نگاهى به پديده شبيه سازى انسان
  • عنوان مقاله: نگاهى به پديده شبيه سازى انسان
  • نویسنده: بابک پور قهرمانى
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 18:5:25 1-10-1403


چکيده

انتشار خبر تولد نخستين انسان شبيه سازى شده، از جمله مسائل جديد پزشکى مطرح شده در جهان است که بسيارى از انديشمندان اديان الهى و دانشمندان علوم مختلف به آن واکنش نشان داده و در رابطه با آن اظهارنظر کرده اند. اين که شبيه سازى چيست و چه مسائلى پيرامون آن مطرح است و چه اقداماتى در سطح جهان و نيز از نقطه نظر بين المللى انجام شده است؟ همه از نکاتى هستند که نوشتار حاضر به بررسى آنها مى پردازد.

مفهوم شبيه سازى (کلونينگ)

شبيه سازى يا استنساخ (2) که به آن کلونينگ (Cloning) گفته مى شود، از کلمه يونانى کلون (Clon) به معنى قلمه زدن، جوانه زدن و تکثير کردن گرفته شده است و کلونينگ هم عبارت است از بريدن و تکثر کردن. شباهت شبيه سازى با قلمه زدن در اين است که در هر دو روش، عمل توليد مثل، بدون انجام لقاح انجام مى گيرد. در قلمه زدن، شاخه يا ريشه اى را از درخت جدا کرده و در جاى ديگر مى کارند و بعد از مدتى اين شاخه يا ريشه، ريشه دوانده و مواد غذايى خود را از خاک مى گيرد و رشد مى کند. (3) در عمل شبيه سازى هم، بدون عمل لقاح توليد مثل مى گردد که توضيح اين مطلب خواهد آمد.
در علم زيست شناسى، کلونينگ عبارت است از تولد موجود زنده بدون آميزش جنسي. هر يک از موجودات جديد راکلون مى گويند. کلونها از نظر ژنتيکى (وراثت) شبيه هم هستند و اگر تعداد آنها زياد باشد، تشکيل کولونى (colony) مى دهند. کولونى عبارت است از گروهى از ارگانيسم ها و يا گروهى از سلولها که از يک ارگانيسم واحد بدون آميزش جنسى تکثير يافته باشند و به زبان ساده کلونينگ عبارت است از کلون سازي؛ يعنى مشابه سازى يا دو قلو و چند قلوسازى موجود زنده بدون آميزش جنسي. (4)
عمل شبيه سازى معمولاً به دو روش انجام مى گيرد (5) :
1. سلول تخم (که ترکيبى از سلولهاى نر و ماده مى باشد) را در مرحله تقسيم به دو سلول، از هم جدا مى کنند؛ در نتيجه، دو انسان کاملاً شبيه به هم توليد خواهند شد. اولين بار شبيه سازى، به اين طريق صورت گرفت.
شايان ذکر است که نوزادان شبيه سازى با اين روش با دوقلوهاى طبيعى تفاوت دارند؛ زيرا دوقلوها نتيجه ترکيب دو سلول نر با دو سلول ماده اند و کاملاً جدا از هم و با خصوصيات ژنتيکى متفاوت از هم، توليد مى شوند؛ در حالى که در شبيه سازى به روش ياد شده، يک سلول نر با يک سلول ماده ترکيب شده اند و پس از ترکيب، در مرحله تکثير سلولها را از هم جدا مى کنند؛ در نتيجه، دو فرد کاملاً شبيه به هم توليد مى شوند.
2. ابتدا هسته يک تخمک از يک جنس را بيرون آورده، سپس يک سلول از يک عضو (مثلاً پوست) را داخل تخمک مذکور قرار داده، سپس تخمک مذکور را در جايى جاسازى کرده و پس از انجام عملياتهاى ديگر نظير تأمين کلسيم براى تخمک و... تخمک بارور شده و شخص مشابه، به وجود مى آيد. به عبارت ديگر، در اين روش به جاى استفاده از يک سلول نر و يک سلول ماده و ايجاد يک موجود ديگر، هر دو سلول را از يک جنس که عمدتا جنس ماده است انتخاب مى کنند. بنابراين، آن شخصى که سلول را از وى گرفته اند، با موجودى که کلون (شبيه سازي) شده، صد در صد به يکديگر شبيه هستند. اين شباهت در همه صفات ظاهرى و باطنى، عواطف، احساسات و ساير موارد به چشم مى خورد. (6)
شايد اشکال شود که در دو قلوها هم وضع بدين صورت است. در جواب بايد گفت اولاً در دوقلوها شباهت صددرصد وجود ندارد. ثانيا توليد مثل، ناشى از انجام عمل لقاح است که در شبيه سازى چنين نيست.
نکته شايان توجه، اين است که شبيه سازى، به دو هدف انجام مى گيرد : ايجاد انسان کامل؛ ايجاد اندامهاى مختلف بدن انسان (شبيه سازى درماني) (7) تحقق هدف دوم بدين صورت است که هر سلول بالقوه، توان تبديل به همه سلولهاى اعضا را دارد، پس مى توان در آزمايشگاه، رشد را متوقف کرد و فقط به يک سلول خاص مثلاً قلب، عصب يا کليه و... اجازه رشد داد. سلولهاى بنيادى که توان تبديل شدن به اعضاى مختلف را دارند، در آزمايشگاه، براى توليد يک عضو خاص استفاده مى شوند.
در مورد اول به دليل پيامدهاى منفى اختلاف نظرها و مخالفتهاى زيادى وجود دارد که در مطالب آتى مطرح خواهيم کرد ولى در مورد شبيه سازى درمانى اختلاف نظر وجود ندارد و حتى به دليل کارايى پزشکى و فوايد مهم آن در درمان بيماريهاى مزمن از آن استقبال نيز شده است. (8)
البته شبيه سازى درمانى به اين معنا نيست که انسانى را توليد و آن را قطعه قطعه کنند و قطعات بدنش را به انسان ديگرى پيوند بزنند. اين کار، جايز نيست؛ چرا که انسان شبيه سازى شده هم، حق حيات دارد و کشتن انسانها ممنوع است.

