حضرت معصومه (س) در جمع بانوان محدّثه
  • عنوان مقاله: حضرت معصومه (س) در جمع بانوان محدّثه
  • نویسنده: سيد جواد حسينى
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 19:46:52 1-9-1403



آيتى از خداست معصومه / لطف بى انتهاست معصومه (س)
جلوه اى از جمال قرآن است / چهره اى حق نماست،معصومه (س)
عطر باغ محمدى دارد / زاده مصطفى است،معصومه (س)
پرتوى از تلألو زهرا / گوهرى پربهاست،معصومه (س)
ماه عفت نقاب آل کسا / دختر مرتضاست،معصومه (س)
اخترى در مدار شمس شموس / يعنى اخت الرضاست،معصومه (س)
زائران! يک در بهشت اينجاست / تربتش باصفاست،معصومه (س)
در توسل به عترت و قرآن / باب حاجات ماست،معصومه (س) (1)
حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 (هـ.ق) در مدينه منوره، ديده به جهان گشود چنان که در مستدرک سفينة البحار مى خوانيم:«فاطمة المعصومة المولودة فى غرّة ذى القعده سنة 173؛ فاطمه معصومه که در روز اول ذيقعده 173 بدنيا آمده است.» (2)
پدر بزرگوار آن حضرت، امام کاظم (ع) و مادر گرامى اش نجمه خاتون مى باشد که بعد از تولد توسط حضرت رضا (ع) به طاهره ملقب گرديد. (3) در نتيجه فاطمه معصومه (س) با امام رضا (ع) خواهر و برادر ابوينى هستند. فاطمه معصومه (س) در پى انتقال اجبارى امام هشتم به مرو،بعد از يک سال تحمّل دورى برادر بزرگوارش از مدينه منوره، عازم خراسان گرديد که در مسير سفر در 23 ربيع الاوّل سال 201 (هـ.ق) وارد شهر قم شده و مورد استقبال عدّه زيادى از مردم مشتاق و شيفته اهل بيت (ع) قرار گرفت، و بعد از هفده روز اقامت در منزل موسى بن خزرج، در سن 27 سالگى در سال 201 (هـ.ق) (به اتفاق مورّخان) (4) ديده از جهان فرو بست و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت، دفن گرديد.
به بهانه رحلت آن بانوى بزرگوار نگاهى گذرا داريم به بانوان محدّثه تاريخ اسلام، و مقام محدّثه بودن کريمه اهل بيت حضرت معصومه (س).

جايگاه زن در فرهنگ دينى

در فرهنگ قرآنى بر خلاف تصوّر برخى مکتبها و افراد که فقط مردان را الگوى افراد و جامعه مى دانند، آنجا که مى خواهد اسوه ها و نمونه ها را معرّفى کند در کنار اسوه بودن حضرت ابراهيم (ع) و حضرت رسول اکرم (ص) الگوها و نمونه هايى از زنان وارسته و همچنين زنان گمراه را به جامعه و مؤمنان معرّفى مى کند، قرآن علاوه بر فاطمه زهرا (س) و حضرت مريم (س) به عنوان الگو، همسر فرعون را نيز به عنوان زن نمونه معرّفى نموده است، زنى که در بدترين محيط و فاسدترين مکان، يعنى کاخ فرعون زندگى مى کرد، ولى با شکوه ترين ايمان و پايدارى و فداکارى را به نمايش گذاشت، قرآن درباره او مى فرمايد:
«و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!»نکته در خور دقّت در آيه فوق اين است که همسر فرعون همچون مريم (س) نه تنها الگو براى زنان است بلکه مثال و نمونه براى کل جامعه است.
اين نشان مى دهد که اسلام براى زنان آن قدر ارزش قائل است که به او ميدان داده تا در عرصه معنويات و پيشرفتهاى معنوى و اخلاق و فداکارى بتواند الگو و مثال براى مردان نيز باشد.
اسلام در تاريخ خود زنان نمونه در عرصه هاى مختلف فراوان داشته از جمله صحنه هاى علمى، و بخصوص صحنه هاى علوم دينى و نقل حديث، آنچه در اين بخش پى گيرى مى شود اسامى بانوانى است که در عرصه نقل حديث و روايات در دوره هاى مختلف الگو و نمونه بوده اند.

