پرسش هایی در دعای ندبه
  • عنوان مقاله: پرسش هایی در دعای ندبه
  • نویسنده:
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 5:55:1 24-7-1403

دعاى ندبه امام مهدي (ع) - مکتب مهدويت

پرسش : آيا دعاى ندبه نزد علما معتبر است؟ پاسخ : روش عرف وعقلا در مسائل تاريخى، قبول هر خبرى است که در کتب تاريخى معتبر يا مشهور نقل شده باشد. ولى علماى اسلام در قبول اخبار ورواياتى که مربوط به احکام شرع ومعارف دينى است به اين مقدار اکتفا نمى‏کنند، بلکه درصدد بحث وتحقيق برآمده ودر سند احاديث وعدالت ووثاقت راويان حديث بررسى کامل مى‏کنند، ومادامى که اطمينان کامل ووثوق به احاديث پيدا نکنند به آن عمل نمى‏نمايند.
اين دقت وتحقيق به جهت حصول اطمينان به صدور حديث از معصوم در مورد تکاليف الزامى، اعم از وجوب وحرمت دو چندان مى‏شود، ولى در مورد مستحبات احتياج مبرم به اين گونه بررسى نيست. مورد ادعيه از اين قسم است، زيرا به جهت استحباب قرائت آن احتياج مبرمى به بررسى سندى ندارد، بلکه قرائت آن به رجا واميد مطلوبيّت کافى است، ومى‏توان از قوت متن والفاظ ومضامين دعا پى به اعتبار آن برد؛ زيرا اين مضامين درآيات وروايات معتبر نيز وارد شده است. خصوصاً آنکه مطابق اخبار «من بلغ» که دلالت بر تسامح در ادله سنن و مستحبات دارد، احتياج چندانى به بررسى سند ادعيه مستحبّه نيست.

پرسش : راه تشخيص روايت صحيح از غير صحيح چيست؟ پاسخ : از آنجا که برخى از کذّابين از زمان پيامبراکرم (ص) درصدد جعل ووضع حديث ونسبت آن به پيامبر واهل بيت: بوده‏اند، لذا جا دارد که ميزانى را براى تمييز بين حديث صحيح از غيرصحيح به دست دهيم. در اين باره به چند ميزان مى‏توان اشاره نمود:
1 - موافقت با قرآن
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده که فرمود: «إنّ على کلّ حقّ حقيقة وعلى کلّ صواب نوراً، فما وافق کتاب اللَّه فخذوه وما خالف کتاب اللَّه فدعوه»؛ «همانا بر هر حقّى حقيقتى وبر هر صوابى نورى است، پس آنچه موافق کتاب خداست اخذ کرده وآنچه مخالف کتاب خداست رها کنيد.»( کافى، ج 1، ص 69، ح 1)
2 - موافقت با ساير کلمات معصومين:
حسن بن جهم مى‏گويد: به امام رضا (ع) عرض کردم: از جانب شما احاديث مختلف به ما مى‏رسد؟ حضرت فرمود: «ما جآءک عنّا فقِس على کتاب اللَّه عزّوجلّ وأحاديثنا، فإن کان يشبههما فهو منّا، وإن لم‏يکن يشبههما فليس منّا»؛ «آنچه از جانب ما به شما رسيد بر کتاب خداوند عزّوجلّ واحاديث ما مقايسه کنيد، اگر شبيه آن دو است از ما مى‏باشد، وگرنه از ما نيست.»( وسائل الشيعه، ج 27، ص 121، ح 33373)
3 - موافقت با عقل وعدم مخالفت با حکم آن
در حديثى از رسول خدا (ص) نقل است که فرمود: «هر گاه از من حديثى به شما رسيد آن را بر کتاب خدا وحجت عقولتان عرضه بداريد، اگر موافق اين دو بود قبول کرده وگرنه آن را بر ديوار زنيد».( شرح اصول کافى، ج 2، ص 343، ح 1 ؛ تفسير ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 392)

