چکيده
يکي از راه هاي بسيار مؤثر نشر معرفت، فرهنگ و اخلاق والاي انساني در سطح عام و در ميان تودهها و ايجاد مدرسهاي عام براي ساختن روح مردم و تبيين "ابعاد صيرروت" (بُعدهاي گوناگون دگرگون گشتن و ساخته شدن)، دعا و متون دعايي است. دعا به آن اندازه و با آن کيفيت بسيار متعالي که در اسلام مطرح شده، و ابزار حرکت "تعليم و تربيت" قرار گرفته در اديان و مکاتب ديگر مطرح نشده است؛ از آنجا که اين همه حقايق و معارف تربيتي و علوم عالي الهي و تعاليم متعالي انساني در جاي ديگري جز اسلام وجود نداشته است و ندارد پس ميتوان "مکتب دعا" را، يک حرکت تربيتي مؤثر، و يک مدرسة روحي تکامل و تربيتي والا به شمار آورد.حال دعا که حال اهتزاز و جنبش روح انسان به سوي ديار ملکوت و ارتباط مجذوبانه و عاشقانه دل با الله است اشرف و اعزّ حالات آدمي است و غايت از تمام عبادات، تحصيل همان حالت است. چنانکه فرمودهاند :
"الدعاء مخ العِبادة"1 چه آنکه حقيقت عبادت، تذلل و عرضِ نيازِ مخلوق به آستان خالق است؛ و اين، به گونهاي بسيار روشن، در دعا ظاهر ميشود.
به همين جهت در آيه کريمه "و قال ربکم ادعوني استجب لکم ان الذين يستکبرون عن عبادتي سيد خلون جهنم داخرين"2. پروردگارتان فرمود : "مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم، در حقيقت، کساني که از پرستش من کبر ميورزند به زودي خوار در دوزخ درميآيند."
زراره در مورد اين آيه، از امام باقر (عليه السلام) نقل کرده که فرمود : "هو الدعاء و افضل العباده الدعاء"3 (مقصود از عبادت در اينجا) دعاست. و برترين عبادت، دعاست.
آنچه توجه به آن لازم است اين است که اين همه شرف و شکوه جلال، از آنِ "حالِ دعا" است نه صِرف لقلقة لسان و فقط تلفظ به زبان که نه عشق و شوري در دل پديد آورد و نه اهتزاز و جنبشي در جان بيفکند.
ادبيات دعا در مذهب شيعه
دعا در لغت به معناي "ندا و صدا زدن" و "خواندن"4 آمده. به معناي "دعوت کردن" است و در زبان ترکي از آن به "چاغِرماق" نيز تعبير ميشود.5 همچنين به معناي فراخواني و حاجتخواهي و به معناي مفهوم طلب ميل و توجه به ذات باريتعالي و وجه الله است.6 دعا در اصطلاح عبارت است از خداخواني و استغاثه و زاري و درخواست چيزي از نيک يا بد براي خود يا ديگري، از درگاه الهي.حقيقت دعا، يعني توجه به خداوند متعال و درخواست رحمت و عنايت او، در سرشت هر مخلوقي انسان و غيرانسان نهفته است.
دعا از نظر "فطرت"
چون واقعيت مخلوق چيزي جز فقر و نياز به خالق نيست و تعلق و آويختگي به خالق، عين تحقق ذات مخلوق است، لذا چنين وجودي هرگز نميتواند در ذات خويش از دعا و تضرع و ابتهال، انفکاک پيدا کند. چه آنکه وي در اصل و اساس خلقتش، به حال "دعا" و دست به دامن خداست؛ هر چند بر اثر تربيتهاي ناصحيح، حجابهايي از جهالت و قسوت، چهرة فطرتش را پوشانده و او را از فقر و نياز ذاتي به خدا، غافل کرده و به بيراهه برده باشد.لذا همين آدم غافل ناآگاه، آنگاه که در تنگناي مصائب به فشار افتاد و علل و اسباب، به کلي از او منقطع گشت، آن پردهها و حجاب ها يک جا به کنار رفته و آويختگي فطريش به خدا که همان اصل وجود اوست، بر او روشن ميشود. در اين موقع است که اضطراراً دست به دعا برميدارد و التجا به خدا ميبرد و فرياد "يا ربّاه" از عمق جان سر ميدهد7 "وَ جاءَ هُم المَوجُ مِن کُلِّ مکانٍ و ظَنُّوا اَنُّهُم اُحيطَ بِهِم دَعَوُا الله مُخلِصينَ لَهُ الدّين" 8 و موج از هر طرف بر ايشان تازد و يقين کنند که در محاصره افتادهاند، در آن حال خدا را پاکدلانه ميخوانند که : "اگر ما را از اين [ورطه] برهاني، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم شد".
دعا از ديدگاه "قرآن"
همان گونه که در مقدمه گفته شد، دعا در منطق قرآن کريم، "عبادت" است و شخص مُعرِض از دعا، مستکبر از عبادت خدا محسوب و محکوم به عذابِ ذلّت بار جهنم است، چنانکه فرموده است :"وَ قالَ رَبُّکُم اُدعُوني اَستَجِب لَکُم اِنَّ الذين يَستکبرونَ عَن عبادتي سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ"9 پروردگارتان فرمود : "مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم، در حقيقت، کساني که از پرستش من کبر ميورزند به زودي خوار در دوزخ درميآيند".
