انسان ها مسافرانى هستند که دير يا زود به شهر آرمانى خود خواهند رسيد و اما اين که چقدر شرايط شهروندى را در خود ايجاد کرده اند، پرسشى است که هرکس خود مى داند . با نگاهى کوتاه و گذرا به برخى مؤلفه هاى آن «مدينه ى اميدها» در مى يابيم نسبت ما با آن چگونه است . باشد که بتوانيم با دست تدبير خود زمينه ى هرچه بهتر حضور در عصر روشنايى را فراهم سازيم .
1 . شهر ظهور، مدينه ى قسط و عدل
کم تر بشرى بر روى کره ى خاکى پاى گذاشته که فطرت الهى او، همواره او را به عدل و قسط فرانخوانده باشد . به گونه اى که ظالم ترين انسان ها نيز وقتى به وجدان خويش نظر کنند، عدالت را امرى نيک و ظلم و بى عدالتى را بد و ناشايست مى يابند . از اين روى، بشر از ابتداى آفرينش، همواره به اميد برپايى جامعه اى پر از قسط و عدل روزگار سپرى کرده است، اگر چه روز به روز برابعاد ظلم در زندگى او افزوده شده است . چه جنگ هاى خونينى که در طول تاريخ رخ ننموده و چه خون هاى پاکى که بر خاک ريخته، چه انسان هاى مظلومى که تنها بهره ى آنان از زندگى ظلم و تعدى ديگران بوده است و چه صفات روشن و سفيد تاريخ که به ظلم ظالمان تاريک و سياه شده است واما خداوند متعال اراده فرموده است که در پايان اين کتاب، برگه هاى سفيد و نورانى رقم خورد و نه تنها کشورمان به حکومتى عادلانه اداره شود، که تمامى زمين راعدل و قسط فراگيرد و زمام امور جامعه و فرد به دست صالحان و مستضعفان قرار گيرد . خداوند در اين باره فرمود: در حقيقت در زبور پس از تورات نوشتيم که زمين را بندگان صالح و شايسته ى ما به ارث خواهند برد . (1)و هم چنين فرمود: خداوند به کسانى از شما که ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده فرمود که (در ظهور قائم (عج)) در زمين خلافت دهد، چنان که امت هاى صالح پيامبران گذشته را جانشينان خود ساخت و دين پسنديده ى آنان را بر همه جا مسلط و نافذ گرداند و بر همه ى مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ايمنى کامل عطا فرمايد که مرا عبادت کرده، هيچ به من شرک نورزند و هر که بعد از آن (وعده) کافر شود پس آن گروه همه فاسقان تبه کارند» (2)
و انسانى که وارد اين شهر شود آکنده از عدل خواهد شد، رفتارش عدل، گفتارش عدل، راهش عدل و تمام وجودش سرشار از عدالت . وگرنه او در آن اجتماع جايگاهى نخواهد داشت . چرا که عدل و قسط وارد خانه هاى مردم و تمامى زواياى زندگى آن ها مى شود، همان گونه که سرما و گرما وارد مى شود . (3)
در آن زمان است که هيچ گردنى در قيد بندگى و بردگى باقى نخواهد ماند . حقوق هيچ انسانى توسط ديگرى پايمال نخواهد شد و بندهاى پيدا و پنهان بندگى غير خداوند، از دست و پاى انسانيت پاره خواهد شد . تمامى ستمکاران در صورت پافشارى بررفتار خود، هلاک خواهند شد . مستضعفان پس از سپرى کردن يک تاريخ مظلوميت، بر سرير پيشوايى زمين تکيه خواهند زد و اين وعده ى الهى است که فرمود: «و خواستيم بر کسانى که در زمين فرودست شده بودند، منت نهيم و آنان را پيشوايان (مردم) گردانيم و ايشان را وارث (زمين) کنيم . (4)
2 . شهر ظهور، مدينه ى رفاه
در آن تنها شهر پايانى تاريخ، همه چيز در تسخير انسانيت است، تا در راه رسيدن به کمال از آن بهره جويد . بر خلاف امروزه که رفاه مايه ى طغيان و سرکشى برخى مى شود، در آن روز، تمامى مواجب الهى در راه نزديک شدن به ذات خداوندى استفاده خواهد شد .پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) فرمود: در امت من مهدى قيام کند و در زمان او مردم به چنان نعمت و برخوردارى رفاه دست يابند که در هيچ زمانى نيافته باشند ... آسمان مکرر برآن ها ببارد و زمين چيزى از روييدنى هاى خود را پنهان نسازد ...» (5)
