لطف هاي نهفته در عيد فطر (1)
  • عنوان مقاله: لطف هاي نهفته در عيد فطر (1)
  • نویسنده: سيد محمود طاهری
  • منبع: نشریه گلبرگ
  • تاریخ انتشار: 23:8:14 1-9-1403

 
عيد آمد و خوش آمد، دلدار دلکش آمد
هر مرده اي زگوري برجست و پيشش آمد
دل را زبان ببايد تا جان به چنگش آرد
جان پاکشان بيايد کان يار سرکش آمد
جان غرق شهد و شکر از منبع نباتش
مه درميان خرمن زان ترک مه وش آمد
خاک از فروغ نفخش (1) قبله فرشته آمد
کآب از جوار آتش، هم طبع آتش آمد
جان و دل فرشته، جفت هواي حق شد
گردون فرشتگان را زان روي مفرش (2) آمد
اي هوشمند گوشي، کاو را کشيد دستش
وي روسپيد رويي کز وي مخمش (3) آمد(4)
مفهوم شناسي دو واژه «عيد» و«فطر»
 
عيد در لغت، از ماده «عود» به معناي بازگشت است. برهمين اساس، به روزهايي که مشکلات، از قوم و جمعيتي برطرف مي شود، ودر آن روز، به پيروزي ها و راحتي هاي نخستين باز مي گردند، عيد گفته مي شود. عيد فطر، به مناسبت اينکه در پرتو اطاعت يک ماهه در ماه مبارک رمضان، صفا و پاکي فطري نخستين، به روح و جان باز مي گردد، و آلودگي هايي که بر خلاف فطرت بوده، پاک مي شود، عيد نام گرفته است. در روايتي از حضرت علي (ع) آمده است. «کل يوم لا يعصي الله فيه فهو يوم عيد؛ هر روز که در آن، معصيت خدا نشود ، روز عيد است.» (5) اين روايت نيز به همين موضوع اشاره دارد؛ زيرا روز ترک گناه، روز پيروزي و پاکي و بازگشت به فطرت نخستين است. (6) آيت الله ميرزا ملکي تبريزي در اين باره مي نويسد: « بدان که عيد، عبارت از وقتي است که خداوند از بين ايام، برگزيده است تا به بندگان جوايز و انعام بخشد؛ و آنان براي گرفتن خلعت ها و عطايا اجتماع کنند. و اجازه داده شد که در برابر پروردگار حضور يابند و در درگاه او اظهار مسکنت وخواري نمايند و به بندگي اعتراف، و از گناهان استغفار و طلب آمرزش کنند. حاجات خود را عرضه بدارند و آرزوهاي خود را بازگو نمايند. و خداوند اميدوار ساخته است که بالاتر از آرزويشان و فراتر از آنچه به دل هايشان خطور مي کند، به آنها عطا فرمايد: از اين رو دوست دارد که آنها نسبت به پروردگارشان خوش گمان بوده، پندار نيک داشته باشند، و اميدواري به قبول او وآمرزش او داشته باشند، و بخشش او را بر عذاب او ترجيح دهند. و نااميد و زيان کار، آن کس [است] که در مانند چنين روزي از معناي عيد غافل شود. و از امور مهم اين روز که طلب عطوفت و رحمت از ساحت قدس حضرت رب العالمين است، خود را باز دارد. به هر حال، خداوند منان، ماه رمضان را ماه مسابقه در عبادت خود قرار داده، و روز عيد، بندگان خود را براي گرفتن جايزه ها و عطيه ها دعوت فرموده است. » (7) وچون روز عيد در شريعت براي سرور و شادي قرار داده شده است. لذا نام عيد براي هر روزي که مسرت در آن باشد، به کار مي رود. و در حديثي آمده است که «روز فطر، عيد قرار داده شده تا براي مسلمين، مرکز اجتماعي باشد که در آن روز گرد هم آيند، سپس حمد خداي را براي نعمتي که برايشان ارزاني داشته شده به جاي آورند.» (8) واما در باره مفهوم واژه «فطر» گفته شده است: « فطر در لغت، از جمله به معناي گشودن روزه است که واژه افطار از همين ريشه گرفته شده است. مردم درآن روز افطار مي کنند، و شرعاً روزه گرفتن در روز عيد فطر حرام است. و عيد فطر، يکي از سه عيد بزرگ مسلمانان است که در سراسر کشورهاي اسلامي و در ميان مسلمانان کشورهاي ديگر جهان، با مراسم خاص ديني و عرفي، هر منطقه برگزار مي شود.»(9)