همچنين در آيات آخر سورة فرقان، پس از ذکر صفات عالية "عبادالرحمن"، اشاره به کليد اساسي مکارم انساني فرموده است که :
"قُل ما يَعبَؤُبِکُم رَبّي لَولا دُعاکُم"10
(اي پيامبر به مردم) بگو : اگر دعاي شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نميکند. ارزش قدر و منزلت شما در پيشگاه خدا در گرو دعاي شما است .
و ايضاً ميفرمايد :
"اُدعُوا رَبَّکُم تَضَرُّعاً وَ خُفيَهً اِنّهُ لايُحِبُّ المُعتَدينَ"11
پروردگار خود را به زاري و نهاني بخوانيد (استنکاف از دعا که تجاوز از مرز عبوديت و بندگي است، منماييد؛) که او از حدّ گذرندگان را دوست نميدارد.
و نيز ميفرمايد :
"وَ اِذا سَاَلَکَ عِبادي عَنّي فَاِنّي قَريب اُجيبُ دَعوَهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَليَستَجيبُوا لي وَ ليُؤمِنُوا بي لَعَلَّهُم يَرشُدُون"12
و هر گاه بندگان من، از تو دربارة من بپرسند، ]بگو[ من نزديکم، و دعاي دعاکننده را به هنگامي که مرا بخواند اجابت ميکنم، پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند، باشد که راه يابند.
دعا از ديدگاه "روايات"
از پيامبر اکرم (ص) مأثور است :"اِفزَعوا الي الله في حوائِجِکُم. وَ الجَؤُوا اِلَيه في مُلِمّاتِکُم. وَ تَضَرَّعوا اِلَيه وَ الدعُوهُ فاِنَّ الُّدعاءَ مُخُّ العِبادَهِ. وَ مامِن مُؤمِنً يَدعُو الله اِلّا استَجابَ. فَاِمّا اَن يُعَجِّلَهُ لَهُ فِي الدُّنيا، اَو يُؤَجِّلَ لَهُ فِي الآخِرَهِ، وَ اِمّا اَن يُکَفِّرَ عَنهُ مِن ذُنُوبِهِ بِقَدرِما دَعا، مالَم يَدعُ بِما ثَمٍ"13
در حوايج خويش از خدا استغاثه نماييد. در شدايد زندگي به پناه خدا برويد. به درگاه او تضرع کنيد و او را بخوانيد. چه آنکه دعا، مغز عبادت است. و هيچ فرد باايماني نيست که خدا را بخواند مگر اينکه خدا دعاي او را مستجاب گرداند. منتها يا در همين دنيا خواستهاش را ميدهد؛ و يا به آخرت تأخير انداخته و آنجا عنايت ميفرمايد، و يا بقدر آنچه دعا کرده از گناهانش ميآمرزد؛ مادام که کار نامشروعي را از خدا طلب نکند.
از امام صادق (ع) منقول است که فرمود :
"يا مُيَسِّرُ، اُدعُ و لاتَقُل : اِنَّ الاَمرَ قَد فُزِغَ مِنهُ. اِنَّ عِندَاللهِ عزَّوَجَلَّ مَنزِلَهً لاتُنالُ اِلّا بِمَساَلَهٍ. وَ لَو اَنَّ عَبداً سَدَّفاهُ وَ لَم يَسأل، لَم يُعطَ شَيئاً. فَسَل اُعطَ. يا مُيَسَّرُ. اِنَّهُ لَيسَ مِن بابٍ يُقرَعُ اِلّا يوشِکُ اَن يُفتَحَ لِصاحِبِهِ"14
اي ميسر (اسم راوي است) دعا کن و مگو که کار تمام شده است [همه چيز از تقدير خدا گشته و ديگر دعا فايدهاي ندارد]. چه آنکه نزد خداي عزوجل منزلتي است که به آن نميشود دست يافت مگر از طريق دعا و تقاضاي از خدا. و اگر بندهاي دهان خود را ببندد و از خدا نخواهد، چيزي به او داده نميشود. پس بخواه تا به تو بدهند. اي مُيسّر، حقيقت آنکه هيچ دري نيست که کوبيده شود مگر آنکه به زودي به روي کوبندهاش گشوده گردد.
در عظمت و اهميت دعا ، روايات بيشماري از لسان معصومين عليهمالسلام وارد شده است که به دو نمونه اکتفا شد.
آفاق تعبير در دعا
"دعاها با الفاظي فصيح و بليغ، واژههايي حساس و هيجانبار، ترکيبهايي جذاب و نفوذگر، مضمون هايي ژرف و بياني تکاندهندة روح و بخشندة حيات به دل ادا گشتهاند. در دعاها آفاقي از تعبير پديد آمده است که به خوبي ميتوانند دل را بيدار کنند، و شور دروني انسان را برآشوبند، و شعور ناب را در آدمي فعال سازند، و اعماق فطرت را به هيجان آورند، و روح را صيقل دهند، و به انسان صلابت دهند".15آفاق جليل تربيت
دعاهاي مختصر و مفصل، با مضمون هاي بي مانند انسانساز و جامعهپرداز، در انواع مختلف معرفت، و تعهد و رسالت و صلابت و حضور، چنان فراوان است که به چندين مجلد ميرسد. ما در اينجا به اختصار به ذکر يک نمونه ميپردازيم.اين نمونه که ذکر ميشود دعايي است بسيار عجيب و بي مانند وتکاندهنده، در مقياس تعالي فردي، و تربيت اجتماعي، و تحققِ انساني، در آفاق جليل تربيت و حضور :
"اَللّهُمَّ أَدخِل علي اَهلِ القُبور السُّرور! اَللّهُمَّ آَغنِ کُلَّ فقير! اللّهُمَّ اَشبِع کُلَّ جائعُ! اللّهُمَّ اکسُ کُلَّ عُريان! اللّهُمَّ اقضِ دين کُلَّ مَدين! اللّهُمَّ فَرِّج عن کُلَّ مَکرُوب!…"16
خداوندا! اسيران خاک را [که در اندوهان عالم برزخ گرفتارند] شاد کن. خداوندا! همة ناداران را توانگرساز. خداوندا! همة گرسنگان را سير کن. خداوندا! همة برهنگان را جامه بپوشان. خداوندا! قرض همة قرضداران را ادا کن. خداوندا! بار غم از دل همه غمداران بردار!
