نظافت و پاکيزگي در اسلام
  • عنوان مقاله: نظافت و پاکيزگي در اسلام
  • نویسنده: محمد جعفر امامي شيرازي
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 5:46:9 5-9-1403



از اين نظر که مسلمان دوست مي دارد با مردم معاشرت کند و با آنان آميزش داشته باشد، به نظافت بدن و لباسش مي رسد زيرا لباس نظيف غم و اندوه را از بين مي برد، طهارت براي نماز نيز هست، لباس پاکيزه موجب خواري و ذلت دشمن مي گردد، مسلمان براي برادر مسلمانش لباسهاي خوبش را مي پوشد، همانگونه که دوست دارد افراد بيگانه او را در قيافه اي نيک مشاهده کنند.مسلمان از قذارت و کثافت به دور است زيرا بنده چرک و کثيف بد بنده اي است، بلکه در نظافت و پاکيزگي مي کوشد که اين خود از ايمان محسوب مي گردد و خداوند پاکيزگان را دوست مي دارد.
مسلمان بدنش را از چرک پاک مي کند، به هنگامي که داخل حمام مي شود لنگ مي بندد، عورتش را حفظ مي کند، به عورت ديگران نگاه نمي کند، با لنگ صورتش را خشک نمي کند که طراوت صورت را از بين مي برد، هنگامي به حمام مي رود که شکمش پر از غذا نباشد زيرا موجب ضعف بدن مي گردد، در حمام به پشت نمي خوابد که موجب آب شدن پيه کليه ها است، در حمام آب سرد نمي نوشد که موجب فساد معده است.
موهاي زيربغل و پشت عورت را با نوره از بين مي برد که موجب پاکيزگي بدن، طرد ميکربهاي مضر، امنيت از بيماريها و از بين رفتن فقر است.و ازاله اين موها را بيش از چهل روز تأخير نمي اندازد زيرا اين سنت است.سر را با سدر مي شويد که موجب جلب روزي و از بين بردن وسوسه هاي شيطان است.

کسوت خداوند

موي سپيد نور است و خضاب و رنگ، سنت پيامبر (ص)، خضاب با رنگ مشکي موجب محبت همسران و ترس در قلوب دشمنان مي باشد.محاسن را با شانه، شانه مي کند که موجب از بين رفتن ضعف بدن و استحکام دندانها است، بلندي موي سر وباء را از بين مي برد، روزي را زياد مي کند و بر قدرت آميزش جنسي مي افزايد، گرچه تراشيدن آن موجب ازدياد زيبائي، جلاي چشم و استراحت بدن مي شود.مسلمان اگرموي گذاشت بايد در شستشو و شانه آن بکوشد و آن را تميز نگهدارد که موي خوب از کسوت و پوشش خداوند است.

مسواک

چون سزاوار است مسلمان متخلق به اخلاق پيامبران باشد، لذا از جمله کارهائي که انجام مي دهد مسواک و استعمال عطر است که هر دو از سنتهاي پيامبران مي باشد.
مسواک فوائدي دارد که پاکيزگي دهان، جلاي چشم، رضايت و خشنودي پروردگار، ازدياد قوه حافظه، سفيدي دندانها، استحکام لثه ها، جلوگيري از خرابي آنها، اشتها در خوراک و از بين رفتن بلغم را مي توان از آن جمله به شمار آورد.
اوقات مسواک کردن: سحر، آخر شب و يا اول صبح است، و در چگونگي مسواک بايد توجه داشت مسواک در عرض لثه ها و طول دندانها بايد باشد.

بوي خوش

و همينطور در بوي خوش فوائدي است که قوت قلب و ازدياد قدرت آميزش جنسي از آن جمله است .نماز با عطر، برتر از هفتاد نماز بدون عطر است.پيامبر اسلام (ص) هزينه اي که براي تهيه عطر داشت از هزينه غذا و طعام بيشتر بود.انفاق و خرج براي به دست آوردن و تهيه عطر از اسراف به شمار نمي آيد.
از اين نظر که هديه عطر کرامت است مسلمان آن را مي پذيرد، هديه عطر، حلوا و بالش و پشتي را رد نمي کند زيرا از قبول کرامت، موجودي جز الاغ امتناع نمي نمايد.