واپسين لحظه هاي ماه مبارک رمضان

... و امروز، آخرين روز ماه مبارک رمضان است و آخرين افطار. صداي بال فرشتگان براي برچيدن سفره ماه مبارک رمضان به گوش مي رسد؛ و اولياي الهي، ناخرسند از اين برچيدن، و فرشتگان، شرمنده از ناخرسندي دوستان خدا. يک ماه، بخت با روزه داران يار بوده و آنان را بر خوان گسترده «ضيافت الله » نشانده و به مهماني نور و لبخند برده است؛ و اکنون گرچه اين سفره را بر مي چينند و وعده آن را به سال ديگر مي دهند ، بايد عيد گرفت آن همه مهمان نواري هاي يک ماهه، و آن همه پذيرايي هاي ويژه شبانه روزي را، يادش به خير! از کيمياگري ماه مبارک رمضان که لحظه لحظه عمر ما را دراين يک ماه، زرين کرده بود، نفس هايمان را به رنگ تسبيح در آورده و خوابمان را هم سنگ عبادت ساخته بود.(10) ريزش نعمت بود و سرريز مائده هاي آسماني. ميزبان، همانند ماه هاي ديگر، سخت گيري نمي کرد براي اجابت دعاهامان شرط وشروط نمي گذاشت. بلکه به کمترين عبادت، بيشترين پاداش را وعده مي داد. ميزبانمان ، هيچ ماهي همانند اين ماه، به دنبال بهانه نبود تا ما را ببخشد، به ما رو کند و دستمان را بگيرد. حتي خواب خوش بنده روزدار را به بهانه ماه رمضان ، عبادت به شمار مي آورد، وبه مناسبت اين ماه مبارک، هزاران هزار بنده را - از زنده و مرده - از آتش دوزخ مي رهاند. او اشک هايمان را در اين ماه، بيش از هر زمان ديگر بها مي داد، و ناله هايمان را بي درنگ پاسخ مي گفت. او در اين ماه، به جوان ها، بيشتر نگاه مي کرد و بيش از بقيه هوايشان را داشت؛ چراکه قلب آنها پاکيزه تر، دل آنها ملکوتي تر، و موفقيتشان در خودسازي و تهذيب نفس، در اين سن بيشتر است، به تعبير امام راحل ما (رحمه الله) «قلب جوان، لطيف و ملکوتي است، و انگيزه هاي فساد در آن ضعيف مي باشد. شما تا جوان هستيد مي توانيد کاري انجام دهيد؛ تا نيرو و اراده جواني داريد مي توانيد هواهاي نفساني و خواسته هاي حيواني را از خود دور سازيد، ولي اگر در جواني به فکر اصلاح و ساختن خود نباشيد، ديگر در پيري، کار از کار گذشته است.تا جوانيد فکري کنيد؛ نگذاريد پير و فرسوده شويد».(11) براي اصلاح نفس، ايام جواني، سزاوارتر است؛ زيرا که هم اراده قوي تر است، و هم کدورت و ظلمت نفس، کمتر است، و به فطرت نزديک تريم و هم بار معصيت، زياد نشده که جبران آن مشکل باشد، جوانان قدر ايام جواني را بدانند و اين نعمت بزرگ را با غفلت نگذرانند، که درايام پيري، اصلاح نفس، بسيار مشکل است. (12)
باري؛ پروردگارمان، به جواني که در اين ماه، چشمانش از شوق و از خوف الهي لبريز از اشک مي شد، به فرشتگان فخر مي فروخت و به آنان مي فرمود: بنده جوان مرا ببينيد به آستان ما روي آورد و...

