آيا نخستين وحی در ماه رمضان بود؟
  • عنوان مقاله: آيا نخستين وحی در ماه رمضان بود؟
  • نویسنده: آيت الله جعفر سبحانی
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 19:23:57 1-10-1403

 

 

مقدمه

روز بعثت پيامبر، مانند روز تولد و رحلت آن حضرت از نظر تاريخ نگاران قطعي نيست. دانشمندان شيعه، تقريبا متفق اند که پيامبر اسلام در بيست و هفتم ماه «رجب» به رسالت مبعوث گرديد، و نبوت او از همان روز شروع شد. ولي مشهور در ميان دانشمندان سني اينست که بزرگ پيشواي اسلام، در ماه رمضان به اين مقام بزرگ نائل گرديد، و در آن ماه پربرکت و مبارک، حضرتش براي راهنمائي مردم از طرف خداي جهان ماموريت پيدا کرد، و به منصب رسالت و نبوت مفتخر شد.
از آنجا که شيعه خود را پيرو عترت و اهل بيت پيامبر مي داند و به حکم حديث «ثقلين» ، گفتار پيشوايان خود را از هر نظر، قطعي و صحيح مي شمارد از اينرو درباره تعيين روز بعثت پيامبر اسلام پيرو قولي شدند که از اهل بيت آن حضرت براي آنان، بطور صحيح نقل شده است. فرزندان آن حضرت مي گويند : بزرگ خاندان ما در ماه رجب در بيست و هفتمين روز آن ماه مبعوث گرديد.
روي اين مقدمات، آنان نبايد در صحت و پابرجائي قول مزبور شک و ترديدي به خود راه دهند. چيزي که مي تواند براي قول ديگر مدرک شمرده شود، همان تصريح قرآن است بر اينکه آيات قرآن در ماه رمضان نازل گرديده است. از آنجا که روز بعثت، روز آغاز وحي و نزول قرآن بوده است، بنابراين بايد گفت : که روز بعثت در همان ماهي است که قرآن در آن ماه فرو فرستاده شده است، و آن همان ماه رمضان است. اينک آياتي که دلالت دارد بر اينکه قرآن در ماه مبارک نازل گرديده است :
1- ماه رمضان، ماهي که در آن ماه قرآن فرو فرستاده شده است. (1)
2- سوگند به قرآن که ما آن را در يک شب مبارک فرو فرستاديم (2) و آن شب، همان شب قدر است که در سوره «قدر» بر آن تصريح شده است. چنانکه فرموده : ما قرآن را در شب «قدر» فرو فرستاديم. (3)

 

 

 

پاسخ دانشمندان شيعه

محدثان و مفسران شيعه، از اين استدلال به طرق گوناگون پاسخ هائي گفته و توضيحاتي داده اند. اينک به بيان برخي از آن ها مي پردازيم :

 

 

 

پاسخ اول

آيات ياد شده فقط دلالت دارند که قرآن، در ماه رمضان، در يک شب مبارک که شب قدر است نازل گرديده، ولي محل نزول آن را بيان نمي کنند، و هرگز دلالت ندارند که همان شب بر قلب پيامبر نازل شده اند. چه بسا احتمال دارد که قرآن نزولهاي گوناگوني داشته باشد، و يکي از آن نزولها، نزول قرآن به طور تدريج بر پيامبر است. ديگري نزول دفعي آن است از «لوح محفوظ» به «بيت معمور» . (4)
بنابراين چه اشکالي دارد که در بيست و هفتم ماه رجب، فقط آياتي چند از سوره علق بر پيامبر نازل گردد، و تمام قرآن به طور جمعي در ماه رمضان، از يک مقامي که قرآن آن را «لوح محفوظ» مي نامد، مقام ديگري که در روايات از آن به «بيت معمور» نام برده شده است نازل شود.
مؤيد اين گفتار، همان آيه سوره «دخان» است که مي فرمايد :
«ما کتاب را در شب مبارک نازل کرديم» ، صريح اين آيه (به استناد ضميري که به کتاب برمي گردد) اين است که تمام آن در ليله مبارکه (که در شهر رمضان است) نازل گرديد، و بايد اين نزول غير آن نزولي باشد که در روز بعثت، تحقق يافته، زيرا در روز بعثت آياتي بيش نازل نگرديده است.
خلاصه سخن اينکه : آياتي که دلالت مي کنند که قرآن در ماه رمضان در ليله مبارکه «قدر» فرو فرستاده شد، نمي توانند دليل بر اين باشند که روز بعثت که در آن روز نيز آياتي چند نازل گرديده در همان ماه بوده است. زيرا آيات فوق دلالت دارد که تمام کتاب (قرآن) در آن ماه نازل گرديده است، در صورتي که در روز بعثت فقط آياتي چند نازل شده است، در اين صورت احتمال دارد که مقصود از نزول جمعي قرآن همان نزول مجموع قرآن، در همان ماه از لوح محفوظ به بيت معمور باشد.
دانشمندان شيعه و سني رواياتي در اين مورد نقل کرده اند و بالاخص استاد دانشگاه «الازهر» ، محمد عبد العظيم زرقاني، روايات را بطور مبسوط در کتاب خود وارد کرده است. (5)