تاريخچه شبيه سازى

تاريخچه شبيه سازى به دهه سوم از قرن بيستم بر مى گردد که اولين بار در مورد گياهان صورت پذيرفت. با اين روش، سلول گياهى را بارور کردند اما موفق به شبيه سازى نشدند. در سال 1960 نباتات را شبيه سازى مى کردند. در سال 1993، اين کار را در مورد حيوان انجام دادند و از اين راه، در ايتاليا موفق شدند گوساله هايى را توليد کنند که گرچه کاملاً شبيه به گاوى نبودند که از سلول پستان آن، کلون شده بودند، اما شباهت بسيار زيادى به آن داشتند. سپس در سال 1997 پرفسور ويلموت و همکارانش اين فناورى را در همانندسازى گوسفند در مؤسسه رازلين در کشور اسکاتلند به کار گرفتند و پس از 200 تجربه ناموفق، سرانجام موفق به توليد بره اى به نام «دالّي» (9) شدند. بعدها اين روش بر روى پستانداران ديگر نظير ميمون و گربه نيز انجام شد. (10) سرانجام در سال 2002، دکتر بريژيت بواسيله (Brigitte Boisselier) مدير شرکت آمريکايى کلونايد (colonaid) تولد نخستين انسان شبيه سازى شده را اعلام کرد. اين نوزاد دختر با استفاده از سلول پوست تن زن آمريکايى 31 ساله به وجود آمده و در روز 27 دسامبر 2002 با زايمان سزارين متولد شده است. کودک متولد شده را «حوا» نام گذاشتند. اين کودک هنگام تولد سه کيلو و دويست گرم وزن داشت. (11) اين بحث به طور عينى و عملى در همين يک مورد تحقق يافته است اما تولد فرزندان ديگرى نيز به روش شبيه سازى محال نيست.

محاسن و معايب شبيه سازى

براى شبيه سازى، فايده ها و ضررهايى توسط موافقان و مخالفان اين طرح ارائه شده است، که به صورت مختصر، يادآور مى شويم :
محاسن
پيوند عضو انسان شبيه سازى شده به کسى که از او شبيه سازى شده است، براى طولانى کردن مدت عمر شخص اصلى (ايجاد اندام يدکي) .
تداعى و ايجاد خاطره براى بازماندگان شخص اصلى که فوت کرده است.
مى توان جفتهاى نازا را صاحب فرزند داراى ژنهاى مادرى يا پدرى نمود.
با به کارگيرى درست فناورى کلونينگ مى توان فعاليت سلولهاى آسيب ديده را با تکثير سلولهاى جديد و جايگزين کردن آنها تجديد کرد.
به وجود آوردن انسانهاى سالم براى جبران خطرهاى ناشى از بيماريهاى ارثى نهفته در برخى ترکيبهاى جنسي.
تنظيم جنس کودکان و انسانها در آينده.
ساير فوائدى که ذکر کرده اند.
معايب
رواج برده داري : با شيوع اين پديده ممکن است افرادى با سوء استفاده از آن شيوه و خريد و فروش چنين انسانهايى، برده دارى را رواج دهند.
مغايرت با قانون ازدواج : عمل توالد بايد از راه زناشويى انجام پذيرد؛ نه از راه هاى ديگر.
ايجاد کلون افراد خشن و بى عاطفه : اين امکان همواره وجود دارد که شبيه سازان، از جنايتکاران و افراد نادرست جامعه استفاده کنند و امثال هيتلر را به وجود بياورند.
شناخته شدن فرد شبيه سازى شده به عنوان شهروند درجه دوم.
شيوع قاچاق و تجارت اعضاى بدن انسان با رواج شبيه سازى انسان : اگر از توليد اينگونه انسانها جلوگيرى نشود، دامنه فعاليت قاچاقچيان انسان از کنترل خارج خواهد شد و هر روز هزاران بچه همانندسازى شده، به منظور تهيه اعضا و قطعات قابل پيوند به بدن ديگران، به وجود خواهند آمد.
مغايرت با اصل تنوع خلقت : شبيه سازى انسان، در نهايت به توليد و ترجيح نسلى خاص (نژاد برتر) و انقراض گونه هاى ديگر بشر مى انجامد.
ايجاد جامعه بى هويت، چرا که اين افراد فاقد هويت خانوادگى هستند؛ در نتيجه جامعه بى هويت ايجاد خواهد شد.
ايجاد عوارض عاطفى و روانى در فرد شبيه سازى شده : از آنجا که چنين فردى پدر مشخصى ندارد به کمبودهاى عاطفى و ناراحتيهاى روانى دچار شده و سرافکندگى و اندوه جانکاهى را تحمل مى کند و نيز چون مى داند که نسخه اصلش که قبل از وى به دنيا آمده، در اثر بيمارى ارثى فوت نموده است، مسلما از نظر روانى، رفتار بهنجارى نخواهد داشت؛ زيرا دقيقا زمان مرگ خود را مى داند.
معايب ديگرى نيز برشمرده اند.