پرسش : نظر بزرگان علما درباره دعاى ندبه چيست؟
پاسخ : شيخ مرتضى انصارى؛ در کتاب «المکاسب» در بخش خيارات در ذيل حديث «المؤمنون عند شروطهم» مى‏گويد: بعيد نيست که بگوييم عنوان «شرط» بر التزامات ابتدائى صادق نيست، بلکه متبادر عرفى از «شرط» همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال اين کلمه در مثل قول امام در دعاى ندبه استفاده مى‏شود، آنجا که در ابتداى دعا فرمود: «بعد أن شرطت عليهم الزهد فى درجات هذه الدنيا الدنيّة».( المکاسب، ج 5، ص 21)
شيخ انصارى؛ گويا اين دعا را امر مفروغ عنه از حيث صحت گرفته ولذا به آن در مجال احکام شرعيه استدلال کرده است.
محشّين مکاسب شيخ بر او در اين نکته هيچ اعتراضى نکرده وسند آن را نيز مورد منقاشه قرار نداده‏اند.
شيخ عبداللَّه مامقانى در حاشيه خود بر مکاسب مى‏گويد: «وجه دلالت اين جمله از دعا بر مقصود اين است که: کلام امام به اين بر مى‏گردد که خداوند عزّوجلّ به بندگان خود فرمود: هر کس در اين دنيا زهد پيشه کند من به او نعمت مقيم عطا خواهم کرد...».( حاشيه مامقانى بر مکاسب، قسم خيارات، ص 12)
ايروانى نيز مى‏گويد: «امّا اطلاق شرط در دعاى ندبه به اعتبار اين است که در ضمن التزام "جزيل ما عنده"... آمده است...».( حاشيه ايروانى بر مکاسب، ج 2، ص 5)

پرسش : چه کسانى دعاى ندبه را نقل کرده‏اند؟ پاسخ : دعاى ندبه را عده‏اى از علما ومحدثين نقل کرده‏اند از آن جمله:
1 - شيخ مشهدى در «المزار» از محمّد بن ابى‏قره واو از کتاب ابى‏جعفر محمد بن الحسين بن سفيان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( المزار، ص 573، دعاى 107)
2 - سيد بن طاووس در «مصباح الزائر» و«اقبال الاعمال» از بعض اصحاب ما از محمّد بن على بن ابى‏قرّه به نقل از کتاب محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( مصباح الزائر، ص 446 ؛ اقبال الاعمال، ص 299-295)
3 - علامه مجلسى؛ در کتاب «زاد المعاد» مى‏گويد: «وامّا دعاى ندبه که مشتمل بر عقايد حقّه وتأسّف بر غيبت قائم (ع) است، به سند معتبر از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است...».( زاد المعاد، ص 488)
4 - قبل از اين بزرگان، اين دعا را شيخ جليل ثقه ابوالفرج محمّد بن على بن يعقوب بن اسحاق بن ابى‏قره قنانى که معاصر شيخ نجاشى واز اعلام قرن پنجم بوده، نقل کرده است. کسى که شيخ محمّد بن مشهدى در کتاب «المزار» از او زياد نقل مى‏کند.
5 - ونيز شيخ جليل ثقه ابوجعفر محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى در کتاب «الدعاء» نقل کرده است. او که از مشايخ شيخ مفيد؛ به حساب مى‏آيد مورد تأييد خاص او قرار گرفته است. حاجى نورى در «خاتمة المستدرک» او را از مشايخ شيخ مفيد برشمرده وبه وثاقت وجلالت قدر او شهادت داده است.
مرحوم آيت‏اللَّه بروجردى مى‏فرمود: «يکى از راه‏هاى شناخت رجال، شناخت شخصيت شاگردان آنان است. وهر گاه مشاهده شد که اشخاصى همچون شيخ مفيد؛ از شخص معينى زياد روايت نقل مى‏کند وهرگز مذمّتى در حق او ندارد اين به نوبه خود نشانه اين است که آن شخص مورد وثوق واطمينان است».

