نشان دهنده ى كثرت اهتمام دین اسلام به مسأله ى مهدویّت مى باشد به تعبیر دیگر آن قدر رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام به قضیّه قیام حضرت مهدى ارواحنا فداه و برپا سازى حكومت عدل در سراسر جهان بدست مبارك آن حضرت تأكید فرموده اند كه جاى هیچگونه انكارى براى مسلمانان نگذاشته و فرق مختلف اگر چه باطل بوده و رؤساى آنها واقف به بطلان مذهب خود مى باشند ولیكن این مسأله را نتوانسته اند انكار كنند و همگى بدان اقرار نموده اند.
فرق شیعى
كلمه ى شیعه در لغت به معناى پیرو و تابع است و در كلام رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم چنانچه از طریق شیعه و سنّى به كثرت روایت شده كسانى هستند كه معتقد به خلافت و جانشینى دوازده نفر از اهل بیت پیغمبر خدا )كه نام آنها نیز از طریق روایات عامّه و خاصّه تصریح شده است (باشند و اگر كسى یك نفر از اینها را انكار كند همه را انكار كرده و شیعه و پیرو دین خدا نیست و اگر هم آنها را بعنوان فرقه هاى شیعى در این جا ذكر مى كنیم از این باب است كه در برابر اهل تسنن مى باشند كه آنها از ابتدا هیچكدام از خلفاى رسول خدا را به عنوان امام و جانشین آن حضرت نمى دانند والاّ فرقه ى شیعه یك فرقه بیشتر نیست و مانند سایر فرق احداث نشده است بلكه به نصّ كلمات رسول خدا پیروان واقعى مولى الموحدین امیرالمؤمنین على بن ابى طالب و یازده فرزند معصوم آن بزرگوار كه آخرین شان حضرت بقیّة اللّه الاعظم حجّة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه مى باشند.
لازم به تذكّر است كسانى هم كه قائل به امامت این دوازده نفر باشند ولیكن براى خود قطبى قائل باشند كه مدعى مقام ولایت كلیّه ائمّه بوده و یا قائل به شیخى باشند كه معرفت او را همچون معرفت امام زمان واجب بدانند مانند فرق متصوفه و شیخیه و... آنها هم از جرگه تشیع خارج اند و هر كس غیر دین اسلام با تمام آنچه كه پیغمبر خدا از جانب خدا آورده را اختیار كند از او قبول نمى شود چه از آن كم كرده باشند و چه زیاد كرده باشد و مصداق آیه ایمان به بعض كتاب وانكاربعض خواهند بود.
فرقه هاى شیعى در زمان ائمه علیهم السلام به گروههاى مختلفى تقسیم شدند و هر كدام راهى را پیمودند و به گمراهى و ضلالت افتادند چنانكه اهل سنّت از ابتدا گمراه شدند. و ما در اینجا نظر تعدادى از این فِرَق را ذكر مى كنیم تا معلوم شود كه مسأله ى مهدویّت مسأله ى اتفاقى بین همه ى فرقه هاست.
كیسانیّه
فرقه ى كیسانیه بر این باورند كه مهدى موعود از اولاد امیرالمؤمنین علیه السلام است و او كسى جز محمّد بن حنفیّه فرزند آن حضرت نیست. شیخ جلیل ابو محمّد حسن بن موسى نوبختى خواهرزاده ى ابو سهل نوبختى كه از علماى عهد غیبت صغرى است در كتاب "فِرق و مقالات" فرموده است: بعد از شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرقه اى قائل شدند به اینكه محمّد بن حنفیّه امام هادى مهدى است و اوست وصىّ علىّ بن ابى طالب علیه السلام . و نیست براى احدى از اهل بیت او كه او را مخالفت كند و بیرون رود از امامتش و شمشیر بكشد مگر به اذن او و بیرون نرفت حسین علیه السلام براى قتال یزید مگر به اذن او و اگر بیرون رفته بود بى اذن او هلاك و گمراه بود و این كه هر كه مخالفت كند محمّد را كافر و مشرك است . . .