شبيه سازى از ديدگاه فقه

الف) ديدگاه علماى شيعه

مراجع عظام فعلى، شبيه سازى حيوانات را بالاتفاق جايز مى دانند ولى در مورد شبيه سازى انسانها آراى مختلفى دارند. ابتدا سؤال و جواب علما در مورد شبيه سازى حيوان را نقل مى کنيم.
مراجع عظام در پاسخ به سؤال «آيا مشابه سازى حيوان زنده توسط تکثير سلولهاى وى (کلوناژ) جايز است؟ (سلولى از حيوان زنده اخذ مى شود و با تکثير آن سلول، از طريق اطلاعات DNA، حيوانى با همان خصوصيات قبلى ايجاد مى کنند.) » چنين جواب دادند : (12)
آيت الله خامنه اي : اين کار فى نفسه اشکال ندارد.
آيت الله فاضل لنکراني : دليلى بر حرمت اين عمل بر حسب عنوان اولى به نظر نرسيده است؛ گرچه بر حسب عناوين ثانويه اشکال دارد.
آيت الله بهجت : ظاهرا اشکالى به نظر نمى رسد.
آيت الله نورى همداني : در غير انسان جايز است.
آيت الله مکارم شيرازي : اين کار در مورد حيوانات اشکالى ندارد ولى در مورد انسان جايز نيست.
آيت الله سيستاني : مانعى ندارد.
آيت الله صافى گلپايگاني : اگر مستلزم خلاف شرع نباشد بنفسه اشکال ندارد.
آيت الله موسوى اردبيلي : دليل قانع کننده اى بر حرمت چنين تحقيقات و آزمايشاتى وجود ندارد.
آيت الله صانعي : شبيه سازى حيوانات مانعى ندارد ولى نسبت به انسان حرام و معصيت و غيرجايز است.
اما در مورد شبيه سازى انسان، علما در پاسخ به سؤال «آيا مشابه سازى و تکثير انسان در آزمايشگاه و از طريق روشهاى پيشرفته علمى (کلوناژ) جايز است؟ (گرفتن سلول انسان و ايجاد انسانى با همان خصوصيات قبلي) » چنين جواب دادند : (13)
آيت الله فاضل لنکراني : به عنوان اولى اشکال ندارد لکن اگر مفاسدى بر آن مترتب شود، به عنوان ثانوى جايز نيست.
آيت الله تبريزي : جايز نيست.
آيت الله مکارم شيرازي : اين کار جايز نيست و مفاسد زيادى دارد و اطلاعاتى که اخيرا منتشر شده، نشان مى دهد که کسانى که از طريق شبيه سازى به وجود مى آيند، در معرض ناهنجاريهاى جسمى شديدى هستند مانند کمبود کليه ها و نيمى از مغز و امثال آن.
آيت الله سيستاني : فى حد ذاته مانعى ندارد.
آيت الله موسوى اردبيلي : گرچه شبيه سازى در مورد انسان تاکنون بر مرحله عمل نرسيده است و لکن دليل قوى و محکمى بر حرمت چنين تحقيقات و آزمايشاتى وجود ندارد.
آيت الله نورى همداني : تحقق اين عمل معلوم نيست که ممکن باشد و در صورت امکان، اگر با موازين اسلامى مخالف نباشد، اشکال ندارد.
مسائل ديگرى نيز از محضر اين بزرگان پرسيده شد : «از آنجا که در قرن بيستم شاهد رشد حيرت آور فناوري؛ خصوصا پيشرفتهايى در علم پزشکى حاصل شده است و يکى از آنها برآيندهاى مهم نوين، مهندسى ژنتيک و بدل سازى انسان (کلوناژ) مى باشد که در علم وراثت مسائل مبهم و پيچيده اى پيدا شده است بفرماييد :
الف) اگر سلول جنسى در سردخانه براى مثلاً صد سال يا بيش از آن زنده نگاه داشته شود، سپس در رحم زنى کاشته و رويانده شود، آيا طفل ناشى از اين سلول پس از رشد و نمو و بلوغ مى تواند از بستگان و خويشان خود مطالبه ارث نمايد؟
ب) ممکن است با فناورى بدل سازى (کلوناژ) ، چند نفر نسخه بدل يک اصل باشند. در صورتى که جرمى ارتکاب شود از راه هاى اثر انگشت يا ديگر آثار جسمى يا علم قاضى اثبات شود يکى از اين افراد (اصل و فروع) مرتکب جرمند، کدام نسخه محاکمه و مجازات خواهد شد؟
ج) در صورتى که دختر باکره اى با بهره گيرى از فناورى بدل سازى (کلوناژ) داراى فرزندى از سلول جنينى خود شود، در اين فرض آيا حامله شدن وى مشروع است؟ آيا فرزند به دنيا آمده نسخه بدل اوست يا همسانش يا دخترش؟
د) اگر خانواده اى نسخه اى از فرزندشان را در سردخانه نگهدارى کردند و پس از مرگ فرزندشان با فناورى بدل سازى (کلوناژ) نسخه بدل وى را در رحم مادر کاشتند و روياندند، در اين صورت آيا آفرينش انسانى براى هدفى که به خاطر او مربوط نيست و نفعى نمى رساند، جايز است؟
ه) در صورتى که فناورى بدل سازى (کلوناژ) به قدرى رشد کند که مادران بتوانند با مشاهده فرجام فرزند پس از چند سال به کاتالوگهاى مختلف مراجعه و جنين را گزينش کنند (طفل ساليان رشد مى کند ولى نسخه هاى دست نخورده اش در سردخانه محفوظ مانده است.) چنين باردارى شرعا چه حکمى دارد؟»
جواب مراجع به اين سؤالها، به شرح زير است (14) :
آيت الله مکارم شيرازي : الف) چنين نوزادى از کسى ارث نمى برد. ب) ديه در ميان آنها تقسيم مى شود. ج تا ه) اين عمل از نظر شرعى خالى از اشکال نيست و مفاسد زيادى بر آن مترتب مى شود. به همين جهت، حتى افرادى که پايبند به دين و شريعت نيستند، به خاطر مفاسد اجتماعى آن به مخالفت با آن پرداخته اند.
آيت الله صافى گلپايگاني : اين موضوعات ظاهرا هنوز هم در دست تحقيق و تجربه است. اگر چه جواب على الفرض ممکن است ولى اولى اين است که پس از تحقيق و تحقق کامل موضوع در خارج و ابتلا به آن، حکم آنها مورد سؤال واقع شود.
آيت الله بهجت : الف) وراثت نيست. ب) مثل ساير موارد اقامه بينه بر غير واحد و همچنين اقرار يا علم اجمالى است در احکام قصاص و ديه. ج) مانعى ندارد و به ولد اشبه است. د) مانعى ندارد. ه) از حيث تکليف، منعى بر آن ثابت نيست و از حيث صحت معامله، به نظاير آن مراجعه مى شود.
آيت الله سيستاني : الف) چنانچه تولد از منى شخص مذکور باشد، آن شخص پدر او محسوب مى شود و بستگان پدر، بستگان فرزند مى شوند. ب) در صورتى که مشخص نشود، هيچ کدام مجازات نمى شوند. ج) مانعى ندارد. د) مانعى ندارد. ه) اشکالى ندارد.
همچنين آية الله معرفت (15) شبيه سازى انسان را فى نفسه حرام نمى داند ولى به حکم ثانوى، به دليل پيامدهاى منفى آن را حرام مى شمرد. همچنين آيت الله موسوى تبريزى (16) و آيت الله موسوى بجنوردى (17) شبيه سازى انسان را از نظر شرعى بلا مانع مى دانند. آيت الله سيد محمدحسين فضل الله (18) اصل شبيه سازى انسان را جايز مى داند و آن را «خلقت از عدم» نمى شمرد و نشانه اى بر قدرت انسان در کشف قوانين و نظامهايى مى داند که خداوند در عالم خلقت گذاشته اند. البته ايشان هم، تکثير و رواج مسأله را جايز نمى داند و نيز در مورد اين که جنين شبيه سازى شده را به قتل برسانند تا از اعضاى آن استفاده کنند حکم به حرمت داده است.
بر طبق آنچه نقل کرديم، اکثر علماى اسلامى اصل شبيه سازى انسان را جايز مى دانند ولى به حکم ثانوى به دليل مفاسدى که در پى دارد جايز نمى شمرند.