زنان محدّثه در عصر رسالت

در عصر رسالت رسول اعظم (ص) بانوان بى شمارى از خرمن علوم الهى خوشه چيدند و بعد از خود آنها را به عنوان يادگار براى نسلهاى بعدى نقل نمودند، از جمله اين افراد که مى توان نام برد:
1ـ اسماء بنت عميس که روايات مختلفى از جمله رواياتى درباره فاطمه زهرا (س) از او نقل شده است. 2ـ اسماء بنت يزيد الانصاريه. 3ـ ام اسلم صاحبة الحصادة. 4ـ امّ انس بن مالک. 5 ـ امّ حرام بنت ملحان. 6ـ امّ الحصين. 7ـ ام حکم بن الزبير. 8 ـ ام حميد الانصاريّه. 9ـ ام حارجه. 10 ـ ام الورداء. 11ـ ام رعلة القشيرية. 12ـام سليط. 13ـ ام سنان الاسلميّه. 14ـ ام شريک 15ـ ام عطيّة الدوسيّه. 16ـ ام عطيّة الانصاريه. 17ـ ام عطيه الخافضه. 18ـ ام غنم صاحبة الحصاة. 19ـ ام قيس بنت محصن الاسديّه. 20ـ ام کلثوم بنت عقبه. 21ـ ام بشرالانصاريّه. 22ـ ام هشام الانصاريّه. 23ـ برکة بنت ثعلبه (امّ ايمن). 24ـ خرامة بنت وهب. 25ـ خولة بنت عامر. 26ـ خولة بنت حکيم السليمة. 27ـ الربيع بنت معوّذ. 28ـ زينب (مرأة ابن مسعود). 29ـ زينب بنت ابى سلمة. 30ـ زينب العطارة الحولاء. 31ـ سبيعة بنت الحارث الاسلميّه. 32ـ سلمى (مولاة الرسول (ص)). 33ـ سودة بنت زمعة. 34ـ صفيّة بنت شيبه. 35ـ ضباغة بنت الزبير بن عبدالمطلب. 36ـ فاخته بنت ابى طالب. 37ـ فاطمه بنت اسد (مادر اميرمؤمنان علي (ع). 38ـ فاطمة الزهرا (س). 39ـ لبابة بنت الحارث. 40ـ ليلى الغفّاريّه. 41ـ ميمونة بنت الحارث. 42ـ نسيبه بنت کعب. 43ـ نسيبه بنت الحارث الانصاريّه. 44ـ ام سلمه (هند بنت ابى اميّه). ام المؤمنين همسر گرامى پيامبر اکرم (ص) که از جمله روايات مربوط به شهادت امام حسين (ع) و شأن نزول آيه تطهير و...را نقل نموده است. 45ـ هند بنت اثاثه. 46ـ عائشه دختر ابوبکر نيز از راويان زن مى باشد و.... (5)

بانوانى که از اميرمؤمنان علي (ع) نقل حديث نموده اند در عصر علوى نيز جمعى از زنان از مکتب درس آن حضرت دانش فرا گرفته اند، و اندوخته هاى خويش را در قالب روايات نقل نموده از جمله به اين افراد مى توان اشاره کرد:
1ـ ام الحسن النخعيّه. 2ـ ام حکيم دختر عمروبن سفيان الخوليه 3ـ ام خداش. 4ـ ام عبداللّه بن جعفر. 5 ـ ام موسى 6ـ حبابة الوالبيه 7ـ حلبة کنيز شيبان. 8 ـ زبراء کنيز امام علي (ع). 9ـ عمرة دختر طبيح. 10ـ فاطمه الزهرا (س). 11ـ نضرة الازديه. 12ـ ام سلمه (هند دختر ابى اميه) ام المؤمنين. 13ـ فضه خادمه، کنيز حضرت زهرا (س). (6)