"اکنون در اين دعا و آفاق جليل آن بنگريد! و روح حياتي و موج آفرين آن را لمس کنيد : اين چشماندازهاي گسترده انساني، اين پهنههاي کرانه ناشناس عواطف بشري، اين اقيانوس موج خيز احساسات همگاني، اين همه چگونه در اين رواق مخلوت الهي، و تلألؤ تَألُّه الهي تعبيه شده است. در اين مکتب به همه افراد تعليم شده است که حتي در مقام خلوت با خداي خويش چنين و اينسان به ياد همه انسان ها و نگران وضع آنان باشند، و همه دردها و گرفتاري ها را لمس کنند و براي رفع آنها خداوند را بخوانند.
واژة "کل" (همه)، در اين دعا بسيار آموزنده است و بسيار پربار؛ که، همه ناداران، همة گرسنگان، همة برهنگان، همه غريبان، همة بيسروسامانها… و آن "همة" ديگر".
در اين دعا علاوه بر ابعاد توحيدي و انساني ياد شده، پيام مهم ديگري که وجود دارد اين است که چون مسلمان ميداند که جهان، جهان اسباب است و خداوند متعال هر کاري را با اسباب آن انجام ميدهد بالطبع توجه مييابد که او بايد در کنار دعا کردن دست به کار نيز ببرد، و در جهت بينيازسازي نيازمندان، و سير کردن گرسنگان، و پوشيدن برهنگان و … با صدق و کوشايي و به اندازه توان ومقام و موقعيت خويش بکوشد.
نخستين جمله اين دعا دربارة مردگان است (آنان که رفتند و دستشان از جهان کوتاه شد، و با نتايج و آثار اعتقادات و افکار و اعمال خويش محشور گشتند)، و براي آنان از درگاه خداوند متعال سرور و شادي روح مسألت شده است.
و اين شروع از جمله براي آن است که ما را به ياد آنان بيندازد و بلکه به ياد خودمان نيز، و به ياد روز رفتن از جهان و خفتن در دل خاک گورستان. همچنين جملة آغاز دعا به ما يادآوري ميکند که مشکل در آن جهان (جهان برزخ و جهان رستاخيز)، مشکل حزن و اندوه است، حزن و اندوهي گران و ماندگار که از ياد دنيا و از دست دادن فرصتهاي دنيا بر انسان مستولي ميگردد، و براي روح انسان، دوزخي گران پديد ميآورد، ياد فرصت هايي که براي عبادت خدا و امکاناتي که براي خدمت به خلق خدا داشتهايم و و از آنها بهره نبردهايم.
و چنين است فوران اعماق "دعا" و اشعه "آفاق صيرورت"، و پيامهاي گوناگون "تربيت" که "مکتب دعا"، تحقق بخش آنهاست.17
دعا و سلوک الهي
اينکه گفتهاند : "سلوک، سير الي الله است اولاً. و سير في الله است. ثانياً، که تمامي ندارد" از جمله بهترين مقدمات اين سير هر دو خواندن متأملانه دعاهاي توحيدي و معتبر است. پس هر گاه طالب لعل و گوهري به هم رسد، خورشيد از پرورش معدن و کان دريغ نخواهد کرد.18حوزههاي گوناگون آداب دعا
کتابهاي دعا از ديد کلي به چند گروه تقسيم ميشوند :دسته نخست : کتابهايي است که صرفاً مشتمل بر دعاها بوده و به تناسب تقسيمبندي مؤلف و موضوع ادعيه که دربارة روزهاي هفته، ماه و يا سال باشد، ترتيب يافته است.
نمونه اين نوع کتب ادعيه عبارتند از : 1- مصباح المتهجد، تأليف شيخ طوسي. 2- اقبال الاعمال تأليف سيد بن طاووس. 3- بلدالأمين تأليف کفعمي.
دسته دوم : کتابهايي است که دربارة آداب دعا نوشته شده است.
نمونه اين نوع کتب ادعيه عبارتند از : 1- عُدَّهُ الدّاعي و نَجاحُ السّاعي تأليف ابن فهد حلَي. 2- آداب دعا تأليف سيدمحمد باقر بن اسماعيل خاتون آبادي.
دستة سوم : کتابهايي است که به نحوي مربوط به امور طلسمات شده و در آنها از تعويذات و ادعيه بهره گرفته شده است.
نمونه اين نوع کتب ادعيه عبارتند از : 1- مُهَجَ الدَّعوات و مَنهَجُ العبادات، تأليف سيد بن طاووس.
دسته چهارم : کتابهاي مربوط به استخاره است. دليل احتساب اين آثار در ميان کتابهاي دعا، اين است که دعاهاي عندالاستخاره به تفصيل در آنها آمده است؛ علاوه بر اينکه، خود استخاره نوعي دعا است.
نمونه اين نوع کتب ادعيه عبارتند از : 1- فتحُ الابواب تأليف سيد بن طاووس. 2- مفاتيح الغيب تأليف علامه مجلسي.