ب) نظر علماى اهل سنت

هفته نامه المسلمون به نقل از ابن عثمين، عضو هيأت علماى سعودى مى نويسد : کمترين مجازات مبتکران بدل سازى با کلون کردن، بريدن دستان و پاهاى آنان مى باشد (مجازات مفسد فى الارض) ؛ زيرا اين کار، بزرگترين فساد در زمين است. (19)
مجمع اسلامى الازهر که بالاترين مرجع دينى اهل تسنن به شمار مى رود، شبيه سازى انسان را حرام اعلام کرده و يادآور شده است که به هر وسيله اى که شده، بايد جلوى آن را گرفت و در آخر نتيجه مى گيرد که عمليات شبيه سازى انسان از لحاظ شرعى مثل اين است که کسى شراب بسازد و يا از قانون علمى براى يک نتيجه مفسد استفاده کند. (20)
يوسف القرضاوى، مفتى مصر و مقيم قطر، به شدت شبيه سازى را محکوم و آن را مغاير با اختلاف و تنوع در خلقت همچنين قانون ازدواج دانست. (21)
اتحاديه عرب و سازمان کنفرانس اسلامى اخيرا با صدور بيانيه اى مخالفت صريح خود را با پروژه شبيه سازى اعلام کردند. «مجمع بررسيهاى اسلامي» کسانى را که تکنولوژى شبيه سازى را بر روى انسان انجام مى دهند، محارب دانست. (22)

شبيه سازى از نظر اعتقادى

زمانى که خبر شبيه سازى انسان اعلام شد، بيشترين مخالفتها از طرف گروهى از علماى مسيحى ابراز شد. (23) آنان شبيه سازى انسان را دخالت در کار خدا دانستند.
حال آيا واقعا شبيه سازى انسان دخالت در کار خدا محسوب مى شود؟
با کمى دقت مى توان گفت شبيه سازى هيچ مشکلى ايجاد نمى کند و دخالت در خالقيت خدا نيست؛ چرا که اولاً : با دلايل عقلى و نقلى ثابت شده است که خالق زمين و آسمان و همه موجودات، خداى متعال است؛ چنان که قرآن کريم مى فرمايد : «هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَکُمْ ما فِى الأَْرْضِ جَمِيعاً» (24) يعني : او کسى است که آنچه در زمين است، براى شما خلق کرد؛ «وَ خَلَقَ کُلَّ شَيْءٍ» (25) يعني : همه چيز را خداوند آفريده است. يا در جاى ديگر مى فرمايد : «الَّذِى خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَْرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِى سِتَّةِ أَيّامٍ» (26) يعني : او کسى است که آسمانها و زمين و آنچه را که در آنهاست، در شش روز آفريده است.
آيات فراوان حکايت از اين مطلب دارد که خالق تنها خداست؛ نه کس ديگر.
ثانيا؛ شبيه سازى، اصلاً آفرينش نيست بلکه اين عمل شبيه لقاح مصنوعى است. بنابراين، متخصص ژنتيک، فقط عاملى است براى اين نوع خلقت؛ نظير شخصى که دانه اى را مى کارد و آن دانه رشد مى کند و به گياه تبديل مى گردد. کشاورز، مقدمات توليد را ايجاد مى کند؛ نه اين که خالق و آفريننده گياه باشد؛ چنان که قرآن کريم مى فرمايد : «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ» (27) يعني : آيا نديديد آنچه را که در زمين کاشته بوديد؟! آيا شما آن دانه را از زمين رويانديد يا ما رويانديم؟!
همچنين پدر و مادر نيز در توليد فرزند نقش واسطه يا سبب را دارند؛ نه نقش خالق بودن را؛ چنان که خداوند متعال مى فرمايد : «خَلَقَ الإِْنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ» (28) يعني : (خدا) انسان را از نطفه آفريد. از اين آيه شريفه معلوم مى شود خالق انسان خداست، و نطفه، واسطه است.
بنابراين، توليد کردن مشابه انسان يا حيوان، با خداوندى خدا و خالقيت او هيچ منافاتى ندارد؛ زيرا اولاً دانشمند ژنتيک، فقط نقش واسطه را بازى کرده و با اجراى عمليات خاصى، اسباب توليد را ايجاد کرده است. ثانيا مواد اوليه همين عمليات نيز، در طبيعت موجود است (نظير تخمک، سلول و...) و آن دانشمند، براى توليد، از همان مواد طبيعى استفاده کرده و خالق مواد طبيعى نيست. ثالثا مهمترين بخش خلقت جانداران، خلقت روح آنهاست که توليد اين بخش، از عهده بشر خارج است. (29)
آيت الله سيد محسن موسوى تبريزى تولد اين انسان را نه تنها دخالت در خلقت نمى داند بلکه بيان مى دارد که خداوند به انسانها اين اجازه را داده است که تا در اسرار طبيعت دست به کشف بزنند و از آن به نفع خود استفاده کنند. (30) آيت الله عبايى خراسانى معتقد بود که اين اقدام به هيچ وجه مخالفت با مبانى خلقت و اسلام نيست؛ چرا که خداوند به تصريح از خلقت حضرت آدم و حوا که بدون پدر و مادر و همچنين حضرت عيسى که بدون پدر متولد شده، در قرآن آورده است و در نهايت، آن را يکى از آثار نظام آفرينش و قدرت خداوند مى داند. (31)
همچنين آيت الله موسوى بجنوردى مى گويد :
«اگر در قرآن مجيد آمده است که «انا خلقناکم من ذکر و انثي» اين به روش معمول اشاره مى کند؛ يعنى غالب مردم، از طريق ترکيب اسپرم و تخمک پديد مى آيند. حال به روشى ديگر ما از مخلوق خداوند سبحان، انسان ديگرى پديد مى آوريم، اين انسان باز هم مخلوق خدا محسوب مى شود. در عالم خلقت، ما استقلال نداريم. ما از مخلوق خداوند سبحان استفاده مى کنيم. انسان دو حيات دارد : حيات حيوانى و حيات انساني. قرآن مى فرمايد : «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِْنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِى قَرارٍ مَکِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً» خلقت اول، مراحل خلقت حيوانى را مى گويند و منظور از خلقت آخر، خلقت انسانى است که همان نفس ناطقه يا روح است. انسان، روح را نمى تواند توليد کند. با کلون سازى يا هر شيوه ديگر، مقتضيات حيات حيوانى توليد مى شود اما روح را، نفس ناطقه را خداوند سبحان مى دهد.» (32)
بنابراين، شبيه سازى را دخالت در کار خدا شمردن، از منظر اسلامى به هيچ وجه صحيح نيست. (33)