بانوانى که از فاطمه زهرا (س) حديث نقل کرده اند حضرت زهرا (س) با اين که عمر کوتاهى داشت هم خود روايات قابل توجهى نقل نموده است که در کتابهايى همچون فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (س)، محمد دشتى، گردآورى شده است و هم بانوانى از علوم او بهره برده اند، رواياتى از او نقل نموده اند، مانند:
1ـ اسماء بنت عميس 2ـ زينب کبرا دختر علي (ع) و زهرا (س) 3ـ سلمى کنيز رسول خدا (ص) 4ـ فضه نوبيّه (خادمه) 5 ـ ام سلمه ام المؤمنين، همسر رسول اکرم (ص) 6ـ ام کلثوم دختر حضرت علي (ع) 7ـ زينب دختر ابى رافع (7)

بانوان محدّثه از امام حسن (ع) از حضرت امام حسن مجتبي (ع) نيز جمعى از بانوان حديث نقل کرده اند از جمله:
1ـ حبابة الوالبيه 2ـ فاطمه دختر حبابة الوالبيه 3ـ فاطمه دختر امام علي (ع) 4ـ زينب دختر علي (ع) (خواهر امام حسن) 5ـ نضرة العدويه (8)

بانوانى که از امام حسين (ع) حديث نقل کرده اند 1ـ حباة الوالبيّه 2ـ فاطمه دختر حبابة الوالبيه 3ـ زينب خواهر امام حسين (ع) که در وقايع کربلا سخنانى از امام حسين (ع) نقل نموده 4ـ سکينه دختر امام حسين (ع) 5ـ فاطمه کبرى دختر امام حسين (ع).

بانوان محدّثه در عصر امام سجاد (ع) در عصر امام سجاد (ع) بر اثر اختناق فراوان زنان کمترى جرأت نقل حديث پيدا کرده اند که چند نفر را مى توان نام برد.
1ـ ام البراء 2ـ حبابة الوالبيه 3ـ فاطمه کبرى دختر امام حسين (ع) 4ـ زينب دختر علي (ع).

بانوانى که از امام باقر (ع) حديث نقل کرده اند عمربن عبدالعزيز در دوران امام باقر (ع) اجازه نشر و نقل حديث را صادر کرد، حضرت باقر (ع) از فرصت استفاده وافر برده و شاگردان فراوانى را تربيت نمود، که در بين آنها از اين زنان مى توان نام برد.
1ـ ام هانى 2ـ حبابة الوالبيّه 3ـ خديجه دختر عمربن امام زين العابدين (ع) 4ـ خديجه دختر امام باقر (ع). (9)