آداب ديگر

مسلمان با اثمد (سنگ سورمه) سرمه مي کشد که موجب جلاي چشم و تيزبيني مي شود، مژه ها را مي روياند و از ريزش آب چشم جلوگيري مي کند.سرمه در شب براي چشم بهره دارد و در روز زينت و موجب زيبائي است.
و از اين نظر که روز جمعه روز ديد و بازديد و اجتماع و نشست و برخاست دوستان با يکديگر است، بر مسلمان لازم است که در نظافتش بکوشد، ناخنهايش را مي گيرد، شاربش و موهاي داخل بيني را کوتاه مي کند، عطر و بوي خوش را استعمال مي نمايد.
گرفتن ناخن در روز جمعه موجب نزول روزي، ازدياد حافظه و امنيت از بيماري است اما در عين حال بايد توجه داشت که لازم نيست حتما اين کار در روز جمعه انجام شود بلکه هر موقع ناخنها بلند شد بايد آنها را کوتاه کرد.کوتاه کردن شارب باعث از بين رفتن ميکربها و امنيت از جذام است، و گرفتن موهاي بيني بر زيبائي صورت مي افزايد.

بازگو کردن نعمتها

مسلمان در هر حال امتثال اوامر قرآن مي کند و نعمتهائي را که خداوند به او داده بازگو مي نمايد زيرا خداوند مي فرمايد: «و اما بنعمة ربک فحدث»«نعمتهاي خداوند را بازگو نما» ! لذا هر گاه خداوند نعمتي به او عنايت کرد آن را آشکار مي سازد، بازگو کردن نعمتهاي الهي تنها با زبان نيست بلکه با عمل نيز هست، يعني نعمتهائي که خداوند داده است بايد در زندگي انسان مشهود بندگان خدا باشد، زيرا خداوند دوست دارد اثر نعمت خويش را بر بندگانش ببيند.
مسلمان خود را با نعمتهاي خداوند مي آرايد و حبيب و دوست خداوند محسوب مي گردد، که خداوند جميل و زيبا است، جمال و خودآرائي را دوست مي دارد.اگر نعمت خداوند را بازگو نکند و آن را در زندگي خود آشکار نسازد تکذيب کننده نعمتها به شمار مي آيد.
بنابراين از ميان لباسهايش بهترين و پاکيزه ترين آنها را مي پوشد و به نيکوترين رسمي که در بين قوم خويش است جلوه مي کند، در صورتي که دارا و ثروتمند باشد از توسعه اي که خداوند به او داده است در اين راه خرج مي کند که اسراف به شمار نمي آيد، و در صورتي که از حلال تهيه شده باشد مورد حساب خداوند نيز قرار نخواهد گرفت.
اينکه مي گوئيم: بايد از اين نعمتها استفاده کند به خاطر اين است که خداوند استفاده از زينتهائي را که براي بندگانش آفريده، روزيهاي پاکيزه اي را که برايشان مهيا ساخته، تحريم نساخته است.
اما از پوشيدن «لباس شهرت» لباسي که انسان را مورد استهزاء، مسخره و عيبجوئي مردم قرار مي دهد، احتراز مي جويد زيرا خداوند چنين لباسي را مبغوض مي دارد، بنابراين بهترين لباس هر زمان لباسي است که اکثريت مردم مي پوشند.انگشتر
مسلمان انگشتر را به دست مي کند زيرا از سنتهاي پيامبر (ص) است، و هرگز انگشتر طلا را نمي پوشد زيرا اين زينت ويژه آخرت است، بلکه انگشتر عقيق مي پوشد که مبارک و با ميمنت است و در مسافرت نيز مفيد خواهد بود و نيز از انگشتري ياقوت و فيروزه مي تواند استفاده نمايد و همچنين انگشتر زمرد، اينها هر کدام فوائدي دارند که جاي بحث آن در اينجا نيست، و از نشانه هاي ايمان در دست کردن انگشتر مي باشد (1).

منزل وسيع

مسلمان اگر مي تواند خانه وسيعي را تهيه مي کند، که از سعادت انسان وسعت منزل و دوستان زياد است و خادمي نيز استخدام مي کند، زيرا اين نيز از فضل و برتري است (2) ، هرگز در خانه اش سگ نگهداري نمي کندزيرا در خانه اي که سگ است فرشتگان وارد نمي شوند (3) ؛ خانه اش را از آلودگيها پاک مي سازد، و چراغ را پيش از غروب در آن روشن مي کند که اين کارها فقر و نيازمندي را مي زدايند، در خانه در غير صورت ناچاري تنها نمي خوابد و اگر بناچار خواست تنها بماند زياد ذکر و ياد خدا مي گويد، تنها مسافرت نمي کند، و تنها غذا نمي خورد زيرا شيطان به هنگامي که شخص تنها است تلاش سختي در اغواي وي مي نمايد.