شبيه سازى انسان از نظر حقوقى

شبيه سازى انسان، از نظر حقوقى ممکن است مشکلاتى را ايجاد کند، از جمله :
از آنجا که در شبيه سازى، فرد توليد شده، کاملاً شبيه فرد صاحب ژن خواهد بود؛ حتى خطوط سر انگشتان نيز از اين شباهت مستثنى نيستند (و اين خطوط، در هر فرد، منحصر به همان شخص بوده عامل مهمى براى يافتن مجرم است.) با اين عمل، شخص صاحب ژن مى تواند جرايمى را مرتکب شود و از چنگال قانون بگريزد، آنگاه عمل خويش را به فرد توليد شده، نسبت دهد يا برعکس. بنابراين، حقوق و آزادى طرفين، سلب خواهد شد؛ به علاوه، مجرم واقعى هم مشخص نمى شود و حق آن شخصى که مورد ظلم و تعدى قرار گرفته از بين خواهد رفت. (34)
انسانى که از راه شبيه سازى به وجود مى آيد، نه پدرى دارد (چون از نطفه مرد نيست.) و نه مادرى (چون ترکيب با نطفه ماده نيست.) و نه خواهرى دارد و نه برادرى و نه خويشاوندى و در رحمى پرورش پيدا کرده که مادرش نيست، بلکه مادر جانشين است. خلاصه، فردى است فاقد نسب. (35)
اگر زن باکره اى با بهره گيرى از شبيه سازى، داراى فرزندى از سلول جنسى خود شود، در اين صورت آيا حامله شدن وى مشروع است يا خير؟ و آيا فرزند به دنيا آمده، بدل اوست يا همسانش يا دخترش.
فرد شبيه سازى شده، از چه کسى ارث مى برد.
اگر کسى شخص شبيه سازى را به قتل برساند، حکمش چيست؟ ديه يا قصاص؟
نفقه و حضانت فرد شبيه سازى شده، بر عهده چه کسى است؟
مشکلات حقوقى ديگرى نيز، مطرح شده است.
مشکلى در پاسخ به ابهامهاى مطرح شده نيست؛ زيرا (همان طور که پيشتر نقل کرديم) فقهاى محترم به آنها پاسخ داده اند و نهايت اين است که مى گويند کودک شبيه سازى شده هيچ حق و حقوقى در جامعه ندارد.
بحث بلاتکليفى چنين کودکى به اين دليل، مهم است که اگر شبيه سازى، به توليد انبوه برسد، چنين کودکانى البته بايد مثل ساير انسانها حقوقى داشته باشند؛ و گرنه مشکلات فراوانى ايجاد مى شود و بايد جلوى توليد چنين موجودى را گرفت؛ حتى بعضى فقهاى محترم و حقوقدانان که اصل شبيه سازى را حرام نمى دانند (حکم اولي) ، به دليل عوارض سوئى که توليد چنين موجودى در پى خواهد داشت با آن مخالفت مى کنند (حکم ثانوي) .

شبيه سازى از نظر اخلاقى

در مورد اخلاقى يا غيراخلاقى بودن شبيه سازى انسان، بحثهاى زيادى صورت گرفته است. بعضى به دليل اخلاقى از شبيه سازى دفاع مى کنند اما بسيارى ديگر، به همين دليل مخالف آن هستند.
دلايل موافقان
بعضى از ويژگيها، استعدادها و سجاياى اخلاقى از ژنها تأثير مى پذيرند. شبيه سازى انسان بالغى که ويژگيهاى مطلوب را دارد، مى تواند به توليد کودکى با قابليتهاى مشابه منجر شود؛ (36) مثلاً سلولهاى نوابغ را بگيرند و نگهدارى کنند و در هر عصر و زمانى، نوابغى توليد کنند.
در مورد زوج نابارورى که در آن، مرد به طور کامل نابارور است، شبيه سازى مى تواند به توليد بچه بينجامد. تخمک زن و سلولى از پيکره مرد با هم امتزاج مى يابند و به اين ترتيب، هر دو در توليد کودک دخيل مى شوند. مرد، اطلاعات ژنتيکى را فراهم مى سازد و زن کارخانه توليد سلول مى شود. اين وضعيت، بسيار اخلاقى تر از حالتى است که چنين زوجهاى نابارورى، از اسپرم مرد ديگرى استفاده کنند. (37)
به وجود آوردن انسانهاى سالم براى جبران خطرهاى ناشى از بيماريهاى ارثى نهفته در برخى ترکيبهاى جنسي. (38)
با شبيه سازى، حيواناتى به وجود مى آيند که مى توان از اعضاى بدن آنها براى پيوند انسانها استفاده کرد و يا از طريق جراحى ژنتيک، سلولهاى سالم مانده از عضو آسيب ديده را به يک عضو کامل تبديل کرد و يا از موادى که حيوانات در بدنشان توليد مى کنند، در داروسازى استفاده کرد. (39)
دلايل مخالفان
اسلام، روابط انسانها را با يکديگر به عنوان يک اصل زندگى مذهبى تلقى مى کند و در واقع بر اساس حديثى از قول حضرت رسول، نه دهم مذهب، روابط انسانها با يکديگر را شامل مى شود و يک دهم آن، رابطه انسان با خدا. بحثى که مسلمانان در اين مورد دارند، بيشتر مربوط به مشکلاتى است که با دخالت تکنولوژى در رابطه اخلاقى عاطفى مرد و همسرش و والدين با فرزندانش اثر مى گذارد. (40)
اگر از طريق شبيه سازى، فرزندانى متولد شوند، ممکن است مسأله نکاح و ازدواج که يک امر طبيعى است، به تدريج برچيده شود و نظام خانوادگى مختل گردد و بسيارى از زنان بى شوهر باردار شوند، يا زنى از خودش باردار شود که به ظاهر آن دو مادر و فرزند هستند؛ولى به يک معنا دوقلو هستند. اخلاق جهانى، اين عمل را نمى پذيرد؛ زيرا باعث اضمحلال نظام خانواده در جوامع بشرى مى شود. (41)
اين شيوه اگر به علاج نازايى منتهى شود، نيل به مطلوب از راهى نادرست و ناشايست است. اين شيوه به وجود جنينهاى اضافى خواهد انجاميد؛ جنينهايى که در برابرشان جز مرگ يا کاشت در رحم ساير زنان، راه ديگرى وجود ندارد. گزينش مرگ به معناى ايجاد زندگى براى تسليم کردن به مرگ خواهد بود و در صورتى که در رحم زنان ديگر گذاشته شوند، مفاد آن پذيرش جنينى ناشناخته توسط زنى ديگر است؛ جنينى که در محدوده ازدواج به دست نيامده است. (42)
اگر اين فناورى به همين صورت ادامه يابد، چه بسا روزى در دستان ديکتاتورى بيفتد که از آن بر ضد بشر بهره بگيرد. در حال حاضر بسيارى از اکتشافات بشر براى نابودى انسان به کار گرفته مى شود. بمبهاى هسته اى انبار شده در دنيا، به تنهايى مى توانند ده بار زمين را از بين ببرد. خونخوارانى که امروز بر جهان حکومت مى کنند، بسيارند و همه در آرزوى جاودانگى و حاکميت مطلق و هميشگى هستند. (43)
موارد ياد شده، جزئى از عقايد طرفداران و مخالفان طرح شبيه سازى انسان از نظرگاه اخلاقى است. شايان ذکر است که مخالفان اين طرح، با اصل قضيه مخالف نيستند، ولى شيوع آن را مشکل ساز مى دانند.