بانوان محدّثه در عصر حضرت صادق (ع) انقلاب فرهنگى شيعه که در زمان حضرت باقر (ع) شروع شد و در زمان امام بحق ناطق حضرت صادق (ع) به اوج خود رسيد، و حضرت شاگردان بى شمارى که عدد آن تا چهار هزار نفر احصا کرده اند تربيت کرد، در بين اين شاگردان کسانى بودند که بيش از سى هزار حديث نقل کرده اند همچون محمد بن مسلم و زراره...در اين فرصت بانوان شيعه نيز بهره بردارى کردند و بعد از عصر رسالت بيشترين زنان محدّثه را در اين دوران مى توان مشاهده کرد که به اين افراد مى توان اشاره کرد:
1ـ ام اسحاق دختر سليمان 2ـ ام الاسود الشيبانيه 3ـ ام البداء 4ـ ام بکر 5ـ ام الحسن (ع) دختر عبداللّه بن امام باقر (ع) 6ـ ام الخير 7ـ ام الخير دختر امام باقر (ع) 8 ـ ام سعيد احمسيه 9ـ ام سلمه (ام محمد بن مهاجر) 10ـ ام سلمة دختر حضرت باقر (ع) 11ـ ام عيسى دختر عبداللّه 12ـ ام فروه مادر امام صادق (ع) 13ـ ام الحسن الصيقل 14ـ جويزه (همسر عيسى بن موسى الهاشمي) 15ـ حبابة الوالبيه 16ـ جويزة بنت الحارث 17ـ حمادة دختر حسن (خواهر ابى عبيدة الحدّاء) 18ـ رباب (همسر داود بن کثير رقى که خود از روات است) 19ـ عمرة دختر فضيل 20ـ سالمة کنيز امام صادق (ع) 21ـ سريه (جدّه ابى طاهر احمد بن عيسى که خود از روات مى باشد) 22ـ سعيده کنيز امام صادق (ع) 23ـ سعيده (خواهر محمد بن ابى عمير) 24ـ عمّه الحسن بن مسلم 25ـ عمّه محمد بن زياد 26ـ عمّه محمد بن مارد 27ـ فاطمه دختر امام صادق (ع) 28ـ فاطمه دختر عبداللّه بن ابراهيم 29ـ کلثوم دختر يوسف 30ـ مغيرة کنيز امام صادق (ع) 31ـ منة (خواهر محمد ابن عمير، که از روات معروف وثقه مى باشد و بنابر قول جمعى از علما مرسلات او مثل مسندات است) 32ـ ام الخير هرنيه البادقيه (10)

بانوان محدّثه در عصر امام کاظم (ع) اختناق و سخت گيرى در دوران امام موسى کاظم (ع) دوباره به اوج خود رسيد، لذا مى بينيم بانوان محدّثه در اين دوران آمار کمترى دارد، و در بين پنج نفر سه نفر از دختران آن حضرت هستند به اين ترتيب:
1ـ ام احمد دختر امام موسى کاظم (ع) 2ـ ام الحسين دختر امام کاظم (ع) 3ـ حبابة الوالبيه 4ـ سعيده 5 ـ فاطمه کبرى دختر امام کاظم (حضرت معصومه (س)) (11)

بانوانى که از امام هشتم روايت کرده اند تعداد زنانى که از مکتب رضوى دانش آموخته اند و در قالب روايات آن را به يادگار گذاشته اند به هشت نفر مى رسد:
1ـ حکيمه دختر حضرت امام کاظم (ع) 2ـ فاطمه بنت امام رضا (ع) 3ـ کلثوم بنت سليم 4ـ السيّدة خيزران 5 ـ سعيده 6ـ عذر (عذراء) 7ـ فاطمه بنت الامام الکاظم 8 ـ السيدة نجمه مادر امام هشتم (ع) (12)

بانوان محدّثه در دوران امام جواد (ع) از محضر مبارک حضرت جواد الائمه (ع) نيز جمعى از بانوان بهره برده اند از جمله به اين افراد مى توان اشاره کرد:
1ـ زهراء امّ احمد بنت الحسين 2ـ زينب دختر محمد 3ـحکيمه بنت امام موسى بن جعفر (ع) 4ـ حکيمه بنت امام رضا (ع) 5 ـ حکيمه بنت امام جواد (ع) (13)

بانوانى راوى در عصر امام هادي (ع) در دوران حضرت هادي (ع) اختناق به اوج خود رسيد و حضرت در سامرّا کاملاً تحت نظر قرار گرفت لذا کمتر شيعيان از حضور او بهره بردند، به همان نسبت بانوان محدّثه نيز به پايين ترين حدّ خود رسيده است تا آنجا که بيش از سه نفر از بانوان از آن حضرت حديث نقل نکرده اند:
1ـ ام کلثوم الکرخية 2ـ ام محمّد کنيز امام رضا (ع) 3ـ فاطمه دختر محمد بن هيثم (14)

