رسالت ذاکران
  • عنوان مقاله: رسالت ذاکران
  • نویسنده: جواد محدثی
  • منبع: نشریه فرهنگ كوثر، زمستان 1380، شماره 52
  • تاریخ انتشار: 20:34:1 1-9-1403


بایدها و نبایدها در مداحی اهل بیت علیهم السلام

برگزاری همایش ها و یادواره ها، یا برای احیای یک امر فراموش شده است، مثل زکات، امر به معروف و نهی از منکر، تعاون؛ یا برای زدودن یک پدیده نامناسب و مقابله با یک معضل اجتماعی و مشکل عمومی، مثل بیکاری، اعتیاد، تهاجم فرهنگی و یا برای تصحیح و توجیه و جهت صحیح دادن و به کمال رساندن یک مساله است .
همایشی که در گرامی داشت مداحان نمونه و یادواره پیش کسوتان مداحی و مرثیه خوانی و رهیافت شیوه های متین و مفید و مثبت در امر مداحی است، از این قبیل است؛ تا این حرکت مقدس دینی در جامعه ما، در مسیری سازنده تر و به دور از پیرایه ها و نقاط ضعف پیش برود .

جایگاه والای مداحی

می توان از عظم ترین دستاوردهای نهضت عاشورا، پدیده «وعظ » و «مرثیه خوانی» را به شمار آورد که به توصیه اهل بیت علیهم السلام و به قصد زنده نگهداشتن پیام عاشورا و درس های بزرگ آن حماسه، برپا شده و می شود؛ منبری به وسعت جهان و در درازای تاریخ، زیرنام مقدس «اباعبدالله الحسین علیه السلام » . که بیان دین و تعظیم شعائر و تکریم اسوه های دین باوری، جهاد و شهادت، از آثار آن است .
در سایه این مجالس و محافل، هم پایه های اعتقادات دینی مردم استوار می شود، هم عواطف مردم با «آل الله » پیوندی مستحکم می یابد و هم آگاه سازی جامعه نسبت به تکالیف دینی و اجتماعی، تقویت می شود .
وقتی امام صادق علیه السلام می فرماید: حمد و سپاس خدایی راکه در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و ما را مدح می کنند و برای ما مرثیه می خوانند؛ «الحمد لله الذی جعل فی الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا» (1) این، نشان دهنده جایگاه «زیارت » ، «مدح » و «مرثیه » در فرهنگ شیعی و در راستای احیای فرهنگ اهل بیت علیهم السلام است .
عملکرد مقدس مداحان و مرثیه خوانان، به خدا، رسول، پیامبران، صالحان، فرشتگان و کروبیان می رسد؛ چرا که «مداح » اهل بیت، خدای متعال است . سوگوار شهدای کربلا و امام حسین علیه السلام، همه پیامبران الهی و حضرت رسول و ائمه معصومین علیهم السلام بوده اند . پیش کسوت مداحان و مرثیه سرایان اهل بیت، کسانی همچون: فرزدق، دعبل، کمیت، سید حمیری، عبدکوفی و . . . بوده اند .
لباس فاخر مداحی اهل بیت، زیبنده قامت خالص مردانی است که با ایمان، عقیده، عشق و دلدادگی، زبان و حنجره و دل و جان خویش را وقف خاندان عصمت می کنند .
بسیاری از مردم هم از رهگذر مجالس سوگواری و محافل مرثیه خوانی، به شجره طیبه دین، قرآن و عترت وصل می شوند .
این که مردم، جذب مداحان شده اند و می شوند، هم موهبتی عظیم برای آنان است و هم بارسنگین و رسالتی حساس را بر دوش آنان می گذارد .
از آنجا که عشق و ولای اهل بیت و پیوند جوانان و نوجوانان ما با خاندان عصمت، تا حد زیادی آنان را در برابر مفاسد و تهاجم فرهنگی و دین گریزی بیمه و مصون می کند، ضروری است که به این مساله مهم، جدی تر نگریسته شود .
و از آنجا که اشعار مدح و مرثیه، در یک جامعه دین باور به «فرهنگ دینی » تبدیل می شود، تصمیم و هدایت و پاکسازی و آفت زدایی از این موضوع مهم دینی، بسیار ضروری می نماید .