واکنشهاى جهانى در مورد شبيه سازى

در مورد شبيه سازى نگرانيهايى در سطح جهان به چشم مى خورد که از صحبتهاى عده اى از افراد سرشناس بين المللى کاملاً نمايان است؛ حتى برخى از مجريان شبيه سازى را به واکنش واداشته است؛ به عنوان مثال، آقاى ريون در مورد احتمال پيشگيرى و منع وى از انجام عمليات شبيه سازى مى گويد : «اگر در خشکى براى من ممکن نباشد در آبهاى اقيانوسها عمل شبيه سازى را به انجام خواهم رساند.» (44)
ژاک شيراک، رئيس جمهور فرانسه، همانندسازى انسان را يک اقدام جنايت کارانه خواند و خواستار ممنوع شدن آن در سطح جهان شد. او اين عمل را مخالف حيثيت و شرافت انسانى و از نظر کشور فرانسه، محکوم دانست و از همه کشورها خواست تا با پيشنهاد فرانسه و آلمان درباره جلوگيرى از شبيه سازى، همراهى کنند. (45)
فرانس کمپ مائوس، اسقف شهر ليمبورگ آلمان نيز با اشاره به طرح اين عمليات، در آمريکا مى گويد :
«تلاش براى شبيه سازى، مى تواند به پديد آمدن نوعى برده دارى نوين منجر شود و زمانى که انسان کالاى تحقيقاتى شود، غرور و آزادى خود را از دست مى دهد و وابسته به هوى و هوسهاى به وجود آمده، خواهد شد.» (46)
مقامات آلمان نيز، بلافاصله اعلام کردند که آزمايش کلونينگ جنين انسان در آلمان، جرم عليه دولت (و در نتيجه جامعه) محسوب مى شود و تا پنج سال محکوميت زندان را در پى دارد.
واتيکان توليد اولين نوزاد شبيه سازى شده را بيانگر نوعى باور وحشيانه دانست که فاقد اصول اخلاقى و انسانى است و شبيه سازى را نتيجه يک ذهنيت بى رحمانه برشمردند. (47)
کليساى کاتوليک روم، زندگى را هديه اى خدادادي؛ نه يک توليد صنعتى دانسته و شبيه سازى را مداخله در کار خدا تلقى مى کند.
در انگلستان، براى کلونينگ انسان اجازه نامه لازم است و براى اين کار هيأتى از طرف دولت تعيين شده است و اين هيأت نيز از صدور چنين اجازه اى، خوددارى مى کند. متجاوزان از اين امر، به ده سال زندان محکوم خواهند شد. (48) اين کشور، در سال 2001 ميلادى عمل شبيه سازى پژوهشى يا درمانى را قانونى اعلام کرد.
در ژاپن، هر نوع تحقيق و پژوهش درباره همانندسازى انسان ممنوع است و اقدام به چنين عملى مجازات زندان تا ده سال و جريمه نقدى تا ده ميليون ين (معادل 85 هزار دلار) را در پى دارد. (49)
مقامات چين، سايتهاى اينترنتى از قبيل «ياهو» و «ام اس ان» (متعلق به شرکت مايکرو سافت) را وادار کرده اند که نشر داستانها و گزارشهاى منفى و ناگوار پيرامون بيوتکنولوژى انسانى به زبان چينى را محدود کنند و براى اين منظور تهديد کرده اند که امتياز فعاليت آنها در چين را لغو خواهند کرد. (50) در هنگ کنگ، همانندسازى آدمى منع شده است و در تايوان نيز لايحه ممنوعيت آن، در شرف تصويب مى باشد. (51)
همچنين سنگاپور و اسرائيل و کشورهاى ديگر به اين موضوع اشاراتى داشته اند که اگر ايالات متحده آمريکا به سبب دغدغه هاى اخلاقى خود، به محدود ساختن تلاشهاى خود در چنين زمينه هايى ادامه دهد، آنها علاقه مند خواهند بود که در حوزه سلولهاى بنيادى و ساير حوزه هاى مشابه، به پژوهش پرداخته و آن را ادامه دهند. (52) البته ايالات متحده، مجموعه اى گسترده از مقررات در محافظت از سوژه هاى انسانى در آزمايشهاى علمى پديد آورده، که دليل عمده آن، فعاليتهاى مؤسسات ملى بهداشت در اين زمينه بود. مؤسسات ملى بهداشت در نخستين سالهاى فعاليت خود، يک نظام بازبينى همطراز براى ارزيابى پيشنهادهاى پژوهشى برقرار کردند ولى در تشخيص مخاطرات قابل قبول، که سوژه هاى انسانى در امر پژوهش را تهديد مى کنند، به خواستها و نيازهاى جامعه علمى گردن نهادند. با فاش شدن رسوايى بيمارستان ويژه درمان بيماريهاى مزمن يهود در سال 1963 و يا رسوايى مربوط به سيفليس در سال 1972 عدم کارايى اين نظام به اثبات رسيد. اين حوادث، به تدوين مقررات تازه فدرال در سال 1974 منجر شد که هدف از آن، محافظت از سوژه هاى پژوهشى در طول تحقيقات بود و اين امر، به تشکيل کميسيون ملى حفظ سوژه هاى پژوهش هاى زيست پزشکى و رفتار منجر گرديد. (53) در حال حاضر طبق قوانين فدرال آمريکا استفاده از درآمدهاى مالياتى براى شبيه سازى انسان ممنوع است اما شرکت کلونايد يک مرکز خصوصى است و مشمول اين قانون نمى شود. (54)
در اوت سال 2002، آلمان و فرانسه از کوفى عنان دبير کل سازمان ملل دعوت کردند که پيش نويس ممنوعيت شبيه سازى انسانى را براى اجرا به سراسر دنيا ابلاغ کند. (55)
در مجموع، از نوامبر سال 2001، 24 کشور شبيه سازى کودکان را ممنوع کرده اند که آلمان و فرانسه، هند، ژاپن، آرژانتين، برزيل، آفريقاى جنوبى و انگلستان، از آن جمله هستند.

