تحلیلی از آیت الله شهید سید محمدباقر صدر (مترجم: سیدحسین مرکبی)
اشاره
متفکر برجسته اسلامی آیت الله شهید سید محمدباقر صدر، در سال ۱۳۵۶ شمسی مقدمه ای بر کتاب شریف «صحیفه سجادیه» نگاشت. متن زیر ترجمه بخشی از آن مقدمه است که به تحلیل چرایی نحوه مبارزه امام سجاد (ع) پرداخته است.معارف
درآمدتقدیر بر این بود که امام زین العابدین (ع) پس از شهادت پدرش مسئولیت زمامداری و رهبری معنوی [امت] را بر عهده بگیرد. وی در نیمه دوم قرن اول ـ یکی از حساس ترین برهه های حیات امت ـ این مسئولیت را برعهده گرفت. این مرحله دوران پس از فتوحات اولیه اسلامی بود. این فتوحات با قدرت معنوی و تب و تاب نظامی و عقیدتی شان، پادشاهی کسری و قیصرها را به لرزه درآوردند و ملت های مختلف و کشورهای گسترده ای را به قلمرو این رسالت جدید ملحق کردند. مسلمانان طی نیم قرن، رهبری بخش اعظمی از جهان متمدن آن روز را برعهده گرفتند. اگرچه تسلط بر آن قلمرو گسترده، مسلمانان را به یکی از ابرقدرت های سیاسی و نظامی جهان تبدیل کرد، اما آنان را خارج از حوزه مسائل سیاسی و نظامی با دو خطر بزرگ مواجه نمود که لازم بود با قدرت با آن ها مقابله شود.
دو خطر پیش روی مسلمین
اولین خطر، «تأثیرپذیری مسلمانان» از فرهنگ ها، سنت ها و شرایط اجتماعی گوناگون ملت هایی که فوج فوج به اسلام می پیوستند، از طریق تعامل با آنان بود. در این شرایط باید کار علمی انجام می شد تا به مسلمانان تأکید شود تفکر و هویت تشریعی ویژه برآمده از کتاب و سنت است که اصالت دارد. یک «جنبش نرم افزاری اجتهادی» لازم بود تا افق های ذهن آنان را در این زمینه بگشاید تا بتوانند مشعل کتاب و سنت را همچون یک مجتهد بصیر و تلاش گرِ تیزهوش به دوش کشند؛ مشعلی که مجتهد می تواند برای استنباط هر مسئله ای در هر زمینه ای از آن استفاده کند.
همچنین باید هویت اسلامی کاشته و بذرهای اجتهاد پاشیده می شد. این همان کاری است که امام علی بن الحسین (ع) به آن مبادرت کرد. وی در مسجد پیامبر (ص) گروهی پژوهشی و تحقیقاتی تشکیل داد و برای مردم درباره اقسام دانش های اسلامی از جمله حدیث و فقه صحبت می کرد؛ آنان را از دانش پدران پاکش بهره مند می ساخت و به افراد با استعداد تمرین تفقه و استنباط می داد. تعداد زیادی از فقهای مسلمان از این گروه سر برآوردند. این گروه خاستگاه مدرسه های فقهی و جنبش جوشانی بود که بعدها -در زمان امام باقر و امام صادق (ع) به وجود آمد. امام از این طریق اکثر قاریان و حافظان کتاب و سنت را گرد آورد؛ تا جایی که سعید بن المسیب می گوید: «قاریان قرآن به مکه نمی رفتند مگر وقتی علی بن الحسین (ع) می رفت. ایشان که قصد مکه کرد هزار سوار همراه او شدند.» [1]
دومین خطر، «موج رفاهی» بود که در پی آن فتوحات پردامنه، جامعه اسلامی را فرا گرفته بود. موج رفاه هر جامعه ای را با خطر درغلتیدن به لذات دنیوی، اسراف در زینت های این زندگی محدود و خاموش شدن وجدان اخلاقی و ارتباط روحی با خدا و قیامت و هدف های بزرگی که این ارتباط فراروی انسان قرار می دهد، مواجه می کند؛ و این، در عمل رخ داده بود. نیم نگاهی به کتاب «أغانی» ابو الفرج اصفهانی برای روشن شدن مسئله کافی است.
امام علی بن الحسین (ع) این خطر را احساس و درمان آن را آغاز کرد. وی «دعا» را شالوده این درمان قرار داد. صحیفه سجادیه ای که اکنون در دست توست نتیجه آن تلاش است. این پیشوای عظیم، امام علی بن الحسین (ع) با شیواییِ منحصر به فرد، تسلط کامل بر روش های بیان مطلب در زبان عرب و تفکری الهی و آمیختن آن با دل انگیزترین مفاهیم و دقیق ترین معانی در زمینه رابطه انسان با پروردگارش، آرامشی که نزد خالق بشر وجود دارد، پیوند انسان با مبدأ و معادش و تجسم بخشیدن به ارزش های اخلاقی، حقوق و واجبات برآمده از آن پیوند ـ با این موهبت هایی که به وی عطا شده بود ـ توانست فضایی معنوی در جامعه اسلامی به وجود بیاورد. فضایی که در هنگامه وزیدن وسوسه های شیطانی به انسان کمک می کند ایستادگی کند، وقتی زمین او را پایین می کشد، او را به سمت پروردگارش بالا می کشاند و ارزش های معنوی را در وی تثبیت می کند تا در زمانه توانگری و تموّل همچون دورانی که از گرسنگی سنگ به شکمش می بست، وفاداری اش را حفظ کند.
در سیره امام (ع) نقل شده که ایشان هر جمعه برای مردم خطبه می خواند و نصیحت شان می کرد، آنان را از گرفتار شدن به دنیا پرهیز می داد، به کارهای اُخروی تشویق شان می کرد و این قطعه های هنری و رنگارنگ دعا، حمد و ثنا را که تجسم بندگی خالصانه خداوند (سبحانه وحده لا شریک له) هستند، خود برایشان قرائت می کرد. [2]
صحیفه سجادیه نماد یک جنبش اجتماعی گسترده است؛ جنبشی که شرایط آن برهه، امام (ع) را به انجام آن واداشت. همچنین این صحیفه، میراث الهی بی همتایی است که همچنان با گذشت قرن ها چشمه بخشش، چراغ هدایت و مدرسه اخلاق و تهذیب باقی مانده و بشریت همچنان به این میراث محمدی علوی (ص) نیازمند است؛ نیازی که با افزایش فریب های شیطان و آزمایش های دنیا فزونی می گیرد.
----------------------------------------
پی نوشت ها :
[1]. اختیار معرفة الرجال، ص۱۱۷.
[2]. الکافی ص۷۲: ج ۸، حدیث ۲۹؛ الأمالی (صدوق): ص۵۰۳.