ضرورت نقد و بازنگری

جهت سالم ماندن هر فرد یا مجموعه ای، نقد، بررسی و ارزیابی، ضروری است . نقشی که مداحان در بعد اعتقادی و دینی مردم دارند، این «نقد» را ضروری تر می سازد .
«مداحی » یک هنر مهم است و در آن، تنها حنجره خوب و صدای زیبا نیست که کارساز است، بلکه فکر، باور، اخلاق، منش و شخصیت خود مداح هم سهمی عظیم دارد .
نارسایی هایی که در این زمینه وجود دارد، گاهی جنبه شکلی و ظاهری است و به مسائلی همچون: صدا، آهنگ، دستگاه های موسیقی، ابزار صوتی، نوع خواندن ها، نوع مجالس و محافل، کیفیت دعوت و پذیرفتن دعوت، پیش شرطهای مالی و مادی و . . . مربوط می شود و گاهی هم جنبه محتوایی دارد .
در این محور، دقت روی استحکام و درستی و غنا و ارزشمندی محتوای اشعار، استواری متن شعر، صحت و اعتبار حرف های مطرح شده، خصلت های شخصی و رفتار و اخلاق خصوصی مداح و این گونه مسائل مطرح است؛ که شاید مناسب نباشد که این محورها خیلی باز شود . زیرا برای اهل درک، اشارات را همین اندازه کافی است .
کاری به این عظمت، وسعت و قداست، اگر از ناخالصی ها، دروغ ها، انحراف ها و احیانا بدعت ها مبرا نباشد، هم خوبی های فراوان این حرفه عاشقانه را از بین می برد و تحت الشعاع ضعف ها قرار می دهد، و هم وجود برخی عناصر دنیا طلب و ناصالح در این مجموعه عظیم ایمانی، اخلاصی و ولایی، آبروی پاکان و صالحان و شایستگان را ضایع می کند .
گریاندن به هر بهانه و با هر حرف و نقلی، راست یا دروغ، مستند یا بی سند، در شان مداحان متعهد نیست که گاهی محتوای برخی از سروده ها هم، ذلت آور برای اهل بیت است؛ دودمانی که مظهر غیرت خدا و عزت دین اند، نباید به صورت حقیر، زبون و خوار مطرح شوند!
در این زمینه، نقل مطلبی از زبان مرحوم محدث قمی بسیار به جاست . وی می نویسد:
«سزاوار است انسان - بویژه ذاکران و مرثیه خوانان - از ذکر آنچه که اشعار به ذلت اهل بیت علیهم السلام دارد، پرهیز کنند، خصوصا در باره امام حسین علیه السلام و اهل بیت او؛ چرا که او فرمود: «هیهات منا الذله » . (2)
مرحوم میرزا حسین نوری در «دارالسلام » داستانی دارد که خلاصه اش این است:
یکی از سادات تعزیه خوان، خواب دید که قیامت بر پا شده و مردم در وحشتی عجیب به سر می برند و هرکس گرفتار خود است و ماموران الهی مردم را پای حساب گسیل می دارند و همراه هرکس، دو مامور (سائق و شهید) است . . . تا آن که ما را به جایگاه حساب بردند .
منبر بلندی بود، با پله های بسیار که بر بالای آن حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم نشسته بود و پله پایین تر، حضرت علی علیه السلام و مشغول حسابرسی مردم بود . همه در برابر او به صف ایستاده بودند .
نوبت به من که رسید، با عتاب و توبیخ به من چنین خطاب فرمود: «چرا فرزندم حسین علیه السلام را با ذلت یاد کردی؟» مانده بودم که چه جواب دهم! ناچار انکار کردم . به مجرد انکار، دردی را در بازوی خویش حس کردم . گویا میخی بود که به آن فرو کرده باشند . به کنار خود نگاه کردم، مردی را دیدم که طوماری در دست داشت، آن را به من داد و گفت: «بخوان!» باز کردم، دیدم صورت و لیست همه مجالس و منبرها و مشروح حرف هایی که در مجالس گفته ام، با ذکر این که کی و کجا بوده است، بیان شده و حتی آن صحبت های ذلت بار که آن حضرت پرسید و من انکار کردم در آن است . . .
آن خواب وحشتناک، سبب شد آن سید، آن شغل را رها کند و گفت: «خود را شایسته آن کار و قیام به شرایط آن نمی بینم .»
سید حمیری که از شاعران برجسته شیعی و مرثیه سرایان پر ارج حماسه عاشوراست، روزی با جعفر بن عفان طایی بود . سیدحمیری به وی گفت: وای برتو! درباره اهل بیت، چنین شعر می گویی:
ما بال بیتکم تخرب سقفه
و ثیابکم من ارذل الاثواب
«خانه شما را چه شده است که سقفش خراب شده است و جامه هایتان از پست ترین جامه هاست!»
جعفر بن عفان نتوانست آن را انکار کند .
سید حمیری گفت: اگر توانایی مدح شایسته و خوب نداری، ساکت باش! آیا آل محمدصلی الله علیه وآله وسلم را این گونه وصف می کنند!؟ ولی من تو را معذور می دانم؛ طبع و میزان درک و نهایت فهم تو همین قدر است . اما من چیزی را در باره اهل بیت علیهم السلام گفته ام که عار و ننگ مدح تو را از بین ببرد و آن، این است:
اقسم بالله و آلائه
والمرء عما قال مسؤول . . .
«سوگند به خدا و نعمت هایش! همانا انسان مسئول چیزی است که می گوید .
به راستی که علی بن ابیطالب، بر تقوا و نیکی سرشته است .
او امام هدایتگری است که بر همه امت برتری دارد .
هم سخن حق می گوید و هم بحق، داوری می کند و هرگز باطل ها او را مشغول نمی سازد .
وی در حالی به جنگ و نبرد می شتافت که در کف او شمشیری بران و صیقل خورده بود .
به شیری می ماند که از بیشه درآمده و در میان فرزندان خود به راه افتاده است .
او همان بزرگ مردی است که در یک شب، میکائیل و جبرئیل بر او تحیت و سلام دادند .
میکائیل، همراه هزار فرشته و جبرئیل در میان هزار فرشته، در حالی که اسرافیل هم در پی آنان بود .
در شب بدر، به یاری پیامبر خدا فرود آمدند، گویا «طیر ابابیل » بودند - که بر سر سپاه ابرهه فرود آمدند - و چون نزد آن حضرت آمدند، از روی تکریم و بزرگداشت، بر او سلام کردند .» (3)
آری . . . در باره این خاندان، این گونه باید شعر گفت . ای جعفر! شعر تو برای افراد فرومایه و ناتوان خوب است .
جعفر بن عفان سر او را بوسید و با ادب و احترام گفت: «به خدا قسم ای اباهاشم! تو سرور و سرآمد و سالاری، و ما دنباله رو و پیرویم .»