دوران حضرت عسکري (ع) در عصر حضرت عسکري (ع) به شدّت سختگيرى و مراقبت از آن حضرت و تماسهاى او ادامه يافت، مخصوصاً با توجّه به اينکه متوجّه شده بودند که مهدي (ع) از نسل اوست، سختگيرى ها شديد شده بود، به اين جهت تنها زنى که از آن حضرت روايت نقل کرده است حکيمه خاتون دختر امام جواد (ع) و خواهر حضرت عسکري (ع) و عمّه امام زمان (عج) است. همان بانويى که جريان تولّد حضرت مهدي (ع) را به صورت گزارش لحظه به لحظه از زبان حضرت عسکري (ع) و مشاهدات خود نقل نموده است.
از آنچه بيان شد بدست آمد که حضرت معصومه (س) يکى از بانوانى است که از محضر پدر بزرگوارش بهره هاى فراوان برده و همين طور از برادر بزرگوارش حضرت رضا (ع) استفاده برده، و به صورت هاى مختلف از علوم بدست آورده براى هدايت جامعه بهره بردارى نموده است.
گاه در نبود پدر به پرسش شيعيان جواب مى داد، و آنچنان آنها را قانع مى نمود که مدال بلند «فداها ابوها؛پدرش فدايش باد»را از پدرش دريافت نمود. (15)
و گاه به صورت نقل حديث آن علوم را از خود به يادگار گذاشته است، چرا که او به خوبى از پيامبر اسلام آموخته بود که فرمود: «من تعلّم حديثنى اثنين ينفع بهما نفسه او يعلّمها غيره فينتفع بهما کان خيراً له من عبادة ستين سنةً؛ (16) کسى که دو روايت بياموزد و خود از آن بهره برد و يا به ديگرى بياموزد، تا او سود برد، برايش از عبادت شصت سال بهتر خواهد بود.» لذا هم خود احاديث فراوان را از پدر و برادر بزرگوارش فرا گرفت و هم با همه اختناق و سختگيريها رواياتى را براى مردم نقل نموده است.
از حضرت معصومه (س) آن بانوى علم و کرامت مجموعاً پنج حديث در منابع حديثى به يادگار مانده است، جالب اين است که چهار حديث آن بر محور امامت و ولايت دور مى زند، آرى حضرت معصومه (س) زمان را به خوبى شناخته، در دورانى که پدرش با بدترين شکنجه ها در کنج زندان جان مى سپارد، و او را بر تخته پاره بر دوش چهار حمّال قرار مى دهند و فرياد مى کشند «هذا امام الرّفضة؛ اين امام شيعيان است» و همين طور برادر بزرگوارش براى مراقبت و مواظبت بيشتر به بهانه ولايت عهدى به خراسان فرا خوانده مى شود. در چنين دورانى حضرت با احاديث ريشه دار و محکم پايه هاى امامت شيعه را تقويت و بازسازى مى کند يک جا به بيان حديث منزلت مى پردازد که سنّى و شيعه آن را نقل نموده اند، و بزرگترين سندى است بر امامت اميرمؤمنان علي (ع) آنجا که فرمود: «انسيتم قول رسول اللّه...انت منّى بمنزلة هارون من موسي؛ (17) آيا سخن رسول خدا (ص) که فرمود: جايگاه تو (اى علي) نسبت به من مانند (جايگاه) هارون (در برابر) موسى است فراموش کرديد.»
يعنى همچنان که هارون وصى و جانشين موسى بود، حضرت اميرمؤمنان (ع) نيز وصيّ پيامبر است، و بعد از او حسن و حسين (ع) تا مى رسد به موسى بن جعفر (ع) پس گفتن «امام الرفضه» توهين است، بلکه بايد گفت امام کاظم (ع) وصيّ و جانشين پيغمبر است، و حضرت رضا (ع) نيز چنين است، لذا دادن ولايت عهدى از طرف مأمون بى معنى است بلکه امام هشتم خود صاحب امامت و ولايت و جانشينى پيامبر است. همان سخنى را که خود حضرت رضا (ع) به مأمون فرمود: اگر خلافت و امامت حق تو است حق واگذارى آن را ندارى، و اگر حق ديگران است (که در حقيقت چنين است و حق ماست) تو چرا خود را خليفه خوانده و ولى عهد انتخاب مى کني.
حضرت معصومه با اين حديث فهماند که امامت امامان شيعه به عنوان وصايت و جانشينى نبي (ص) است نه به عنوان ولايت عهدى از طرف امثال مأمون.