دسته پنجم : کتابهاي مشتمل بر زيارات است که به هر روي از همان آغاز پيوسته به کتابهاي دعا بوده است، کتابهايي که از آنها با عنوان المزار يا شبيه آن يادشده است. شيخ صدوق، شيخ مفيد، شهيد اول و شماري ديگر از علماي شيعه در اين باب تأليفاتي دارند.
نمونه اين نوع کتب ادعيه عبارتند از : 1- کامل الزيارات تأليف ابن قولويه. 2- المزار تأليف شيخ مفيد.
گفتني است که فرهنگ دعا و زيارت تا اندازه زيادي به يکديگر آميخته بوده و به طور معمول در کنار يکديگر قرار داشته است.19
مراحل آداب دعاي شيعي و جوامع مهم و شاخص هر دوره
الف) آداب دعاي شيعي تا زمان شيخ طوسي
پيش از شيخ طوسي، آثار فراواني در گردآوري ادعيه در ميان جامعه فرهنگي شيعه تأليف شد، آثاري که شيخ طوسي و عالمان شاخص در زمينه ادعيه، تا قرنها از آنها در تأليف کتابهاي دعايي خويش بهره بردهاند، اما به مرور زمان آن آثار از ميان رفته است. اما عليرغم از بين رفتن بسياري از آثار، با آگاهي از نام کتابها، با ادبيات شيعي در هر موضوع و گستردگي آن آشنا ميشويم. در زمينه دعا هم ميتوانيم با رجوع به فهرست هايي همچون فهرست نجاشي، فهرست طوسي و …فهرستي از ادب دعا را در شيعه به دست آوريم.20 تا قبل از شيخ طوسي، يکي از مهمترين آثار شاخص در زمينه دعا و زيارت، کتاب کامل الزّيارات تأليف ابن قولويه قمي است.ابن قولويه قمي، فقيه محدث در قرن چهارم هجري و متوفاي 368 ه.ق است. و هر گاه به طور مطلق "ابن قولويه" گفته شود منظور وي، يعني جعفر بن محمد بن قولويه است.21
شيخ طوسي مينويسد : وي تأليفات فراواني دارد از جمله تصنيفات او کتاب جامع الزيارات است.22
کتاب کامل الزيارات در 108 باب، تأليف شده که به تصديق ارباب فن از بهترين کتابهاي تصنيف شده در باب زيارت چهارده معصوم عليهم السلام است23 با حمد و سپاس به درگاه ايزد الهي، شروع، و با عبارت "تمت بعون الملک الوهاب في تاريخ يوم الاربعاء…" تمام ميشود.
ب) آداب دعاي شيعي از شيخ طوسي تا ابن طاووس
شيخ طوسي مهم ترين شخصيت و دانشمند شاخص در قرن پنجم (م 460 ه.ق) محسوب ميشود و صاحب تأليفات فراواني در زمينه کتب متعدد علوم اسلامي در فقه، اصول، حديث، رجال، درايه، تفسير کلام، دعا و .. است.مهمترين اثر دعايي که شيخ طوسي تأليف کرده و در اصل پدر ادب دعايي شيعه بايد خوانده شود کتاب سترگ و پرارج "مصباح المتهجد" است.
مصباح المتهجد، از کتب نفيس و کمنظير شيعه است. اين کتاب گرانقدر مشتمل بر عبادات و دعاهايي است که از ائمه طاهرين عليهم السلام در ساعات و روزها و هفتهها و ماههاي سال رسيده است. اين کتاب يکي از پرارزشترين کتب ادعيه شيعه است که از حيث صحت و اعتبار و قدمت، در ميان کتب مشابه خود امتياز خاصي دارد.24
اين اثر مفصل در سالهاي اخير به همت موسسه "فقه الشيعه" و به کوشش آقاي "ابوذر بيدار" و با مقابله نسخههاي متعدد به چاپ رسيده است. شيخ طوسي پس از تأليف اين اثر به تلخيص آن همت گماشت که از آن با عنوان مصباح صغير ياد شده است25. کتاب شريف مصباح المتهجد، با بياني از طهارت و احکام طهارت شروع ميشود؛ آنگاه به بيان نمازها و دعاهاي نماز، و اعمال ماههاي رجب، شعبان، رمضان و .. پرداخته و در آخر کتاب، را به بيان فصلي در احکام زکات اختصاص داده است26
ج) ابن طاووس و ادبيات دعا در شيعه
در تاريخ ادبيات شيعه دوازده امامي شخصيت شاخص و برجستة قرن هفتم م 664 رضيالدين علي بن موسي بن طاووس، جايگاه ويژهاي را به خود اختصاص داده است. او متعلق به خانداني سرشناس و مردي پرهيزگار و عالمي بزرگ بود27سيد بن طاووس در جهان تشيع شهرت بسزايي دارد28 او زبانزد عام و خاص در زهد و تقوا و عرفان و اخلاق بود و تقواي وي از بسياري از عبارات تأليفاتش ميدرخشد.
در کتاب "امل الامل" در ذيل شرح حال سيد بن طاووس آمده است : حالات او در علم و فضل و زهد و عبادت و فقاهت و جلالت و ورع و .. مشهورتر از آن است که ذکر شود29 ابن طاووس شمار قابل توجهي تأليف در موضوعات مختلف از خود بر جاي گذاشته که مهم ترين آنها در زمينه ادعيه است.