برخی از کاستی ها

1 . بدعت ها
شیوه های عزاداری و مرثیه خوانی، گاهی از قالب سنتی بیرون می آید و به اسم نوآوری و جذابیت، بدعت هایی وارد آن می شود و نتیجه اش، گرچه جذب طیفی از جوانان و مخاطبان است، ولی پایگاه مردمی این سنت دینی را سست کرده و کسانی را دفع می کند .

2 . تحریف ها

از عمده ترین ضعف ها، تحریف حقایق تاریخی، سیمای حوادث و چهره معصومین و اهل بیت علیهم السلام است .
گاهی کسانی به عمد و برای اغراض خاص، دست به تحریف می زنند؛ گاهی هم ندانسته و بی اطلاع، از مطالب تحریف شده استفاده و آنها را بازگو می کنند و در نتیجه، به فرهنگ عمومی جامعه و باورهای دینی مردم سرایت می دهند .

3 . آهنگ های مبتذل

وارد ساختن آهنگ و موسیقی به دستگاه عزاداری امام حسین علیه السلام، از قداست و موقعیت آن می کاهد . هرچند وسایلی چون طبل، سنج و نی، از دیرباز در این گونه مراسم و تعزیه ها بوده است، لیکن کاربرد آنها یادآور میدان رزم و صحنه جنگ در عاشورا است؛ اما آنچه در این اواخر وارد این جریان مقدس شده است، با فرهنگ عزای حسینی مناسبت و سنخیتی نداشته، حتی افکار و توجه عمومی را بیش از محتوا و دورنمایه عزاداری و سوگ، به شکل ها و ظواهر و نمادها معطوف ساخته است .

4 . پیش شرطهای مالی و . . .