در جاى ديگر به بيان حديث متواتر و قطعى غدير که امامت همه امامان شيعه در آن مطرح شده است پرداخت. چرا که پيامبر اکرم (ص) در ضمن خطبه غديريّه فرمود: «سپس بعد از من على ولى شما و امام به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علي (ع) تا روزى که خدا و رسولش را ملاقات مى کنيد مى باشد.» (18) آنجا که حضرت معصومه (س) از زبان خانم فاطمه زهرا (س) نقل نموده است که فرمود: «انسيتم قول رسول اللّه يوم غدير خمّ من کنت مولاه فعليٌ مولاه؛ (19) آيا سخن رسول خدا در روز غدير را فراموش کرديد که فرمود: هر که من مولاى اويم على مولاى اوست.»
در بخشى از حديث طولانى ديگر فرمود:که پيامبر در شب معراج روى پرده اى اين جمله را ديد: «خدايى جز خداى يگانه نيست، محمد رسول خداست، على وليّ و صاحب اختيار مردم است.» و در ادامه اين حديث آمده که «محمّد رسول اللّه عليّ وصيٌّ المصطفي؛ محمد رسول خدا است و على وصيّ مصطفى است.»
و در قسمت ديگرى از اين حديث مى خوانيم: «که رسول خدا (ص) پرسيد اين کاخ از کيست؟» جبرئيل گفت: يا محمّد لابن عمّک و وصيّک على بن ابى طالب؛ اى محمّد! اين خانه پسرعمو و جانشين تو على بن ابى طالب است.» (20)
اين که حضرت معصومه (س) از بين آن همه مسائلى که در شب معراج به وقوع پيوسته احاديثى را انتخاب نموده که مربوط به اثبات امامت علي (ع) به عنوان پايه گذار امامت شيعه است. نشان از آگاهى عميق و ژرف آن بانو نسبت به اوضاع زمانه است.
و براى تقويت ريشه هاى امامت و ولايت در درون دلهاى مسلمانان بخصوص شيعيان آثار گرانقدر محبّت اهل بيت را بيان نموده، آنجا که با سندش از طريق مادرش فاطمه زهرا (س) نقل نموده که فرمود: «من مات على حبّ آل محمّدٍ مات شهيداً؛ (21) همانا هرکس با محبّت آل محمّد (ص) بميرد شهيد مرده است.»
اين حديث فقط از زبان حضرت معصومه (س) در منابع شيعه نيامده است بلکه اهل سنت نيز اين حديث را با تفصيل بيشتر نقل نموده اند از جمله فخر رازى، زمخشرى، و قرطبى، از پيامبر اسلام (ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «هر کس با محبّت آل محمّد بميرد، شهيد از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر کس با محبّت آل محمد از دنيا رود، بخشوده شده از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر کس با محبت آل محمد (ص) از دنيا رود، با توبه از دنيا رفته است، آگاه باشيد! هر کس با محبت آل محمد (ص) از دنيا برود، فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مى دهد و سپس نکير و منکر به او بشارت دهند. آگاه باشيد! هر کس با محبّت آل محمّد (ص) از دنيا رود، در قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مى شود، آگاه باشيد! هر کس با محبّت آل محمّد از دنيا رود، خداوند قبر او را زيارتگاه فرشتگان قرار مى دهد، آگاه باشيد! هر کس با محبّت آل محمّد (ص) از دنيا رود، بر سنّت و جماعت از دنيا رفته، و آگاه باشيد! هر کس با عداوت آل محمّد (ص) از دنيا برود روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مى شود که در پيشانى او نوشته شده «مأيوس از رحمت خداوند» آگاه باشيد! هر کس با بغض آل محمّد (ص) از دنيا برود، کافر از دنيا رفته است، آگاه باشيد! کسى که با بغض آل محمّد (ص) بميرد بوى بهشت به مشام او نمى رسد.» (22)
در بخش ديگرى از حديث شب معراج پيش گفته مى خوانيم که «در روز قيامت همه مردم پا برهنه و عريان محشور مى شوند، جز شيعيان علي (ع) و همه مردم با نام مادرشان صدا مى شوند جز شيعيان على (ع) که با نام پدرانشان خوانده مى شوند.» پيامبر اسلام (ص) درباره راز اين مسئله از جبرئيل پرسيد، او پاسخ داد: «لانّهم احبّوا عليّاً فطاب مولدهم؛ چون علي (ع) را دوست داشتند ولادتشان پاک (و حلال) گرديد.» (23)
و در حديث چهارم طهارت و عصمت امام حسين (ع) را بيان نموده؛ (24)و در حديث پنجم مرکزيت يافتن قم را براى شيعيان پيشگويى نموده است. (25)