مهمترين آثار دعايي سيد بن طاووس عبارتند از :
1- اقبال الاعمال 2- جمال الاسبوع 3- الدّروع الواقيه 4- مُهج الدّعوات و منهج العبادات 5- فتح الابواب 6- الأمان من اخطار الاسفار و الزمان 7- فلاح السائل و نجاح المسائل و …
1- اقبال الاعمال : در اين کتاب دو جلدي ادعيه ماههاي سال در دو بخش مجزا از ماه شوال تا ذيحجه، و از محرم تا شعبان، فراهم آمده است30 همچنين اين اثر شريف، توسط مکتب الاعلام الاسلامي به تحقيق جواد قيومي اصفهاني در سه مجلد گردآوري شده است.
2- جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع : اين کتاب مستطاب سيدبن طاووس، در 49 باب تدوين شده، و دربارة نمازها، اذکار و ادعيه اي است که مؤمنان بايد در روزها و شبهاي هفته، ماه و سال بخوانند. نه باب نخست کتاب دربارة دعاهاي روزهاي هفته است. بيشتر مطالبي که در پي نه باب نخست ميآيد دربارة روز جمعه و دعاهايي است که در اين روز بايد خواند31 کتاب مذکور توسط مؤسسه الآفاق در سال 1371 ش به تحقيق جواد قيومي اصفهاني به چاپ رسيده است.
3- الدّروع الواقيه مِن الاخطار فيما يعمل في شهر يوم علي التکرار : اين کتاب، مجموعه دعاهايي است که آدمي را از بلاها و خطاهاي گوناگون نگه ميدارد. کتاب مذکور در 22 فصل تدوين گرديده و دعاهايي را که در آن آمده بايد در روزهاي ويژة هر ماه تکرار کرد32
4- مُهّجُ الدّعوات و منهج العبادات : کتاب باعظمت مهج الدعوات، مربوط به امور طلسمات بوده و در آنها از تعويذات و ادعيه بهره گرفته شده و مشتمل بر انواع حرزهاي چهارده معصوم (ع)، قنوتهاي ائمه معصومين و ادعيههاي مأثور، است33
5-فتحُ الابواب بَينَ ذَوي الألباب و بين رَبّ الأرباب فِي الاستخارات : اين کتاب مهم و مستقل که در زمينة استخاره تأليف شده فتح الابواب سيدبن طاووس است. کتاب شامل مطالبي است در دفاع از استخاره و نشان دادن استفادههاي مختلفي که ميشود از آن کرد. دليل احتساب اين نوع آثار در ميان کتابهاي دعا، اين است که دعاهاي عندالاستخاره به تفصيل در آنها آمده است؛ علاوه بر اينکه، خود استخاره نوعي دعا است.34
6-الأمان مِن أَخطار الاسفار و الزمان : اين کتاب شريف سيد بن طاووس در مورد ادعيه سفر و آنچه که در سفر لازم است مراعات شود، تأليف شده است. برخي از مطالب کتاب بدين گونه است : آداب سفر و دعاهاي آن و حرزهايي که بايد همراه داشت، ياراني که بايد همراهشان بود، چگونگي رفتار با همسفران، چگونگي محافظت خود از خطر و مرض، و ادعيه براي مراحل مختلف سفر.35
7- فلاح السائل و نجاح المسائل في عمل اليوم و الليل : اين کتاب مستطاب، مشتمل بر دو جزء و شامل 43 فصل است. اولين جزء مشتمل بر سي فصل و شامل ادعيهاي است که بايد ميان ظهر و شب خوانده شود؛ جزء دوم مشتمل بر ادعيهاي است که از وقت بيدار شدن براي نماز شب تا قبل از ظهر بايد خوانده شود.36
د) ادبيات دعا پس از ابن طاووس تا کفعمي
از زمان درگذشت سيد بن طاووس در سال 664 تا سال درگذشت کفعمي در سال 905 آثار ديگري بر ادبيات دعايي شيعه افزوده شد. يکي از رايج ترين اين آثار کتاب "عُدة الدّاعي و نجاح السّاعي" تأليف ابن فهد حلي (م 841 ق) است.اين کتاب با عنوان نبذه الداعي في مختصر عده الداعي توسط خود ابن فهد تلخيص شده است.37
ابن فهد حلي از دانشمندان و فقهاي نامي، و صاحب آثار ذيقيمت علمي و ديني بوده، و از لحاظ قداست نفس و طهارت روح و تقوي و فضيلت، نظير سيد بن طاووس، سيد مهدي بحرالعلوم و از اعاظم و افاخم علماي طراز اول محسوب ميشوند.38
کتاب کم نظير عُدّة الدّاعي و نجاح الساعي ابن فهد حلي، داراي يک مقدمه، شش باب، يک ارشاد و يک خاتمه به شرح ذيل ميباشد :
مقدمه : تعريف دعا، باب اول : تشويق به دعا، باب دوم : اسباب اجابت، باب سوم : اوصاف دعاکننده، باب چهارم : کيفيت دعا، باب پنجم : ذکر، باب ششم : تلاوت قرآن. ارشاد : اهميت تقوا و ترک گناه، خاتمه : اسماء حُسناي الهي.39
يکي از چهرههاي شاخص و درخشان در دعاي شيعي، تقيالدين ابراهيم بن علي بن حسن بن محمد بن صالح عاملي جبعي معروف به کفعمي است. شيخ کفعمي از مشاهير فضلا و محدثين و صلحا و متورعين و شخصيتي عابد و زاهد بوده و داراي تصانيف متعددي که بيشتر در زمينه ادعيه و حديث و موعظه است، مي باشد.40
در فوائد الرضويه در شرح حال ايشان آمده است : شيخ ثقه، جليل فاضل، اديب، محدث، شاعر، عابد و زاهد، معروف به شيخ کفعمي است. و اين شيخ صاحب تأليفات شريفه است از جمله : مصباح و بلدالأمين در دعا.