پرسش : راوى دعاى ندبه که معاصر امام نبوده چگونه دعا را نقل مى‏کند؟ پاسخ : کسى ادعا نکرده که بزوفرى اين دعا را بدون واسطه از امام نقل کرده است. و آيا لازم است هرکسى که روايتى را از امام نقل مى‏کند معاصر با امام باشد.
ما اطمينان داريم که اين دعا يا با سند در کتاب بزوفرى روايت شده ولى ديگران که از آن کتاب نقل کرده‏اند از باب مسامحه آن سند را حذف کرده‏اند، ويا اينکه بزوفرى از آنجا که دعا را معروف ومشهور ديده احتياجى به ذکر سند نديده است؛ زيرا همان گونه که در اين زمان معروف ومشهور است، در عصرهاى گذشته نيز چنين بوده است. خصوصاً آنکه متن آن باآيات قرآن وروايات ديگر سازگارى تمام دارد.

پرسش : «محمّد بن مشهدى» راوى با واسطه دعاى ندبه کيست؟ پاسخ : از کلمات آيت اللَّه خوئى؛ به نقل از شيخ حرّ عاملى به دست مى‏آيد که مراد از محمّد بن مشهدى، محمّد بن على بن جعفر است.( معجم رجال الحديث، ج 17، ص 259)
ولى مرحوم حاجى نورى در «خاتمه مستدرک» در اين باره مى‏گويد: «مراد از محمّد بن مشهدى، محمد بن جعفر بن على بن جعفر مشهدى است که از وى به عنوان «حائرى» نيز ياد شده است. ايشان يکى از راويان ابى‏الفضل شاذان بن جبرئيل قمى است. او همچنين با دو واسطه از شيخ مفيد روايت نقل مى‏کند».( مستدرک الوسائل، ج 3، ص 368)
به هر حال او هر که باشد شخصى قابل اعتماد ومورد وثوق وجليل‏القدر است که توصيف ومدح وى در کتب رجال آمده است.

پرسش : «محمّد بن على بن ابى قرّه» راوى ديگر دعاى ندبه کيست؟ پاسخ : او از جمله راويان صاحب کتاب ومورد اعتماد است. نجاشى درباره وى مى‏گويد: «...او ثقه بوده وروايات فراوانى شنيده وکتاب‏هاى بسيارى تأليف کرده است. وى کسى بود که کتاب‏ها را ورق به ورق براى اصحاب اماميه مى‏خواند وهمواره در مجالس با ما بود».( رجال نجاشى، ص 283)
از آنجا که نجاشى اجازه نقل کتاب‏هاى ابن ابى‏قرّه را از وى داشته است لذا مى‏توان او را از مشايخ اجازه مرحوم نجاشى دانست.

پرسش : ابن مشهدى دعاى ندبه را چگونه از محمّد بن‏أبى‏قره نقل‏کرده است؟ پاسخ : از آنجا که محمّد بن جعفر مشهدى معاصر محمّد بن ابى‏قره نبوده است لذا مى‏توان آن را اين گونه توجيه کرد:
1 - شيخ مشهدى معمّر بوده ولذا محمّد بن ابى‏قره را درک کرده است.
2 - اگر چه خبر ارسال دارد ولى ابن مشهدى به نقلش از محمّد بن ابى‏قره يقين داشته است.
3 - ابن مشهدى دعا را از کتاب مزار ابن ابى‏قره نقل کرده است، زيرا مطابق نقل صاحب رياض ابن ابى‏قره کتابى به نام «مزار» داشته است.

پرسش : آيا درباره محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى معروف به ابن مشهدى توثيقى رسيده است؟ پاسخ : او از شاگردان احمد بن ادريس به شمار آمده واز او روايت نقل کرده است. واز آنجا که شيخ مفيد از او روايت نقل کرده مى‏توان او را از مشايخ شيخ مفيد دانست.
درباره وثاقت وى بايد گفت: هر چند پيرامون بزوفرى در کتب رجال توثيق خاصى وارد نشده است، ولى از آنجا که از مشايخ روايى شيخ مفيد بوده ودر موارد زيادى براى وى رضا ورحمت خداوند را طلب کرده است، مى‏توان بدون ترديد گفت: قواعد توثيق عام، شامل حال وى مى‏گردد.