محبان اهل بیت و بانیان مجالس حسینی، از دیرباز به عنوان گوشه ای از ارادت و عشق به ساحت اهل بیت عصمت علیهم السلام از بذل مال و تامین هزینه محافل عاشورایی مضایقه نداشتند . پرداخت وجه به واعظان و مداحان و مرثیه خوانان هم گوشه ای از این هزینه های عاشورایی است .
از سویی، مناعت طبع و بزرگواری اهل منبر و ذاکران حسینی، این پرداخت ها و دریافت ها را در هاله ای از شرم و عفاف و احترام نگه می دارد؛ لیکن تبدیل شدن این فرهنگ به نوعی کسب و کار سودآور و تعیین پیش شرطها و پیش پرداخت های مالی و نرخ گذاری ها و امثال این گونه امور، هم به وجهه مداحان لطمه می زند، هم از معنویت امر می کاهد و هم موجب حرف و حدیث های فراوان در پشت سر می شود!

5 . عدم صلاحیت اخلاقی

در میان مداحان، گاهی کسانی پیدا می شوند که از نظر اخلاقی و پاکی نگاه ومهذب بودن رفتار و برخورد، در حد «ذاکر امام حسین علیه السلام » و «مداح اهل بیت علیهم السلام » نیستند، بلکه آلودگی هایی دارند که دامن پاکان و خوش نامان را هم می گیرد و خوبان را هم بدنام می سازد .
البته تعیین حدود و شرایط و بایستگی هایی برای آنان که به این کار می پردازند و برخورد با ناصالحان، می تواند گامی در حفظ کرامت و قداست تلاشگران صادق و صالح این وادی باشد .

6 . ذلیل نمایی ها

برخی از انواع مرثیه خوانی ها، با عزت و کرامت خاندان پیامبر ناسازگار است و بعضی مرثیه خوانان به خاطر اشک گرفتن از مستمعان، می کوشند وضع ائمه و اهل بیت علیهم السلام و حرف ها و رفتارهای آنان را هرچه جان گدازتر و سوزناک تر مطرح کنند . که این کار، گاهی به ذلیل و خوار نشان دادن اولیای بزرگوار الهی منتهی می شود!

7 . ریا و تظاهر

آنچه برای سوگواری و مرثیه خوانی ارزش آفرین است، صداقت و معنویت است . وجود تعارض بین «بود» و «نمود» و «حرف » و «عمل » در بین مداحان، مثل هر قشر و گروه دیگر، هم از ارزش و اجر و معنویت کارشان می کاهد و هم آنان را از چشم ها و دل ها می اندازد .
مکتب حسینی، پذیرای صادقان خالص است، نه ریاکاران متظاهر! از این جهت، مداحی را نباید به وسیله ای برای مرید پروری تبدیل کرد و از احساسات پاک و عواطف زلال محبان اهل بیت، به نفع موقعیت و محبوبیت شخصی بهره گرفت .
چاپ «کارت ویزیت » با شیوه های تبلیغاتی و به اصطلاح، امکانات خوب و قیمت مناسب و عکس های آن چنانی، دور از ساحت مقدس مداحی است .

8 . تبدیل عشق به شغل

بی شک ترویج «فرهنگ مدح و مرثیه » از سوی امامان شیعه، برای حفظ و اشاعه فرهنگ اهل بیت در سایه پیوند روحی و عاطفی پیروان این خاندان بوده است . و گریستن بر مظلومیت این خاندان و برگزاری مجالس سوگواری، بعد ضد ستم را در شیعه تقویت می کند . حال، اگر اشک و گریه و عزاداری، به چیز مستقلی تبدیل شود که نه تنها آن اثر و انگیزه نخست را نداشته باشد، بلکه نوعی شکل گرایی، اشباع کاذب نیازهای روحی، جمع کردن مشتری و مرید، اجرای نمایش های سرگرم کننده و جذاب، تخلیه غرایز جوانان و . . . شود، با هدف اصلی آن فاصله گرفته است! راستی، سوختن در داغ و مصیبت و مظلومیت «آل الله » کجا و شلوغ کاری و هیاهو و سروصداهای بی سوز و اشک کجا؟
اگر گاهی کتاب «حماسه حسینی » - اثر شهید مطهری، که در بردارنده آگاهی بخشی هایی نسبت به عاشورا و افشای برخی دروغ ها و تحریف ها و نقد برخی شیوه هاست - مورد تحریم بعضی ها قرار می گیرد که نانشان در دروغ و هیاهو و تحریف و ذلیل نمایی نسبت به ساحت ائمه است، جای شگفتی نیست .