درمورد مرحوم کفعمي حکايتي غريب نقل است که ملخّصش آنکه : "وقتي يکي از کشاورزان جبل عامل، زمين را با گاو شخم ميکرد براي زراعت کردن، ناگاه به سنگ بزرگي برميخورد، آن را ميکَند، مرده اي را با کفن ميبيند که مثل شخص متحير سر از خاک برميدارد و به طرف راست و چپ نگاه ميکند آنگاه ميگويد : "مگر قيامت برپا شده" اين را ميگويد و ميافتد، آن شخص زارع نيز با ديدن اين صحنه غش ميکند و وقتي به هوش ميآيد از حقيقت امر تفتيش ميکنند ميبينند روي آن سنگ نوشته شده بود هذا قبر ابراهيم بن علي الکفعمي".41
شيخ کفعمي، مانند سيد بن طاووس، به کتابهاي دعا اشتياق وافري داشت. دو اثر مهم دعايي او که نفوذي ديرپا در فرهنگ شيعي به دست آورد. عبارتند از : 1- البلد الأمين. 2- جُنة الأمان الواقيه که به عنوان مصباح کفعمي معروف است.
1-البلد الأمين : نام کامل آن "البلد الأمين و الدّرع الحصين من الادعيه و الاعمال و الاوراد و الاذکار" است که، از کتب مشهور و معتبر در دعا و آداب ديني و امور عبادتي محسوب ميشود.
مؤلف، اثر خود را با مقدمه کوتاهي آغاز کرده، سپس به ذکر آداب تطهير، مختصري از احکام وصيت و نماز ميت و تعقيبات نماز، و دعاهاي هنگام خواب پرداخته است، آنگاه ادعيه و اعمال هفته، آداب استخاره، اعمال و ادعيه ماهها با آغاز از ماه رجب، و ختم به ماه جماديآلاخر را آورده و بعد زيارات و نمازهاي مستحب را به ترتيب ياد نموده است. 42
2-جُنه الامان الواقيه (مصباح) : تأليف اين کتاب توسط کفعمي، در 27 ذيقعدة سال 895 پايان يافته است. اين کتاب در پنجاه فصل تنظيم شده و شامل ادعيه و اوراد و اذکار و مشتمل بر آداب ديني و دعايي و امور عبادتي است و تفاوت چنداني با کتاب بلد الأمين ندارد. کفعمي در نقل از کتابهاي دعا به طور عمده به نقلهاي ابن طاووس متکي است، گر چه به صراحت به اين امر اشاره نکرده است. وي در خاتمه حواشي الجُنه الأمان الواقيه (مصباح) ضمن فهرست، از نام 239 کتاب به عنوان کتابهايي که از آنها نقل شده، ياد کرده است.43
قابل ذکر است که آثار مرحوم کفعمي به عنوان منابع و مأخذ در تأليف آثار دعايي توسط آيندگان از جمله شيخ عباس قمي در تأليف مفاتيح الجنان و علامه مجلسي در تأليف زادالمعاد، مورد رجوع و استفاده بوده است.
و) ادبيات دعا پس از کفعمي تا شيخ عباس قمي
پس از مرحوم کفعمي، کتابهاي دعايي مهمي نوشته شده، که از ميان آنها برخي شهرت ويژه يافته است که عبارتند از :1) مفتاح الفلاح : مشهورترين و رايج ترين تأليف در دوره پس از کفعمي دوره صفويه که در بين خواص علما معروف است. مفتاح الفلاح تأليف مرحوم شيخ بهائي (م 1030) است.
در کتب تراجم از شيخ بهايي به عنوان شخصيت جليل القدر، عظيم المنزله، رفيع الشأن، کثير الحفظ، اُستاذُ الأساتذه و المجتهدين، أحد نوابغ الأمه الاسلاميه و … ياد شده است.44
کتاب شريف و ارجمند مفتاح الفلاح يکي از ارزندهترين کتب شيعي در فرهنگ دعا، محسوب ميشود، اهميت اين اثر باعظمت، يکي به جهت جلالت قدر و شخصيت باعظمت نويسنده اين کتاب ميباشد و ديگر اينکه يک مجموعه کامل دعايي است که براي اوقات شبانهروزي در هر ساعتي که انسان بخواهد با پروردگار جليلش مناجات کند، برنامه دارد.45
در کتاب "نور علي نور در ذکرو ذاکر و مذکور" تأليف حسن زاده آملي آمده است :
"اميد آنکه در حوزههاي علميه، صحف ادعيه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شدهاند، و بيانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند از متون کتب درسي قرار گيرند و در محضر کساني که زبان فهم و اهل دعا و سير و سلوکند و راه رفته و راه نمايند، درس خوانده شوند.
در نظر اين کمترين اول "مفتاح الفلاح" شيخ بهايي، و پس از آن "عده الداعي" ابن فهد حلّي، و بعد از آن … در عِداد کتب درسي درآيند که نقش خوبي در احياي معارف اصيل اسلامي است."
معلم بزرگ آيه الله ملاحسينقلي همداني که به فرمودة بعضي از مشايخ، سيصد تن از اولياي الهي در محضر او تربيت شدهاند، ميفرمود : کتاب "مفتاح الفلاح" شيخ بهايي براي عملي کردن خوب است.46
2) زاد المعاد : کتابي است در زمينه دعا، تأليف علامه ملا محمد باقر مجلسي (م 1110 ق) به معني توشه آخرت، مشتمل بر اذکار و ادعيه مذهبي که از ائمه سلام الله عليهم اجمعين نقل شده، و شرح مختصري است از تکاليف و اعمال مستحبي شيعه اماميه و پيش از مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي، معروف ترين کتاب معتبرادعيه شيعه به شمار ميرفته است.