پرسش : دعاى ندبه از کدامين امام است؟ پاسخ : ظاهر اين است که اين دعا از جانب امام صادق (ع) انشا شده است، همان گونه که مرحوم مجلسى به آن حضرت نسبت مى‏دهد. واما اينکه در برخى از مصادر اين گونه آمده که اين دعا براى صاحب‏الزمان است، ممکن است اين گونه توجيه کنيم که: اين دعا، دعايى است که براى وجود مقدس امام زمان (ع) انشا شده است نه اينکه اين دعا از طرف آن حضرت انشا شده باشد.
هر چند برخى خواسته‏اند احتمال اول را به خاطر ناسازگارى برخى از مضامين دعا، با صدور آن از جانب امام صادق (ع) مردود سازند، ولى براى اهل تحقيق روشن است که اين اشکالات قابل توجيه است، زيرا نظير چنين مضامينى در موارد ديگر از امام صادق (ع) وديگر ائمه: نيز نقل شده است.( منتخب الاثر، ص 140)
ونيز احتمال دارد که بزوفرى از پدرش حسين بن على بن سفيان که از علما وراويان بزرگ قرن چهارم که هم عصر وزمان غيبت صغرا بوده نقل کرده واو هم به وسيله نواب اربعه از راه مکاتبه وتوقيع با امام زمان (ع) در ارتباط بوده واين دعا را در کتاب خود آورده وسپس به دست فرزندش ابوجعفر بزوفرى رسيده است.

پرسش : آيا دعاى ندبه انشاى برخى از علماى شيعه است؟ پاسخ : ممکن است برخى اشکال کنند که اين دعا انشاى برخى از علماى شيعه بوده است. ولى اين احتمال از جهاتى باطل است:
1 - بزوفرى در ادامه روايت اين چنين آورده است: «ويستحبّ أن يدعى به فى الأعياد الأربعة». ظاهر اين کلمه مى‏رساند که اين دعا از جانب معصوم صادر شده است، زيرا محکوم کردن هريک از افعال واذکار به هريک از احکام خمسه (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت واباحه) از امور توقيفى است که فقط بايد از جانب اولياى معصوم خداوند صورت پذيرد.
2 - اينکه براى قرائت اين دعا زمان خاص (اعياد اربعه) ذکر شده خود دليل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است؛ زيرا در غير اين صورت نمى‏تواند از چنين ويژگى خاصى برخوردار باشد.
3 - رسم علما چنين بوده که هر گاه دعا يا زيارتى را خود انشا مى‏کردند متذکر مى‏شدند تا بر مردم مشتبه نگردد، از باب نمونه:
الف. شيخ صدوق در «من لايحضره الفقيه» زيارتى را براى فاطمه زهرا (ع) که از انشاهاى خود اوست نقل کرده ومى‏گويد: من آن را در سفر حج در مدينه در کنار قبر فاطمه زهرا (ع) قرائت کردم. ولى آن را به اين صورت در اخبار نيافتم...».( من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 574-572 ؛ بحارالأنوار، ج 97، ص 196، ح 13)
ب. سيد بن طاووس در «الاقبال» مى‏گويد: «فصلى است درباره آنچه آن را ذکر مى‏کنيم از دعايى که آن را انشا کرديم، آن را هنگام تناول طعام ذکر مى‏کنيم».( اقبال الاعمال، ص 115)
ج. ونيز مى‏فرمايد: «وامّا آنچه هنگام رؤيت هلال شوّال گفته مى‏شود ما آن را در کتاب «عمل الشعر» در ضمن دعايى که انشا کرديم آورديم، واين دعا صلاحيت براى تمام ماه‏ها را دارد...».( همان، ص 305)
ودر موارد ديگر نيز در مورد ادعيه‏اى که خود انشا کرده چنين تعبيراتى آورده است.( مهج الدعوات، ص 348و302و336 ؛ امان الأخطار، ص 17)
4 - ابن مشهدى در «المزار» مى‏گويد: «من در اين کتاب خود از فنون زيارات، اخبارى را جمع کردم که به واسطه راويان ثقه ومورد اعتماد به سادات متصل شده‏اند».( المزار، ص 16)
5 - در صورتى که جمله «انّه الدعاء لصاحب الامر» را به معناى انشا از امام زمان (ع) بدانيم مى‏توانيم آن را از توقيعات حضرت به بزوفرى بدانيم.