9 . کمرنگ شدن وعظ و منبر

مجالس حسینی پیوسته این برکت را داشته است که شیفتگان اباعبدالله و اهل بیت علیهم السلام، با معارف دین، احکام شرع، حلال و حرام، سنت های اسلامی، تفسیر قرآن، روایات معصومین و آموزه های مکتب آشنا می شدند و آنان که اهل این گونه مجالس بودند، هم تعبد و دینداری شان بالا بود و هم دین شناسی و سطح آگاهی های اسلامی شان .
اگر رونق گیری کار مداحان، سبب شود که وعظ و منبر و توجه به تبلیغات اسلامی کم رنگ شود، یک «ضایعه » است! زمانی این هنر، با سینه زنی و پیشخوانی، مجلس را آماده می ساخت تا حاضران، از وعظ و منبر استفاده کنند . بانیان محافل حسینی هم، چنین دیدی داشتند و این گونه برنامه ریزی می کردند . اگر آنچه گوشه و کنار دیده می شود و رو به گسترش است، باب و رایج شود، یعنی در حاشیه قرار گرفتن منبر و وعظ و گاهی حذف مبلغ دینی از مراسم و اکتفا به مداح؛ این، محروم ساختن شیعیان سیدالشهداءعلیه السلام از آموزش معارف والای دینی است که قطعا خود اباعبدالله علیه السلام هم به آن راضی نیست .
گاهی جوانان و اهل محل، در اطراف مجلس و مسجد می چرخند تا منبر تمام شود و مداح بیاید و یا در زمان سخنرانی واعظ، مجلس خوب است و هنگام مداحی، ازدحام و غلغله جمعیت . به راستی این نشانه چیست؟
آیا فاصله گرفتن از روح تعالیم ائمه در باره عزاداری و مرثیه خوانی و یاد کرد اهل بیت و عاشورا نیست؟
همه بزرگان دین، جایگزینی «مداحی و مرثیه خوانی » را به جای «منبر وعظ و تبلیغات و بیان احکام » ، هشداری از یک آفت و ضایعه می دانند . خوب است این هشدارها جدی گرفته شود؛ اگر رواج نوارها و سی دی های مداحان، جای فکر و مطالعه و جلسات مذهبی و آموختن و رشد کمی و کیفی در قلمرو «معرفت دینی » را بگیرد، جای تامل است!

10 . تحت الشعاع قرار گرفتن عاشورا

از کاستی هایی که در برخی مجالس سوگواری دیده می شود، آن است که نام اهل بیت و مظلومیت شهدای کربلا، تحت الشعاع شخص متوفا قرار می گیرد که مجلس به یاد آنهاست . از سنن ارجمند پیشین، آن بوده که تحمل هر داغ و مصیبت را، با یادکردی از مصائب اهل بیت علیهم السلام، آسان می ساختند و با گریزی به کربلا، که با تعبیر «لایوم کیومک یا اباعبدالله » انجام می شد و مجالس فاتحه و یاد بود و مجلس شهید، تبدیل به مجلس عاشورایی می شد .
افراط برخی مداحان، کار را به جایی می رساند که همه داغ ها، مصیبت ها، یادکردها، شیون ها، ذکر مناقب و . . . منحصر به مرحومی می شود که مجلس برای اوست و هرچه حرف و حدیث و خواب و رؤیا و خاطره و . . . است، از اوست و یاد کرد مناسب از مصائب خاندان پیامبر نمی شود . «شهدا» نیز گرچه بسیار ارجمند و عزیزند، اما نباید یاد آنها، ائمه و امام حسین علیهم السلام و شهدای کربلا را تحت الشعاع قرار دهد .

11 . سطح نازل اشعار نوحه

سرزدن به کتابفروشی هایی که «کتاب نوحه » عرضه می کنند، نشان از سطحی نگری تهیه کنندگان، ناشران، فروشندگان و مصرف کنندگان این قبیل «کالای فرهنگی » است . گزینش شعرهای سطحی و ضعیف از سوی برخی از افراد بی تخصص و احیانا تجارت پیشه و نشر آن از سوی بعضی ناشران سودجو، این بازار را آشفته تر می سازد .
وقتی علاقه مندان به دکه ها و کتاب فروشی های عرضه کننده این گونه آثار مراجعه می کنند، ناچار از میان «آنچه هست » انتخاب می کنند . اینجاست که رسالت «شاعران مذهبی » و «ناشران دینی » سنگین و حساس می شود؛ زیرا سودجویی در عرصه ای که به معتقدات و باورهای پیروان اهل بیت علیهم السلام مرتبط می شود، زشت و گناه به شمار می آید .