اين کتاب مشتمل بر چهارده باب برابر با تعداد چهارده معصوم (ع) و مجموعاً چهل و نه فصل دارد.47
3) مفاتيح الجنان : مشهورترين و رايجترين تأليف مرحوم محدث قمي (شيخ عباس قمي) کتاب شريف و نامدار مفاتيح الجنان است، که چون پس از قرآن مجيد، ناميترين کتاب مورد تقدس جامعه شيعه اماميه و مردم فارسي زبان است، پس از کتاب خداي عالم، در کمتر خانه فرد شيعه باايماني است که نباشد، لذا نياز چنداني به معرفي و شرح و بسط مقال ندارد، معالوصف ميگوييم : محدث قمي چنان که خود در پايان چاپ اول مفاتيح ميگويد، آن را در مشهد مقدس و کنار بارگاه پرنور حضرت امام رضا (ع) به سال 1344 ه.ق تأليف کرده است.
کتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي در سه باب تدوين شده است :
باب اول) در تعقيب نمازها و دعاهاي ايام هفته و اعمال شب و روز جمعه و بعضي ادعيه مشهوره و مناجات خمس عشر و غيرها.
باب دوم) در اعمال ماههاي سال و فضيلت و اعمال روز نوروز و اعمال ماههاي رومي.
باب سوم) در زيارات و آنچه مناسب آن باب است.
جمعبندي و نتيجه
1-آنچه توجه به آن لازم است اين است که اين همه شرف و شکوه جلال، از آنِ "حال دعا" است نه صرف لقلقة لسان و فقط تلفظ به زبان که نه عشق و شوري در دل پديد آورد و نه اهتزاز و جنبشي در جان بيفکند.-انسان، يا بالفعل و در حال حاضر گرفتار انواع بليات است و يا بالقوه و در آينده در معرض برخورد با آفات و حوادثِ گوناگون است و لذا تنها راه رفع بلاي موجود و دفع بلاي متوقّع، استغاثة به درگاه خداي عالميان است که بيخواست او هيچ سببي سببيت ندارد و بياذن او هيچ عامل مؤثري اثرگذار نميباشد.
3-به حکم عقل واقعبين، انسان گرفتار در "دنياي پيچيدة به بلا" موظف است دائماً در حال دعا و التجا به خدا باشد، هر چند در حال حاضر، خود را غرق در نعمت و فارغ از هر گونه بلا بيند. چه آنکه جهان، جهان تغيير است و ممکن است در يک طَرفَةُ العين، نعمت، تبديل به نقمت گردد و مسرت تبديل به مصيبت شود.
4-دعا و تذلل به درگاه خدا و درخواست حوايج از خدا، محصور به الفاظي مخصوص که از لسان رسول اکرم (ص) و ائمه معصومين صادر شده نيست، بلکه انسان در مقام دعا آزاد است و در هر حال و در هر جا که هست، به هر لغت و زباني که برايش ممکن است ميتواند اظهار نياز به درگاه بينياز نموده، آنچه را در دل دارد به زبان آورد و با حضرت رب کريم به ميان بگذارد؛ اما چه بهتر که سر به آستان مقربان درگاه و عارفان به شئون بندگي، يعني خاندان عصمت و اهل بيت رسالت عليهم السلام گذارد و از لسان آن بزرگواران به دعا و مناجات با خدا بپردازد. چه آنکه تنها آنانند که خدا را تا آنجا که ميشود شناخت، شناختهاند و هم به راه و رسم بندگي وعرض نياز، آنچنان که شايسته است پي بردهاند، هم ميدانند از خدا چه بايد خواست و هم ميدانند آن را چگونه بايد خواست.
--------------------------------------------
پي نوشت ها :
1- (مجلسي، بحارالانوار، 93/300؛ حر عاملي، وسائل الشيعه،4/1087 ؛ متقي هندي، کنزالعمال، 62/2 )
2- (مؤمن/ 60)
3- (طبرسي، مجمع البيان، 209/5 ؛ حويزي، نورالثقلين، جزء رابع / 528)
4- (راغب اصفهاني، مفردات / 169)
5- (مصطفوي، التحقيق، 3/217 )
6- (همو/ 218)
7- (ضياءآبادي، توبه/ 17)
8- (يونس/22)
9- (مؤمن/60)
10- (فرقان/77)
11- (اعراف/55)
12- (بقره/186)
13- (ابن فهد حلي، عُدّه الداعي/40)
14- (کليني، کافي،2/466 )
15- (حکيمي، جامعهسازي قرآني/217).
16- (قمي، مفاتيح الجنان/326)
17- (حکيمي، جامعهسازي قرآني/ 240-237)
18- (همو/ 241)
19- (مجهول، نزهه الزاهد/10)
20- (همو/12)
21- (دواني، مفاخر اسلام،3/132 )
22- (الفهرست/42)
23- (ابن قولويه قمي، کامل الزيارات مقدمه کتاب)
24- (دواني، مفاخر اسلام/381)
25- (مجهول، نزهه الزّاهد/ 18)
26- (طوسي، مصباح المتهجد)
27- (اتان گلبرگ، کتابخانه ابن طاووس/13)
28- (همو/14)
29- (حر عاملي، امل الامل، 205/2 )
30- (ر.ک : اقبال الاعمال، سيد بن طاووس)
31- (نک : جمال الاسبوع، سيد بن طاووس).