 

 

 

پاسخ دوم

متين ترين پاسخي که تا حال از طرف دانشمندان ابراز شده، همان جواب دوم است. استاد آقاي طباطبائي در کتاب نفيس خود (6) در توضيح آن کوشش فراواني به خرج داده است و خلاصه آن به قرار زير است :
اينکه قرآن مي فرمايد : ما آن را در ماه رمضان نازل کرديم، منظور حقيقت و واقع قرآنست که بر قلب پيامبر نازل گرديد. زيرا قرآن، علاوه بر وجود تدريجي، واقعيتي دارد که خداي بزرگ پيامبر خود را از آن در يک شب معين از شبهاي ماه رمضان آگاه ساخت.
از آنجا که رسول گرامي، از تمام قرآن آگاهي داشت، دستور آمد که درباره قرآن عجله نفرمايد، تا آنکه دستور نزول تدريجي آن صادر شود. چنانکه مي فرمايد : در تلاوت قرآن عجله مکن، پيش از آنکه حکم وحي آن صادر گردد. (7)
خلاصه اين پاسخ اينست که : قرآن يک وجود جمعي علمي واقعي دارد که يکدفعه در ماه رمضان نازل گرديد، و يک وجود تدريجي دارد که آغاز نزول روز بعثت بوده و تا پايان عمر آن حضرت بطور تدريج نازل مي گرديد.

 

 

 

پاسخ سوم

بعثت با نزول قرآن همراه نبود
چنانکه در توضيح اقسام وحي اجمالا بيان شد، وحي داراي مراتبي است که نخستين مرتبه اي که پيامبر با آن روبرو مي گردد، همان رؤيا و خوابهاي راستين است. و مرتبه ديگر آن شنيدن نداي غيبي و آسماني است، بدون اينکه با فرشته اي مواجه شود. و آخرين درجه آن اين است که سخنان خدا را از فرشته اي که او را مشاهده مي کند، بشنود و بوسيله او از حقايق عوالم ديگر آگاه گردد.
از آنجا که نفس انساني در نخستين مرتبه، توانائي تحمل مراتب بر وحي را ندارد، بلکه بايد تحمل آن تدريجي انجام بگيرد، بنابراين بايد گفت : در روز بعثت (روز بيست و هفتم) تا مدتي پس از آن، آن حضرت فقط نداي آسماني را مبني بر اينکه او رسول و فرستاده خدا است مي شنيد، و هيچگاه در چنين روزي آيه اي نازل نشده، سپس پس از مدتي در ماه رمضان نزول تدريجي قرآن شروع شده است.
خلاصه اين پاسخ اينست که : مبعوث شدن پيامبر در ماه رجب، ملازم با نزول قرآن در آن ماه نيست. روي اين بيان، چه اشکالي دارد پيامبر در ماه رجب مبعوث به رسالت شود و قرآن در ماه رمضان همان سال نازل گردد.
پاسخ مزبور اگر چه با بسياري از متون تاريخ موافق نيست (زيرا بسياري از مورخين تصريح کرده اند که آياتي از سوره «علق» در همان روز بعثت نازل شده) ولي-مع الوصف-رواياتي نيز داريم که جريان روز بعثت را با شنيدن نداي غيبي تمام کرده و سخني از نزول قرآن و يا آيات به ميان نياورده است، بلکه موضوع را چنين تشريح مي نمايد که در آن روز، پيامبر فرشته اي را ديد که به او مي گويد : يا محمد انک لرسول الله و در برخي از روايات فقط شنيدن تنها، نقل شده و سخن از رؤيت فرشته به ميان نيامده است. براي توضيح بيشتر به بحار مراجعه شود. (8)


پي نوشت ها :
1. شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن -سوره بقره/185.
2. حم و الکتاب المبين انا انزلناه في ليلة مبارکة -سوره دخان/2 و 3
3. انا انزلناه في ليلة القدر -سوره قدر/1.
4. براي آگاهي از تفسير لوح محفوظ و بيت معمور، به کتابهاي تفسير مراجعه بفرمائيد.
5. «مناهل العرفان في علوم القرآن» ، ج 1/37.
6. «الميزان» ، ج 2/14-16.
7. و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضي اليک وحيه -سوره طه/114.
8. «بحار الانوار» ، ج 18/184-190-193-253. «کافي» ، ج 2/460، «تفسير عياشي» ، ج 1/80-اين پاسخ تنها با آنچه که از صحيح بخاري نقل گرديد که بعثت پيامبر با نزول سوره «علق» همراه بود، سازگار نيست.