شبيه سازى انسان در سطح بين المللى

در سطح بين المللى هم اقداماتى در مورد شبيه سازى صورت گرفته است. از جمله سازمان بهداشت جهانى در قطعنامه اى که در تجمع جهانى سالانه اين سازمان به تصويب اکثريت رسيد، شبيه سازى انسان را از توليد مثل غيرجنسى، غيرقابل قبول خواند. اين قطعنامه، در کميته سازمان بهداشت جهانى به تصويب رسيد. اين سازمان اعلام کرده که، استفاده از توليد مثل غيرجنسى، به منظور شبيه سازى انسان، از نظر اخلاقى غيرقابل قبول و مخالف ارزش و اخلاقيات انسان است و از دبير کل سازمان بهداشت جهانى خواسته است تا در مورد تأثيرات فنون توليد مثل غيرجنسى حيوانات و گياهان بر سلامت انسان، به تحقيق بپردازند. (56)
همچنين سازمان جهانى يونسکو با بيان مسأله استنساخ، از سازمان ملل خواست تا هر چه سريعتر، بيانيه اى صادر کند که در آن، يک شرکت تحقيقاتى آمريکايى متعلق به بربگت بويسلير را که ادعاى شبيه سازى کرده است متوقف کند. يونسکو همچنين، خواستار توقف کليه بحثها و آزمايشهاى علمى اى شد که در اين مورد صورت مى گيرد. (57)
علاوه بر اينها، فعاليتهاى بين المللى که منشأ تدوين کنوانسيونها، اعلاميه ها و اسناد بين المللى است، در اين زمينه نيز، آغاز شده است و به موازات تحولات سريع علمى و فناوريهاى بيولوژيکى، تکميل و تنظيم اسناد در دست اقدام است. از جمله اين فعاليتها مى توان به «بيانيه جهانى ژنوم انسانى و حقوق بشر»، مصوب 1997 کنفرانس عمومى يونسکو، «کنوانسيون حمايت از حقوق بشر و کرامت انسانى در رابطه با کاربرد زيست شناسى و پزشکي» مصوب آوريل 2001 ميلادى، «کنوانسيون حقوق بشر و زيست پزشکي» و تصميم شماره 202 شوراى اروپا 1997 در خصوص پيش نويس پروتکل الحاقى به کنوانسيون حقوق بشر و زيست پزشکى در ممنوعيت شبيه سازى مولد انسان (در چهارچوب اتحاديه اروپا) اشاره کرد. سازمان ملل متحد (و مشخصا کميته حقوقى مجمع عمومى اين سازمان) به تازگى، اقداماتى را در زمينه تهيه و تدوين يک کنوانسيون بين المللى براى مقابله با شبيه سازى مولد انسان به انجام رسانده و در صدد است اين کنوانسيون را به دولتها ارائه نمايد. از جمله فعاليتهاى کميته ششم، بررسى طرح پيشنهادى ارائه شده به منظور تدوين يک کنوانسيون راجع به ممنوعيت شبيه سازى مولد انسان بود. عنوان مزبور (به صورت برنامه کار 174) به پيشنهاد فرانسه و آلمان در برنامه اجلاس 56 مجمع عمومى گنجانده شد و کميته ششم نيز در نشست بيست و هفتم خود در 19 نوامبر 2001، آن را بررسى کرد. در اين زمينه کميته ششم، پيش نويس قطعنامه اى با عنوان «کنوانسيون بين المللى مقابله با شبيه سازى مولد انسان» را که از سوى نماينده فرانسه ارائه شده بود، بدون رأى گيرى، تصويب و به مجمع عمومى ارائه کرد. مجموع عمومى هم آن را در نوامبر 2001 با بررسى گزارش کميته ششم، به تصويب رساند و نيز مجمع عمومى طى قطعنامه اى در دسامبر 2002 تصميم گرفت کميته ويژه اى را تأسيس کند تا جزئيات طرح مربوط به کنوانسيون مذکور بررسى شود. (58) و (59)
همچنين مقرراتى در خصوص آزمايش روى انسانها، در سطح بين المللى وجود دارد. قوانين نورنبرگ، که به دنبال افشاى آزمايشهاى نازيها در اردوگاه هاى اسراى جنگى تدوين گرديد، اين اصل را تثبيت کرد که آزمايشهاى پزشکى تنها با رضايت خود سوژه هاى انسانى مى تواند روى آنها صورت گيرد. (60)

نتيجه گيرى

مسأله شبيه سازى يا کلونينگ از پديده هاى نو پديد در عالم پزشکى است. شبيه سازى توليد موجود زنده بدون انجام عمل لقاح است و که شبيه سازى انسان، يکى از مواردى است که واکنشها و عکس العمل هايى در سراسر جهان برانگيخته است. هر چند در مجموع، با اصل قضيه شبيه سازى، مخالفت نمى شود ولى از لحاظ حکم ثانوى به دليل تالى فاسدهايى که از بعد اخلاقى و حقوقى وجود دارد، بايد معتقد به حرمت شد.
مسأله شبيه سازى فقط مربوط به کشورهاى اسلامى نيست بلکه همه جهانيان با آن درگير هستند. با وجود اين، علوم و معارف تجربى بشرى، هم از جهت موضوع و هم از جهت دامنه آن، مسأله شبيه سازى را يک پديده جديد پزشکى معرفى مى کند که بر پهنه جغرافيايى و دامنه علمى اين رشته در تمامى کشورها سايه خواهد افکند. اين در حالى است که پديده شبيه سازى انسان، مسأله اى است که خواه ناخواه ضرورت دارد جهت گيرى دينى آن روشن شود و نظرات فقهى و کارشناسانه دينى در خصوص آن، تبيين شود. طبعا چنين نظر فقهى لازم الاجرايى، از يک سو تکليف متخصصان و محققان علوم پزشکى در کشور را مشخص مى کند و از سوى ديگر نحوه رفتار جمهورى اسلامى ايران را در فعاليتها و همکاريهاى بين المللى و از جمله نحوه فعاليت و الحاق به طرح پيشنهادى تدوين کنوانسيون منع شبيه سازى مولد انسان و ساير اسناد بين المللى مربوطه روشن مى کند. علاوه بر آن، چنانچه بتوان جوانب علمى و فقهى مسأله شبيه سازى انسان را تبيين کرد؛ به گونه اى که ابعاد فقهى آن در يک مجموعه گسترده تر و در همکارى بين المللى با ساير کشورهاى اسلامى نيز به بحث و بررسى گذاشته شود، مى توان ابتکار ارائه طرحى پيشنهادى در مورد تدوين يک کنوانسيون اسلامى بين المللى (مثلاً در چهارچوب سازمان کنفرانس اسلامي) را نيز به دست گرفت.