وداع با ماه مبارک رمضان

يکي از آداب ماه مبارک رمضان، وداع با اين ماه عزيز در پايان آن است. آيت الله ملکي تبريزي دراين باره مي نويسد:
«بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بي جان هستند، داراي حيات و شعور مي باشند، و حتي از حب و بغض برخوردار هستند. و چون زمان، داراي ادارک، حيات و شعور مي باشد، دستور داده شده است که با ماه رمضان خداحافظي و وداع نماييد. در اين باره چيزي که اهميت دارد اين است که شخص وداع کننده، در سخناني که بر زبان مي آورد، صادق باشد و راست بگويد، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پايان نيابد؛ چرا که در بخشي از جمله هايي که براي وداع - از سوي اهل بيت (ع) آمده است مي گوييم:
«سلام برتو اين هم نشيني که دوري ات ناپسند و ناگوار است» وبه خداوند مي گويي: «ما ماه رمضان را وداع مي کنيم درحالي که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگين نموده، و رفتن او موجب وحشت ما شده است.» و چنين وداعي، شکل راست و درست به خود نمي گيرد مگر براي کسي که ماه رمضان را با شوق و محبت به پايان رسانده باشد، نه با تکلف و کراهت. و همچنين چنين وداعي، براي کسي که در ماه رمضان، با آنچه اين ماه، اقتضا مي کرد، رفتاري مخالف داشت درست نيست؛ زيرا او در حقيقت رفيق و هم نشين با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظي کند. و به هر حال، در حقيقت، شرط وداع اين است که وداع کننده، از فراق وداع شونده اندوهگين و محزون باشد، و وداع کننده، اندوهگين و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفيق و هم نشين خود را دوست بدرد، و او را دوست نخواهد داشت مگر اينکه با او مخالفت نکند، و مراقب باشدکه در آنچه مورد رضا و محبوب اوست، مطيع و فرمان بر باشد. باري اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جايگاه آن نزد پروردگار آگاه باشي، و رفتار نيک و کريمانه اش با خودت را بشناسي، و بداني که حضور چنين مهماني شريفي، موجب مي شود تا تو گرامي شوي و به سودهاي بي پايان دست يابي و به اعلي عليين راه يافته، هم نشين پيامبران و رسولان و ملائکه مقربين گردي، با آمدنش بسي خرسند و شادمان خواهي شد، و با رفتنش بسي اندوهگين و افسرده خواهي گشت و در اين موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد(ع) خواهد شد. و از آن سو نيز ماه رمضان همان گونه که تو با او وداع کردي، با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خويش با تو، بيش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردي، ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنايت از جانب مقام عالي، تمام تر وکامل تر از عنايت از سوي مقام داني و پايين خواهد بود.»(13)

----------------------------------
پي نوشت ها:

 
1. نفخش: دميدنش
2. مَفرش: فرش.
3. مُخَمَش: خراشيده.
4. مولوي، کليات شمس تبريزي، ص 257.
5. نهج البلاغه،حکمت428.
6. جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، ج5، ص131.
7. ميرزا جواد ملکي تبريزي، مراقبات، ج2، صص 122 و 123.
8. راغب اصفهاني، مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص667.
9. جمعي از نويسندگان، دايره المعارف تشيع، ج11، ص529.
10. طبق روايات خواب درماه رمضان عبادت محسوب مي شود.
11. امام خميني(ره) جهاد اکبر يا مبارزه با نفس، ص 58.
12. امام خميني(ره) شرح حديث «جنود عقل وجهل»، ص 345.
13. مراقبات، ج2، برگرفته از : صص 106، 108، 109، 111 و112.