پرسش : چه ارتباطى بين امام زمان‏عليه‏السلام با کوه رَضْوى وذى‏طوى است؟ پاسخ : امام زمان (ع) در عصر غيبت کبرا مکان خاصى ندارد، نه در کوه رضوى مخفى است ونه در ذى‏طوى ونه در سرداب مقدس. آرى برخى از فرقه‏هاى کيسانيه که منقرض شده‏اند معتقد بودند که محمد بن حنفيه در کوه رَضْوى مخفى است. پس چه ارتباطى با اين دو کوه وامام زمان (ع) وجود دارد که در دعاى ندبه به آن اشاره شده است.
قبل از پاسخ اشکال بايد بدانيم که رضوى وذى‏طوى چه مکانى است؛
ذى طوى اسم مکانى است داخل حرم که حدود يک فرسخ تا مکه فاصله دارد، واز آنجا خانه‏هاى مکه پيداست.( مجمع البحرين)
ورَضْوى کوهى از کوه‏هاى مدينه منوّره است در نزديکى ينبُع، که فاصله بين آن کوه تا مدينه چهل ميل است. در مدح وفضيلت آن کوه رواياتى وارد شده است.
در جواب سؤال فوق مى‏گوييم: آرى ما معتقديم که حضرت (ع) مکان معينى در عصر غيبت ندارد وروايات وادعيه اين مطلب را تأييد مى‏کند، ولى اين جمله به معناى آن نيست که حضرت در کوه رَضْوى يا در منطقه ذى‏طوى مخفى است، بلکه معنايى کنايى دارد به اين معنا که براى حضرت هيچ مکان معينى نيست، ولذا اين جمله هيچ ارتباطى با عقيده کيسانيه ندارد.
وامّا اينکه چرا اين دو مکان به طور خصوص در اين دعا ذکر شده، به جهت تقدّس وتبرّک اين دو مکان است، وثابت شده که حضرت (ع) در اين دو مکان زياد تردّد داشته‏اند.
و ممکن است که در ذکر اين منطقه اشاره به اين نکته باشد که حتّى اين دو موضع که مورد اهتمام کيسانيه است تحت تصرّف امام مهدى (ع) ومحلّ تردّد آن حضرت است. ويا اينکه مقصود از ذى‏طوى مکّه مکرّمه ورَضْوى مدينه منورّه باشد، آن گونه که در کتاب «اخبار مکّه» اشاره شده است.

پرسش : چرا اسامى تمام امامان در اين دعا ذکر نشده است؟ پاسخ : گاهى گفته مى‏شود چرا اسامى تمام امامان در اين دعا ذکر نشده است.
تصريح نشدن به اسامى وعدد دوازده امام از قوّت متن آن نمى‏کاهد. در عين حال گر چه تصريح به نام هر يک از آنها نشده ولى به طور کلّى واجمالى به مصائبى که آنها در راه هدايت خلق متحمّل شده‏اند اشاره کرده است. آنجا که مى‏گويد: «لم‏يمتثل أمر رسول اللَّه (ص) فى الهادين بعد الهادين...» يا آنجا که مى‏فرمايد: «فقتل من قتل وسُبى من سُبى وأُقصى من أُقصى».
اين عبارات اشاره به مصائبى دارد که هر يک از امامان در راه هدايت خلق متحمّل شده‏اند.
ونيز در جايى ديگر مى‏فرمايد: «أين الحسن أين الحسين، أين أبنآء الحسين...».