--------------------------------------------
پى نوشت ها :
1 کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسى، محقق و نويسنده.
2 شايان ذکر است که استنساخ با تناسخ، يکى نيستند و يک تفاوت عمده دارند : تناسخ، دميدن همان روح است به بدن ديگري؛ در حالى که در شبيه سازى دو روح است در يک بدن و اين جسم که مشابه جسم قبلى است، به لحاظ روح و ساير ابعاد، با توجه به محيط و... [با يکديگر] فرق مى کند و از مقوله مجردات است و فيزيکى نيست. شبيه سازى و موضع گيرى دين و جامعه، خبرنامه حقوق فناورى، آبان ماه 1382، ش 6.
3 ناصر فقيه، پاسخ به شبهات؛ مجله ياس، ش 5؛ جواد خرمى، شبيه سازى انسان، پيامدها و عکس العمل ها، مجله مبلغان، ش 51.
4 منصور اشرفى، کلونينگ از نظر اخلاقى، فصلنامه مکتب اسلام، ش 5.
5 ناصر فقيه، پيشين.
6 ابوالقاسم عليان نژادى، شبيه سازى، مجله پژوهش و حوزه، 1380، ش 6، ص 23.
7- Therapeutic cloning.
8 محمود صادقى، بررسى فقهى و حقوقى همانندسازى انسان، مندرج در : خلاصه مقالات اولين کنگره پزشکى قانونى کشورهاى اسلامى، ص 95.
9- dolly.
10 شبيه سازى و موضع گيرى دين و جامعه، پيشين.
11- Amit sen cupta, human cloning a distinct possibility : www.pd.cpim.org.
12 مرکز تحقيقات فقهى قوه قضائيه، گنجينه استفائات.
13 همان.
14 همان.
15 آيا شبيه سازى با مبانى اسلامى سازگار است؟ روزنامه قدس، 10/12/81.
16 شبيه سازى انسان، دخالت در کار خداوند نيست، روزنامه اعتماد، 10/10/81.
17 بشر فراهم کننده مقتضيات است، روزنامه همشهرى، 29/10/81.
18 سيد محمدحسين فضل الله، الندوة، بيروت، 1423 ق.، ج 10، ص 67.
19 مجله المسلمون، 1417 ق.، ش 623. به نقل از جواد خرمى، پيشين.
20- http : //news.awse.com/30.dec2002/technology/29625ar.
(برگرفته از مجله (شبيه سازى، خبرنامه حقوق فناورى، پيشين)
21 يوسف قرضاوى، شبيه سازى، ترجمه نور الدين سعيديانى، مجله دين پژوهان، 1382، ش 3، ص 23.
22 جواد خرمى، پيشين.
23 شبيه سازي؛ بيم ها و اميدها، آموزش معارف اسلامى، ش 49، ص 37.
24 بقره / 29.
25 فرقان / 2.
26 فرقان / 59.
27 واقعه / 64 63.
28 نحل / 4.
29 ناصر فقيه، پاسخ به شبهات، مجله ياس، ش 6 و نيز ر.ک. : شبيه سازى و موضع گيرى دين و جامعه، پيشين.
30 شبيه سازى انسان، دخالت در کار خداوند نيست، پيشين.
31 همان.
32 بشر فراهم کننده مقتضيات است، پيشين.
33 ر.ک. : عبدالعزيز ساجدنيا، ديدگاه اسلام پيرامون شبيه سازى، مجله آبادى، 1381، ش 26، ص 46.
34 ناصر فقيه، پيشين؛ حميدرضا شريعتمدارى، بدل سازى انسان، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 10، ص 122.
35 ابوالقاسم عليان نژادى، پيشين، ص 26؛ حميدرضا شريعتمدارى، پيشين؛ منصور اشرفى، پيشين.
36 شبيه سازي؛ بيمها و اميدها، پيشين؛ حميدرضا شريعتمدارى، پيشين، ص 118.
37 همان.
38 حميدرضا شريعتمدارى، پيشين.
39 جواد خرمى، پيشين.
40 عبدالعزيز ساجدنيا، پيشين، ص 47.
41 ابوالقاسم عليان نژادى، پيشين، ص 25؛ جيمز گيوويلسون، شبيه سازى و گسست نظام اخلاقى، مجله سياحت غرب، ش 8، ص 78.
42 حميدرضا شريعتمدارى، پيشين، ص 120.
43 ر.ک. : منصور اشرفى، پيشين.
44 به نقل از موسى دنير، شبيه سازى از ديدگاه فقه اسلامى، مجله دانش پژوهان، 1382، ش 4، ص 153.
45- htm=other 15% ther 81008 : www.kayhannews.com. (به نقل از : خبرنامه حقوق فناورى، پيشين)
46 شبيه سازى و موضع گيرى دين و جامعه، پيشين، ص 65.
47- www.kayhan.com (به نقل از : خبرنامه حقوق فناوري)
48 منصور اشرفى، پيشين.
49 شيرين ميرزاده، موافقان و مخالفان شبيه سازى انسان، مجله زنان، ش 96، ص 48.
50 آينده ما در عصر پسا انسان، روزنامه آفتاب يزد، 16/10/1381.
51 حميدرضا سعيدى نژاد، نقدى بر نظريه پايان تاريخ، سياست خارجى، ش 16.
52 همان.
53 دولتها و شبيه سازى انسان، روزنامه آفتاب يزد، 18/10/81.
54 شيرين ميرزاده، پيشين.
55 آينده ما در عصر پسا انسان، پيشين.
56- www.albayan.ca.ae/2003/01/www/23-htm. .به نقل از : خبرنامه حقوق فناورى
57 شبيه سازى و موضع گيرى دين و جامعه، پيشين.
58 موسى دنير، پيشين، ص 153.
59 شبيه سازى انسان از نگاه حقوق بين الملل، روزنامه جام جم، 4/3/1381.
60 دولتها و شبيه سازى انسان، پيشين.