و چون محمّد بن حنفیّه وفات كرد در مدینه در ماه محرم سنه ى هشتاد و یك اصحاب او سه فرقه شدند گروهى گفتند: محمّد بن حنفیه مهدى است و على علیه السلام او را مهدى نامید و او نمرده ولكن غایب شده و معلوم نیست در كجاست و بزودى رجوع مى كند و پُر مى كند زمین را از عدل و امامى نیست بعد از غیبت او تا اینكه باز گردد . . .
بعضى از آنان نیز قائل به موت او شدند و پسرش ابو هاشم عبداللّه بن محمّد را مهدى موعود مى دانند
و غیر ایشان نیز مذاهب دیگرى از این فرقه باطل وجود دارد كه همگى منقرض شده اند و این خود كافى است در بطلان آنها چرا كه گفته ایشان با اجماع و اخبار متواتر مخالف بوده و مهدى آنان از دنیا رخت بسته و هرگز حتى قریه اى را پر از عدل نكرد چه رسد به سراسر گیتى.
فرقه ى مغیریّه
مغیریه، اصحاب مغیرة بن سعید كه بعد از وفات حضرت امام محمّد باقر علیه السلام مذهبى اختراع نمود و محمّد بن عبداللّه بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم السلام را مهدى مى دانند و مى گویند كه او زنده است و نمرده و در كوهى كه او را علمیه مى گویند زندگى مى كند. و آن كوهى است در راه مكّه در حدّ حاجز سمت چپ. كسى كه به مكه مى رود و آن كوه بزرگى است و در آنجاست تا خروج كند و محمّد در مدینه خروج كرد و همان جا كشته شد(25).
فرقه ى اسماعیلیه خالصه اسماعیلیه خالصه، كه منكر فوت اسماعیل، پسر حضرت صادق علیه السلام شدند و او را بعد از آن حضرت امام حى و مهدى قائم مى دانند(26).
فرقه ى واقفیّه
واقفیّه كه حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام را قائم و مهدى موعود مى دانند لكن بعضى معترفند به وفات آن جناب و مى گویند زنده مى شود و عالم را مسخّر مى كند و بعضى مى گویند از حبس سندى بن شاهك بیرون آمد در روز و كسى او را ندید و اصحاب هارون الرشید شایع كردند بر مردم كه او مرده است و او نمرده و غایب شده است!
پینوشت ها
1. ینابیع الموده قندوزى: 3/295 از فرائد السمطین جوینى
2. جامع الصغیر سیوطى: 2/642 ؛ ینابیع الموده قندوزى: 2/104.
3. ینابیع الموده قندوزى:3/264.
4. سنن ترمذى:3/343 ؛ سبل الهدى و الرشاد، صالحى شامى: 10/171.
5. سنن ابى داود: 2/310؛ (المهدى من ولد فاطمه) سنن ابن ماجه 2/1368؛ (هو من ولد فاطمه) مستدرك نیشابورى: 4/557 معجم كبیر طبرانى 23/ 267، میزان الاعتدال ذهبى: 2/249.
6. سنن ابى داود: 2/310؛ مجمع الزوائد هیثمى: 7/314، مسند ابى یعلى :2/367؛ تاریخ ابن خلدون: 1/314؛ ینابیع الموده قندوزى: 2/103.
7. بحارالانوار، ج 51، ص 72؛ كمال الدین، ج 1، ص 286.
8. كمال الدین: 287
9. بحارالانوار: 74/300.
10. كمال الدین: 303
11. كافى، ج 1، ص 522، باب ما جاء فی الاثنى عشر.
12. كمال الدین: 316.
13. بحارالانوار، ج 51، ص 133.
14. معجم احادیث امام مهدى علیه السلام: 3/354 از عقد الدرر.
15. بحارالانوار، ج 45، ص 138.
16. كمال الدین، ج 1، ص 324.
17. كمال الدین، ج 1، ص 326.
18. كمال الدین، ج 1، ص 330؛ بحارالانوار، ج 51، ص 137.
19. كمال الدین: 333.
20. بحارالانوار، ج 51، ص 151.
21. كمال الدین، ج 2، ص 372؛ فرائد السمطین، ج 3، ص 337.
22. بحارالانوار، ج 51، ص 156؛ كمال الدین، ج 2، ص 377.
23. كمال الدین، ص 383.
24. كمال الدین، ص 409.
25. نجم الثاقب، ص 215.
26. نجم الثاقب ، ص 215.
27. نجم الثاقب، ص 215.