خواب و استراحت

مسلمان مراعات آداب خواب را مي کند يعني وضو مي گيرد و به بستر مي رود و مکرر خداوند را ياد مي کند تا اينکه خداوند او را از کساني که اين شب به عبادت مشغول مي شوند به شمار آورد، همچون پيامبران مي خوابد يعني به پشت مي خوابد، و يا همچون مؤمنان يعني بر روي دست راست، و هرگز به رو نمي خوابد زيرا اين طرز خواب شيطاني است (4) ؛ بين سپيده صبح تا طلوع آفتاب نمي خوابد چون چنين خوابي شوم است، روزي را از بين مي برد و رنگ را زرد مي کند (5).
پيامبر (ص) فرمود: «سحرخيزي و بيدار بودن صبحگاهان براي امت من مبارک و با ميمنت قرار داده شده است» (6) ؛ زياد نمي خوابد زيرا خواب زياد دين و دنيا را از بين مي برد (7) ؛ خواب «قيلوله» مي کند يعني پيش از زوال کمي مي خوابد، که براي حافظه و ذهن مفيد و به بيداري شب کمک مي کند (8) ؛ و در شهري که خانواده دارد در خارج از خانه خود نمي خوابد (9).

--------------------------------------------
پي نوشت ها :
1. بعيد نيست مسأله شمارش انگشتر از علامتهاي ايمان جنبه موقتي داشته است، يعني در عصري که تعداد مسلمانان کم بوده براي اينکه يکديگر را بشناسند اسلام آن را جزو نشانه هاي ايمان قرار داده است.
همانطور که در صدر اسلام وظيفه داشتند محاسن سفيد خود را رنگ ببندند که بعدها وقتي از امير مؤمنان (ع) در اين مورد پرسيدند مي فرمايد: اين حکم موقتي بود که مسلمانان شبيه يهوديان نباشند و ممتاز باشند، اما الآن که دين توسعه يافته، مسلمانان آزادند: «سئل عليه السلام عن قول الرسول (ص) «غيروا الشيب و لا تشبهوا باليهود» فقال (ع) : «انما قال (ص) و الدين قل فأما الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار» (نهج البلاغة، حکمت 17) .
2. امام صادق (ع) مي فرمايد: «من السعادة سعة المنزل» . امام أبو الحسن (ع) مي فرمود : «العيش السعة في المنازل و الفضل في الخدم» .
و از آن حضرت سؤال شد که برتري زندگي دنيا در چيست؟ قال: «سعة المنزل و کثرة المحبين» .
و پيامبر (ص) مي فرمايد: «من سعادة المرء المسلم المسکن الواسع» (کافي جلد 6 باب «سعة المنزل» ص 525) .
3. پيامبر (ص) مي فرمايد: «جبرئيل به من خبر داد که: انا لا ندخل بيتا فيه کلب و لا تمثال جسد و لا اناء يبال فيه» . (کافي جلد 6 باب «تزويق البيوت» ص 527) .
4. «احمد بن اسحاق» از امام عليه السلام پرسيد که از پدرانت اين روايت به ما رسيده که طرز خواب اينگونه است و امام تصديق مي کند.و اکنون عين سؤال:
«روي لنا عن آبائک ان نوم الأنبياء علي اقفيتهم و نوم المؤمنين علي أيمانهم و نوم المنافقين علي شمائلهم و نوم الشياطين علي وجوههم.فقال: کذلک هو» (سفينة البحار نوم) .
5. قال الصادق (ع) : «نومة الغداة مشومة تطرد الرزق و تصفر اللون و تغيره و تقبحه هو نوم کل مشوم...» (سفينة البحار نوم) .
6. قال رسول الله (ص) : «بورک لامتي في بکورها» .
7. امام صادق (ع) مي فرمايد: «کثرة النوم مذهبة للدين و الدنيا» (سفينه نوم) .
8. قال الصادق (ع) : «النوم من اول النهار خرق و القائلة نعمة و النوم بعد العصر حمق و بين العشائين يحرم الرزق» (سفينه نوم) .
9. امام باقر (ع) به شخصي به نام ميمون مي فرمايد: «لا تنم وحدک فان اجرأ ما يکون الشيطان علي الانسان اذا کان وحده» .
و امام صادق (ع) مي فرمايد: «ان الشيطان أشد ما يهم بالانسان اذا کان وحده فلا تبيتن وحدک و لا تسافرن وحدک» (کافي جلد 6 باب «کراهة أن يبيت الانسان وحده» ص 533) .