پرسش : آيا جمله «وعرجت بروحه» مخالف با معراج جسمانى است؟ پاسخ : برخى مى‏گويند: جمله «وعرجت بروحه إلى سمآئک» که در دعاى ندبه آمده مخالف با اجماع وآيات ورواياتى است که دلالت بر معراج جسمانى دارد، لذا از اين جهت درصدد برآمده‏اند تا در انتساب اين دعا به امام خدشه وارد کنند.
پاسخ:
صحيح در اين جمله: «عرجت به إلى سمآئک» است نه «بروحه» ولذا دلالت بر معراج روحانى ندارد. شاهد اين مطلب چند قرينه است:
1 - محدّث نورى؛ در کتاب «تحيّة الزائر» مى‏گويد: در نسخه‏اى که من از مزار محمّد بن مشهدى دارم: «عرجت به إلى سمآئک» ثبت شده است.( تحيه الزائر، ص 260)
2 - شيخ عباس قمى؛ نيز در کتاب «هدية الزائر» عبارت استاد خود حاجى نورى را نقل کرده وآن را تأييد نموده است.
3 - الآن نيز نسخه‏اى خطّى ونفيس از کتاب مزار محمّد بن مشهدى موجود است که در آن «وعرجت به» ثبت شده است.
4 - جمله‏هاى ديگر در دعا نيز مؤيّد معراج جسمانى است از قبيل: «وأوطأته مشارقک ومغاربک» و«سخّرت له البراق».
5 - بر فرض صحّت نسخه «وعرجت بروحه» اين جمله دلالت بر معاد روحانى فقط ندارد، از باب استخدام لفظ موضوع براى جزء واراده کلّ، مقصود معراج جسمانى وروحانى است. از قبيل اينکه گفته مى‏شود: «روحى لک الفدآء». مرحوم حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى مى‏گويد: «گاهى کلمه روح را در معناى جسم با روح به کار مى‏برند به جهت ارتباط بين حالّ ومحلّ يا علاقه ملابست که بين آن دو است...».( شفاء الصدور فى شرح زيارة العاشور، ص 108)

پرسش : چه تأليفاتى درباره دعاى ندبه نوشته شده است؟ پاسخ : دانشمندان ومحققان اين دعاى شريف را مورد توجه خود قرار داده وبر آن شروح وحواشى نوشته‏اند. اينک به برخى از آنها اشاره مى‏کنيم:
1 - «شرح دعاى ندبه» از صدرالدين محمد حسنى مدرس يزدى.
2 - «عقد الجمان لندبة صاحب‏الزمان» از ميرزا عبدالرحيم تبريزى.
3 - «وسيلة القربة فى شرح دعاء الندبة» از شيخ على خوئى.
4 - «شرح دعاى ندبه» از ملا حسن تربتى سبزوارى.
5 - «النخبة فى شرح دعاء الندبة» از سيد محمود مرعشى.
6 - «شرح يا ترجمه دعاى ندبه» از سردار کابلى.
7 - «معالم القربة فى شرح دعاء الندبة» از محدث ارموى.
8 - «وظائف الشيعة فى شرح دعاء الندبة» از اديب اصفهانى.
9 - «کشف الکربة» از محدث ارموى.
10 - «نويد بامداد پيروزى» از موسوى خرم آبادى.
11 - «شرح وترجمه دعاى ندبه» از محبّ الاسلام.
12 - «نصرة المسلمين» از عبدالرضا خان ابراهيمى.
13 - «فروغ الولاية» از آيت اللَّه صافى.
14 - «الکلمات النخبة» از عطائى اصفهانى.
15 - «رسالة حول دعاء الندبة» از محمّد تقى تسترى.
16 - «رسالة حول دعاء الندبة» از ميرجهانى اصفهانى.
17 - «سند دعاء الندبة» از سيد ياسين الموسوى.
18 - «شرحى بر دعاى ندبه» از علوى طالقانى.
وديگر شروح ورساله‏ها در رابطه با دعاى ندبه.