در آن دوران بى نيازى به حدى خواهد رسيد که مردمان جهت بهره مندى از ثواب پرداخت صدقه و انفاق، شهرهاى بسيارى را پشت سر مى گذارند، ولى هرگز کسى را نخواهند يافت تا به او انفاق نمايند . (6)
3 . شهر ظهور، مدينه ى امنيت و سلامتى
وقتى خورشيد عدالت طلوع کرد، تمام و زمين را عدل و قسط و رفاه سرسبز خواهد شد و امنيت به کامل ترين صورت ممکن خود را نشان خواهد داد .چرا که در آن زمان تمامى عوامل ناامنى از بين خواهد رفت . امنيت اخلاقى، اقتصادى، حقوقى، اجتماعى و خانوادگى در آن روز به اوج خود خواهد رسيد، به گونه اى که اگر يک زن مسافت بين عراق تا شام را به تنهايى سفر نمايد هيچ گونه خطرى او را تهديد نخواهد کرد . (7)
و اين امنيت نه تنها تمامى اهل زمين را تحت حمايت خود خواهد گرفت، که اهل آسمان ها نيز از پرتو آن بى بهره نخواهد ماند و همگى در رضايت کامل خواهند بود . (8)
4 . شهر ظهور، مدينه ى تربيت
در آن روزگار و آن شهر، همه ى سه اصل نخست، زمينه را فراهم مى کند تا انسان تحت تربيت انسان کامل، تا خدا پرواز کند . عدل به عنوان اساس حکومت و والاترين هدف قيام، زمينه ى رفاه همراه با امنيت را فراهم نموده، تا انسان بدون هيچ دغدغه اى تحت تربيت انسان واصل به قرب الهى بار يابد . روشن است که هرآن چه در هنگام ظهور دولت حق آشکار مى شود، همه در راستاى تربيت انسان ها براى رسيدن به کمال است . در آن شهر، تربيت بر اساس آموزه هاى تنها دين پذيرفته شده ى خداوند، اسلام عزيز خواهد بود . و تمامى اديان ديگر به حقانيت دين خاتم شهادت خواهند داد و سر تعظيم و تسليم فرود خواهند آورد (9) و همگان بر توحيد و يکتاپرستى اجتماع خواهند کرد (10) و تربيت قرآنى تمامى انسان ها را تحت نفوذ دستورات خود قرار خواهد داد، به گونه اى که حتى زنان در خانه هايشان براساس تعاليم کتاب الهى و سنت پيامبر (صلى الله عليه و آله) قضاوت و عمل خواهند کرد . (11) و چون چنين شد و هدف بزرگ تربيت انسان براى حرکت به سوى خداوند به اجرا درآمد، چراغ دانش و نور معرفت نقش بسيار مهم و اساسى ايفا خواهد کرد . امام باقر (عليه السلام) در اين باره فرمود: و آن گاه که قائم ما قيام فرمايد، خداوند دست عنايتش را بر سر بندگان کشيده، عقل هايشان جمع و اخلاقشان کامل گردد . (12) در شهر ظهور همه چيز عرفان است، آگاهى است، نور است و حکمت . ديگر جايى براى جهل و تاريکى باقى نخواهد ماند و در آن روزگار است که خداوند به نور خود زمين را نورانى خواهد کرد .واشرقت الارض بنور ربها» (13)
--------------------------------------------
پى نوشت ها :
1 . سوره انبياء، آيه 105 .
2 . سوره نور، آيه 55 .
3 . ر . ک . نعمانى، کتاب الغيبه، ص 296، ج 1 .
4 . سوره قصص، آيه 2 .
5 . على بن عيسى اربلى، کشف الغمه، ج 2، ص 488، علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 78 .
6 . نعمانى، کتاب الغيبه، ص 150، ج 8 .
7 . شيخ صدوق، خصال، ج 2، ص 625 .
8 . ر . ک . شيخ طوسى، کتاب الغيبه، ص 178، ج 136 .
9 . ر . ک . کلينى، کافى، ج 1، ص 432، ج 91 .
10 . شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 5 .
11 . نعمانى، کتاب الغيبه، ص 238، ج 3 .
12 . کلينى، کافى، ج 1، ص 25، ج 21 .
13 . سوره زمر، آيه 69 .