32- (نک : الدروع الواقيه، سيد بن طاووس)
33- (نک : مُهج الدعوات و منهج العبادات، سيد بن طاووس)
34- (نک : فتح الابواب، سيد بن طاووس)
35- (نک : الأمان، سيد بن طاووس)
36- (إتان گلبرگ، کتابخانه ابن طاووس/59؛ نک : فلاح السائل، سيد بن طاووس)
37- (مجهول، نزهه الزاهد/27)
38- (نک : آئين بندگي و نيايش، غفاري)
39- (نک : عُدّه الداعي، ابن فهد حلي)
40- (امين عاملي، اعيان الشيعه، 185/2 )
41- (قمي، فوائد الرضويه/7؛ امين عاملي، اعيان الشيعه 184/2 )
42- (نک : بلدالأمين، کفعمي)
43- (نک : المصباح، کفعمي)
44- (اميني، الغدير، 249/11 ؛ حر عاملي، امل الامل 155/1 )
45- (نک : مفتاح الفلاح، شيخ بهايي، مقدمه ناشر)
46- (حسن زاده آملي، نور علي نور / 11)
47- (نک : زاد المعاد، مجلسي)
کتابشناسي
- ابن فهد حلي، عده الداعي و نجاح الساعي، تهران، دارالکتب الاسلامي، چ اول، 1407- ، آئين بندگي و نيايش، (ترجمه عده الداعي ابن فهد حلي : غفاري) قم : بنياد معارف اسلامي، چ اول، 1375 ش.
- إتان گلبرگ، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، (ترجمه : سيد علي قرائي، رسول جعفريان)، قم : کتابخانه عمومي آيتالله مرعشي نجفي، 1371ش.
-امين عاملي، سيد محسن، أعيان الشيعه، بيروت : دار التعارف، 1403ه.
-اميني، عبدالحسين، الغدير في الکتاب و السنه و الأدب، بيروت : دارالکتاب العربي، 1403 ه،
- حر عاملي، امل الآمل، قم : دارالکتاب الاسلامي، 1362ش.
- ، وسائل الشيعه، تهران : مکتبه الاسلاميه، چ پنجم، 1398 ه.
- حسنزاده آملي، نور علي نور در ذکر و ذاکر و مذکور، قم : انتشارات تشيع، چ پنجم، 1376ش.
- حکيمي، جامعهسازي قرآني، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چ اول، 1378 ش.
- حويزي، عبد علي بن جمعه العروسي، نور الثقلين، قم : بيجا، بيتا.
- خوانساري، روضات الجنات، تهران : کتابفروشي اسلاميه، 1410ه.
- دواني، علي، مفاخر اسلام، تهران : اميرکبير، چ اول، 1363 ش.
- راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن في غريب القرآن، تهران : مکتبه المرتضويه، بيتا.
- سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، به تحقيق : جواد قيومي اصفهاني، قم : مکتب الاعلام الاسلامي، چ اول، 1414 ه.ق.
- ، الأمان مِن أخطار الاسفار و الأزمان، بيروت : مؤسسه النور، 1408 ه.
- ، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، به تحقيق : جواد قيومي اصفهاني، قم : مؤسسه الآفاق، چ اول، 1371 ش.
- ، الدّروع الواقيه من الاخطار فيما يعمل في شهر يوم علي التکرار.
- ، فتح الأبواب بين ذوي الالباب و بين رب الارباب في الاستخارات، قم : موسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، چ اول، 1409 ه.
- ، فلاح السائل و نجاح المسائل في عمل اليوم و الليل، به تحقيق : غلام حسين مجيدي، قم : دفتر تبليغات اسلامي، چ اول، 1419ق.
- ، مُهج الدّعوات و منهج العبادات، بيروت : مؤسسه الاعلمي، 1414 ه.
- شيخ بهايي، مفتاح الفلاح، تهران : انتشارات حکمت، 1369 ش.
- ضياءآبادي، سيد محمد، توبه (شرحي از دعاي سي و يک صحيفه سجاديه، تهران : انتشارات نبأ، چ دوم، 1382 ش.
- طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، بيروت : دار المکتبه العلميه، بيتا.
- فولادوند، محمدمهدي، ترجمه قرآن کريم، تهران : دارالقرآن الکريم، 1376 ش.
- قمي، ابن قولويه، کامل الزيارات، تهران : مکتبه الصدوق، چ اول، 1375 ش.
- قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، بيروت : دارالاضواء، 1419 ه.
- طوسي، الفهرست، نجف : مکتبه المرتضويه، بيتا.
- کفعمي، علي بن ابراهيم، البلد الأمين و الدّرع الحصين، بيروت : مؤسسه الاعلمي، 1418ه.
- ، المصباح في الأدعيه و الصلوات و الزيارات، بيروت : اعلمي، 1414ه.
- کليني، اصول کافي، تهران : مکتبه الصدوق، چ دوم، 1281 ه.
- متقي هندي، کنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، بيروت : مؤسسه الرساله، بيتا.
- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران : مکتبه الاسلاميه، 1378 ه.
- ، زادالعماد، تهران : انتشارات سعدي، چ اول، 1370 ش.
- طوسي، مصباح المتهجد، بيروت : مؤسسه فقه الشيعه، چ اول، 1411 ه.
- مصطفوي، حسن، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، قم : مرکز نشر الکتب، 1397
- مؤلّفي مجهول، نزهه الزاهد، به کوشش : رسول جعفريان، تهران : اهل قلم، چ اول، 1376 ش.