پرسش : چه دعاهايى در عصر غيبت امام زمان‏عليه‏السلام درباره حضرت مستحب است؟ پاسخ : ادعيه درباره امام زمان (ع) بسيار است، که مى‏توان به برخى از آنها فهرست‏وار اشاره نمود:
1 - دعايى از امام صادق (ع).( کمال الدين، ص 342 ؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 146، ح 70)
2 - دعاى غريق.( بحارالأنوار، ج 52، ص 148، ح 23. پاورقي»
3 - دعاى بعد از هر فريضه در ماه رمضان.
4 - دعاى عهد صغير.( همان، ج 86، ص 61)
5 - دعاى عهد.( البلد الامين، ص 82)
6 - دعا بعد از نماز ظهر.( همان، ص 13)
7 - دعا بعد از نماز عصر.( بحارالأنوار، ج 53، ص 187، ح 18)
8 - دعاى شب نيمه شعبان.( مفاتيح الجنان، ص 166)

پرسش : در چه مکان‏هايى سفارش دعا براى امام زمان‏عليه‏السلام شده است؟ پاسخ : مطابق روايات در برخى از مکان‏هاى مقدس سفارش خاص به جهت دعا براى امام زمان (ع) شده است، از آن جمله:
1 - مسجد الحرام.( کمال الدين، ص 440)
2 - سرداب مقدس.
3 - مقامات منسوب به حضرت از قبيل مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه ومسجد جمکران.
4 - حرم امام حسين (ع).( کامل الزيارات، ص 230، ح 17)
5 - حرم امام رضا (ع).( همان، ص 331)
6 - حرم عسکريين (عليهما السلام) در سامرا.( همان، ص 313)
7 - حرم هريک از امامان به طور عموم.( همان، ص 315)
8 - عرفات در محل وقوف.( زاد المعاد)

پرسش : فلسفه توسّل به امام زمان‏عليه‏السلام چيست؟ پاسخ : توسل، وسيله وواسطه قرار دادن چيزى بين خود ومطلوب است. وسيله بر دو نوع است: گاهى از امور مادى است، مثل آب وغذا که وسيله رفع تشنگى وگرسنگى است. وزمانى نيز از امور معنوى است، مثل گناه‏کارى که خدا را به مقام وجاه يا حقيقت پيامبر (ص) قسم مى‏دهد تا از گناهش بگذرد. در هر دو صورت وسيله لازم است؛ زيرا خداوند متعال جهان آفرينش را به بهترين صورت آفريده است، آنجا که مى‏فرمايد: «اَلَّذِى أَحْسَنَ کُلَّ شَىْ‏ءٍ خَلْقَهُ»؛ «آن خدايى که همه چيز را به بهترين صورت آفريد.»( سوره سجده، آيه 7)
جهان بر اساس نظم علت ومعلول واسباب ومسببات، براى هدايت ورشد وتکامل انسان‏ها آفريده شده است ونيازمندى‏هاى طبيعى بشر با عوامل واسباب عادى برآورده مى‏گردد. فيوضات معنوى خداوند همچون هدايت، مغفرت وآمرزش نيز بر اساس نظامى خاص بر انسان‏ها نازل مى‏شود واراده حکيمانه خداوند بر اين تعلّق گرفته که امور از طريق اسباب خاص وعلل معين به انسان‏ها برسد.
بنابراين، همان گونه که در عالم ماده نمى‏توان پرسيد: چرا خداوند متعال زمين را با خورشيد نورانى کرده وخود بى واسطه به چنين کارى دست نزده است؟ در عالم معنا نيز نمى‏توان گفت: چرا خداوند مغفرت خويش را به واسطه اولياى الهى شامل حال بندگان مى‏کند.
شهيد مطهرى؛ مى‏فرمايد: «فعل خداوند داراى نظام است. اگر کسى بخواهد به نظام آفرينش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همين جهت است که خداى متعال گناه‏کاران را ارشاد فرموده است که درِ خانه رسول اکرم (ص) بروند وعلاوه بر اينکه خود طلب مغفرت کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براى ايشان طلب مغفرت کند. قرآن کريم مى‏فرمايد: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛( سوره نساء، آيه 64) «اگر ايشان هنگامى که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو مى‏آمدند واز خدا آمرزش مى‏خواستند وپيامبر هم براى ايشان طلب مغفرت مى‏کرد، خدا را توبه‏پذير مهربان مى‏يافتند.»( مجموعه آثار، ج 1، ص 264)
از همين رو مى‏بينيم که در قرآن وسنت تأکيد فراوانى بر وسيله وتوسل شده است. خداوند متعال مى‏فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الوَسِيلَةَ»؛( سوره مائده، آيه 35) «اى مؤمنين! تقوا پيشه کنيد وبراى رسيدن به او وسيله طلب نماييد.»
اثر وفايده ديگرى که در توسل به اولياى الهى خصوصاً ذوات مقدسه اهل بيت: است اينکه مردم به جهت دريافت فيوضات الهى به واسطه آنان، نه تنها به مقام شامخ آنها از نبوت يا امامت يقين حاصل مى‏کنند، بلکه از باب اينکه «الانسان عبيد الاحسان» فرمان بردار دستورات آنها که همان دستورات خداوند است مى‏شوند.