اختران شهر قم

در بخش پايانى خالى از لطف نيست که به اسامى بانوانى اشاره کنيم که در حرم حضرت معصومه (س) و در کنار آن بانو، و يا در شهر قم مدفون مى باشند. زيرا بسيارى از مردم و زائران قم از اين مسئله بى اطلاع و يا کم اطلاعند.

الف: مخدّرات مدفون در حرم در داخل حرم مطهر حضرت معصومه (س) و در زير گنبد آن بانو، پنج تن از مخدّرات ديگر آرميده اند که اسامى آنها به اين شرح است:
1ـ ميمونه دختر موسى مبرقع، نوه امام جواد (ع) 2ـ زينب دختر امام جواد (ع) 3ـ امّ محمّد 4ـ ام اسحاق جاريه محمد فرزند موسى مبرقع 5 ـ ام حبيب جاريه ابوعلى نوه امام رضا (ع) 6ـ ام قاسم، دختر على کوکبي.
لذا در قرن سوّم دو قبر به جاى گنبد فعلى بوده، يکى بر فراز قبر حضرت معصومه، و ديگرى بر فراز قبر پنج تن از مخدّرات پيش گفته. (26)

ب: بانوانى که بيرون از حرم مدفون هستند به غير از بانوان پيش گفته مخدّراتى نيز در گوشه و کنار قم دفن مى باشند که اسامى برخى از آنها به اين شرح است:
1ـ زينب دختر موسى مبرقع، فرزند موسى بن جعفر (ع)
2ـ فاطمه دختر با واسطه امام جواد (ع) 3ـ بريهه از دختران با واسطه موسى بن مبرقع فرزند موسى بن جعفر (ع) 4ـ ام سلمه از دختران با واسطه امام جواد (ع) 5 ـ ام کلثوم، از دختران با واسطه امام جواد (ع) اين پنج نفر در چهل اختران واقع در خيابان آذر (طالقاني) مدفون مى باشند. 6 ـ صفورا در خاکفرج 7ـ قبر امّ محمد دختر موسى بن جعفر (ع) 8 ـ ميمونه دختر موسى بن جعفر (ع) و...
در پايان براى حسن ختام مقاله:

از مدينه، به قصد خطه طوس / رهروى خسته پاست، معصومه (س)
تا زيارت کند برادر خويش / فکر و ذکرش دعاست، معصومه (س)
روز و شب، عاشقى بيان گرد / خواهرى با وفاست، معصومه (س)
يا مگر اوست، زينب دگرى / کز برادر جداست، معصومه (س)
تا بدانى که نيمه ره جان داد / بنگر اکنون کجاست، معصومه (س)
از وطن دور و از برادر دور / حسرتش غم فزاست، معصومه (س)
گرچه نشکسته سينه و پهلويش / در دلش داغهاست، معصومه (س)
داغ زهرا (س) و داغ اجدادش / وارث کربلاست، معصومه (س)
هر حسينيه بيت اوست (حسان) / چونکه صاحب عزاست، معصومه (س) (27)
--------------------------------------------
پى نوشت ها :
1. شعر از حسان چايچيان.
2. شيخ على نمازى، مستدرک سفينة البحار، ج 8، ص 257، ماده «فطم».
3. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 367؛ عماد زاده، زندگانى حضرت موسى بن جعفر، ج 2، ص 375.
4. حسن بن محمد بن حسن قمى، تاريخ قم، ص 213 و سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج 8، ص 290 و شيخ ذبيح اللّه محلّاتى، رياحين الشريعه، ج 5، ص 32.
5. ر.ک زنان دانشمند و راوى حديث، احمد صادقى اردستانى، دفتر تبليغات، ص 28 ـ 238 و رـ ک بارگاه فاطمه معصومه، تجليگاه فاطمه زهرا (س)، سيد جعفر ميرعظيمى، دفتر تبليغات اسلامى، اول، 1383، ص 35 ـ 37 و اعلام النساء المؤمنات، ص 660.
6. بارگاه فاطمه معصومه...، همان، ص 36 ـ 38؛ زنان دانشمند، همان، ص 242 ـ 254.
7. ميرعظيمى، همان، ص 38؛ زنان دانشمند، ص 255 ـ 268.
8. همان، ص 269 ـ 273.
9. ميرعظيمى، همان، ص 38 ـ 39؛ زنان دانشمند، ص 276 ـ 289.
10. زنان دانشمند، همان، ص 288 ـ 342 و سيد جعفر مير عظيمى همان، ص 40 ـ 41 اعلام النساء المؤمنات، ص 630.
11. زنان دانشمند، ص 343 ـ 355 و اعلام النساء المؤمنات، ص 570 ـ 579.
12. بارگاه فاطمه...، ص 42؛ زنان دانشمندان، ص 357 ـ 364.
13. همان، به ترتيب، ص 43، ص 365 ـ 368.
14. مير عظيمى، همان، ص 43، زنان دانشمند، ص 367ـ 370.
15. اعلام النساء، ص 692؛ تاريخ اهل بيت، ص 82، کريمه اهل بيت، على اکبر مهدى پور، ص 171.
16. متقى هندى، کنزالعمال، مؤسسة الرسالة، ج 10، حديث 28849.
17. الغدير، ج 1، ص 197، انس المطالب، فى مناقب على بن ابى طالب،ص 49؛ بحارالانوار ج 36، ص 353، عوالم، ج 21، ص 354، ح 3.
18. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 37، ص 207 ـ 208؛عوالم، شيخ عبداللّه بحرانى، ج 15، ص 375.
19. همانها، الغدير، ج 1، ص 197 ؛ اعلام النساء المؤمنات، ص 578.
20. بحارالانوار، ج 68، ص 77؛ عوالم، ج 21، ص 325؛ ينابيع المودة، ص 257.
21. آثار الحجة، ج 1، ص 8 ـ 9؛ عوالم، ج 21، ص 354.
22. الکشاف، زمخشرى، بيروت، ج 4، ص 220 ـ 221؛ تفسير فخر رازى، ج 27، ص 165 ـ 166؛ تفسير قرطبى، ج 8، ص 5843.
23. بحار، ج 68، ص 77.
24. بحارالانوار، ج 43، ص 243، امالى شيخ طوسى، ص 82، اعلام النساء المؤمنات، ص 579.
25. فروغى از کوثر، ص 49.
26. تاريخ قم، ص 214، بحارالانوار، ج 60، ص 220؛ بارگاه حضرت معصومه، ص 66.
27. شعر از حسان چايچيان.