12 . کلاس های آموزش مداحی

هرچند اصل کار، سودمند و نوعی کار فرهنگی است و مداحان پیوسته باید آموزش ببینند و در ارتقای سطح کار خویش بکوشند؛ اما به نظر می رسد راه اندازی کلاس های آموزش مداحی، آن هم برای کودکان و نوجوانان، کار حساب شده و وزینی نیست . ابهت کار ذاکران حسینی و شان والای مداحی اهل بیت، ایجاب می کند که حریم این «رسالت » محفوظ بماند و به کاری کودکانه تبدیل نشود .
البته سوق دادن نوجوانان به سمت این گونه برنامه ها، اگر ایجاد پیوند عاطفی و معنوی بین این قشر و عترت پیامبر باشد، بسی ارزنده است؛ اما نه به قیمتی که عرصه گردان محافل دینی و مجالس عاشورایی، تعدادی نوجوانان احیانا نابالغ باشند و به دلیل نو بودن کار و جذابیت آن، کار مداحان بزرگ و با سابقه و با معرفت و معنویت، از رواج بیفتد .
دریغ است که برخی نوجوانان و جوانان کار و تحصیلات خود را رها کنند و به مداحی به عنوان یک شغل بنگرند! رهبر معظم انقلاب، در سخنی خطاب به مداحان ارجمند - در سال 1367 - فرمودند:
«کسی تصور نکند که این، یک شغل است و همچنان که یک نفر بقال می شود، یا یکی عطار می شود، یکی هم مداح می شود؛ این چنین نیست!» (4)

پیامدها

نتیجه رواج این گونه کاستی ها و اصلاح نکردن این ضعف ها، اینهاست:
- کاسته شدن و زدوده شدن قداست امر .
- رواج اجناس تقلبی در بازار فراورده های مذهبی .
- بازار سیاه یافتن متاع حقیقت در این آشفته بازار .
- به هم ریختن مرزها و نبودن معیار و ثبات .
- غیر قابل دفاع شدن حق آمیخته با باطل .
- سوختن خالصان صالح به آتش ناصالحان متظاهر .
- رواج دکانداری و کساد صداقت در مرثیه خوانی .
- مشوه شدن چهره های زلال، با ناهنجاری های نالایقان .
- روی آوردن کاسب کارانه به این سنت مقدس و کهن .
- رواج یافتن فرهنگ سطحی و نازل نسبت به حماسه عاشورا .
- گسترش شعرهای سطحی و عوامانه در نوحه ها .
- رواج شکل گرایی و فاصله گرفتن از محتوا .
- کاهش معلومات و معنویات عزاداران .
اینها پیامدهای سوئی است که قطعا ائمه معصومین علیهم السلام و بزرگان دین و دلسوزان فرهنگ شیعی، به آن راضی نیستند و از آن رنج می برند .