پرسش : آيا دعا براى ظهور حضرت مهدى‏عليه‏السلام با نهى از عجله در ظهور منافات دارد؟ پاسخ : در روايات فراوان به مسأله دعا براى تعجيل فرج حضرت مهدى (ع) اشاره شده است ودر برخى روايات ديگر از عجله کردن واستعجال نهى شده است. از جمله: «هلک المستعجلون»؛ «کسانى که عجله کردند هلاک شدند.» آيا بين اين دو دسته روايات اختلاف وتنافى وجود دارد؟ در جواب مى‏گوييم: خير؛ زيرا:
اولاً: استعجال در ظهور، اصرار زياد بر فرج حضرت بدون تمهيد مقدمات وشرايط وزمينه‏هاست، ولى دعا براى ظهور حضرت، با تمهيد مقدمات وشروط است.
ثانياً: نفس دعا براى تعجيل فرج در ظهور حضرت تأثير به سزايى دارد، به اين معنا که خود دعا مى‏تواند به منزله جزء علت تامه در تسريع ظهور تأثير به سزايى داشته باشد.

پرسش : آيا اگر کسى چهل روز دعاى عهد بخواند از ياران امام مهدى‏عليه‏السلام خواهد شد گرچه انسان بدى باشد؟ پاسخ : مطابق روايتى که از امام صادق (ع) نقل شده آمده است که: « هرکس چهل صبح دعاى عهد را بخواند از ياوران «قائم» ما باشد، واگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد خداوند او را از قبر بيرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...».( مفاتيح الجنان)
در مورد سؤال فوق مى‏گوييم:
اولاً: اين آثار ممکن است مقيّد باشد به اينکه اعمال ورفتار ديگر نيز درست ومطابق موازين شرع باشد، زيرا انسان بايد با حقيقت اين دعا انس داشته باشد تا بتواند با خداى خود عهد کند.
ثانياً: ممکن است که خواندن دعاى عهد گرچه از شخصى باشد که انسان بدى است ولى خداوند متعال به برکت اين دعا او را متحوّل مى‏گرداند وبا خواندن اين دعا در چهل روز وعهد قلبى با حضرت مهدى (ع) چنان تحوّلى اساسى در وجود او ايجاد شود که به اين قابليّت برسد که بتواند از اصحاب حضرت شود.