راه حل ها و پیشنهادها

نکاتی را باید خود مداحان متعهد و دلسوخته دین و انقلاب رعایت کنند؛ نکاتی هم باید از سوی مراکز و محافل و نهادهایی که برنامه های مداحی و مجالس دینی دارند، مراعات شود . و البته چون نتیجه مثبت و منفی مداحی خوب و بد، به وجهه اسلام و تشیع و نظام برمی گردد، نظارت و کنترلی هم در جهت حفظ وجهه و حیثیت اسلام و نظام و کشور و تبلیغات دینی و اعتقادات مسلمانان و پیروان اهل بیت، باید وجود داشته باشد .
اما در مجموع، آنچه به صورت پیشنهاد در جهت رفع کاستی ها و بهینه ساختن امر مداحی مطرح می شود، به قرار زیر است:
1 . تلاش خود مداحان در جهت غنای فکری و شعری و محتوایی برنامه ها و ترویج فرهنگ مطالعه و عمق بخشیدن به اطلاعات دینی و تاریخی . جلسات ویژه مداحان و داشتن برنامه های سودمند برای خود آنان در این زمینه، مفید است .
2 . ضابطه مند ساختن کار مداحی و جلسه داری، جهت حفظ حدود و حریم ها و تبیین وظایف و محدوده کار آنان .
3 . مراعات جنبه های خط فکری مداحان و نداشتن افراط و تفریط در گرایش ها و شیوه ها و میدان ندادن به آنانی که با نظام و آرمان شهدا و خط امام و ولایت، مساله و مشکل دارند و به نشر بدبینی کمک می کنند .
4 . کنترل و برخورد نسبت به ناشایستگان و نا اهلان و تنظیم مجوز برای مداحی، بی آنکه این کار حالت دولتی به خود بگیرد و از جنبه مردمی بودن آن کاسته شود؛ مثل روحانیت که در عین حال که مردمی است و با توده های مؤمنین سر و کار دارد، اما برای تخلفات صنفی و اخلاقی و انحرافات سیاسی و بدعت گذاری و مذهب سازی و تلاش های ضد انقلابی برخی از آنان، «دادگاه ویژه » وجود دارد .
البته چنین کنترل و نظارتی بر عملکرد مداحان و تعیین صلاحیت ها، باید از سوی مرکز و نهادی باشد که هم اهمیت داشته باشد، هم قدرت تشخیص، هم سالم باشد و هم بی غرض .
5 . تلقی مداحی به عنوان یک کار فکری و فرهنگی (سازنده یا سوزنده) و جدی گرفتن این مقوله و کلاس دانستن جلسات عزاداری و مرثیه خوانی، هم از سوی خود مداحان، هم بانیان و دعوت کنندگان، نه در حد صرفا اجرای برنامه ای و گرفتن وجهی و پرداختن نذر و نیازی . شبکه عظیم و گسترده مجالس سوگواری و مداحان متعهد و سالم، می تواند جهت گیری ضد فساد، ضد ظلم، ضد گناه و ضد انحرافات داشته باشد و به عنوان بازوی پرتوان مکتب و زبان گویای ارزش های والای دینی و ولایی، عمل کند .
6 . تجمع های منطقه ای و جلسات هفتگی مداحان، که حاوی تبادل اطلاعات و تجارب و نقد و ارزیابی عملکرد جامعه مداحان و توجیه و ارشاد افراد نوپا و بهره گیری از روحیات و معنویات و مهارت های پیش کسوتان باشد، به قصد آموزش، بالابردن کیفیت کار و اصلاح کاستی ها .
7 . برگزاری همایش های سراسری و راه اندازی «مجمع بزرگ مداحان » و اندیشیدن به نوعی سازماندهی و برخورداری از تشکیلات منسجم و دارای موضع .
پایان سخن را فرازی پرنکته از رهنمودهای مقام معظم رهبری قرار می دهیم که در سال 1368 به مداحان عزیز توصیه فرموده اند:
«باید به تدریج سمت مداحی اهل بیت علیهم السلام - که واقعا یک منصب است - یک ثغوری هم پیدا کند . مداحی اهل بیت که هم مقام والایی دارد و هم تاثیر زیادی در جامعه و در ذهن مردم دارد، باید یک حدودی پیدا کند، که بدانید چه کسی مداح است؟ و مقدمات کار مداحی اش چه قدر است؟ چه قدر شعر می داند؟ چه قدر حفظ است؟ چه قدر می تواند بخواند؟
این خصوصیات را یک مرکزی از مراکز، تایید کند و خود شماها به یک کیفیتی فکر این کار را بکنید؛ چون این چیزی است که دنیای امروز و نیازهای جامعه امروز، غیر از این را قبول نمی کند . و لذا آن کسانی که این منصب را رسما به عهده می گیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت علیهم السلام را برتن می کنند و مردم آنان را به این عنوان می شناسند، باید خصوصیاتی داشته باشند و مرکزی باشد که اینها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و تایید کند .» (5)
به امید هرچه بیشتر بالنده و بی نقص شدن فرهنگ عزاداری و مدیحت پردازی و مرثیه خوانی در جامعه شیعی و ولایی .

------------------------------------------
پی نوشت ها :


1 . وسائل الشیعه، ج 10، ص 469 .
2 . سفینة البحار، ج 1، ص 487، ذیل واژه «ذل » .
3 . دیوان سید حمیری، ص 322 .
4 . ستودگان و ستایشگران، ص 20 .
5 . مدیحت پردازان، ص 100 .