ولادت دخت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضرت زینب (سلام الله علیها)
  • عنوان مقاله: ولادت دخت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضرت زینب (سلام الله علیها)
  • نویسنده: محمد عسكرى
  • منبع:
  • تاریخ انتشار: 4:40:39 19-7-1403

 

در برج ولایت است کوکب زینب   علامه نا رفته به مکتب زینب
گفتم به خرد، یگانه دوران کیست   بى پرده دوبار گفت : زینب زینب

 

 

یک سینى شقایق بهشتى

اى زینب کبرى، دختر على فرمانرواى مطلق روح هاى بزرگ و ارجمند، زاده فاطمه، اى رسول انقلاب خونبار و آزادى بخش حسین (علیه السلام)، سلام بر تو باد.
پنجم جمادى الاول سالروز تولد مهین بانوى بزرگ اسلام زینب سلام الله علیها است، آنکه جهانى را مسحور عظیمتهاى روحى و معنوى خویش کرد و اسوه حسنه اى براى زن مسلمان است.
چشم گشودن در خانه اى که بودى دلاویز عطر وحى را با خود داشت و بالیدن در فضایى که به معنویت و جهاد و پارسایى و عظمت عجین شده بود از زینب کبرى (علیه السلام) انسانى ساخت که هر انسان منصفى عظمت هاى او را به دیده اعجاب مى نگرد و همین بالیدن در هواى جهاد و مبارزه و عشق و محبت، وى را آماده پذیرش مسئولیتهاى بزرگ اجتماعى کرد ان بانوى نمونه این درس را در مکتب معلمانى بزرگ اموخته بود معلمانى چون فاطمه زهرا (علیه السلام) و حضرت على (علیه السلام).
هنگام تولدش همه به پیامبر مژده مى دادند و با همه سوابق و جنایاتى که عرب بدوى نسبت به دختران تازه مولود روا مى داشتند، در شادى پیامبر ارزش زن را تعلیم گرفتند، شادمانى و سرور جد و پدر مردم را به خطاهاى گذشته خود واقف مى ساخت و به آنها مى اموخت که داشتن دختر یعنى به دست آوردن دنیایى از محبت و لطافت روح. مردم مى دیدند که پیامبر با شنیدن تولد دخترى در خانه دخترش همان قدر مسرور است که در تولد حسن و حسین.
زینب را به پیش جدش پیامبر بردند، اى پیامبر نامى براى این مولود برگزین و از همین جا پیامبر انچه که در تصمیم روح و قلبش مى گذشت به این دختر نشان داد، گفت او زینب پدر است او زینب است. یعنى زینب پدر، یعنى سرمایه معنوى خانه، یعنى، یعنى ارامش مادر و در ادامه مظلومیتهاى پدر و مادر زینب نام دخترى دیگر نیز بود. نام دختر تازه از دست رفته پیامبر، و گوئى پیامبر مسلمین مى خواهد با این نام، زندگى کند، قبلا دختر خود را به این اسم خوانده بود و اینک دخت دخترش را.
بنى هاشم و مردم مى دانستند که هر تولدى در خانه فاطمه (علیه السلام) پیامبر را مسرور مى سازد، مى دانستند پیامبرشان که ناقض همه اداب و رسوم جاهلى است در این میلاد نو، چگونه خواهد بود، آنها تبسمهاى محمد (علیه السلام) را در تولد دخترش زهرا، از یاد نبرده بودند، و زینب زهرائى دیگر است، با همان شجاعت و سرنوشت و با همان اصالت و مظلومیت و با همان وظیفه و تعهد، زینب (علیه السلام) ادامه زهرا (علیه السلام) است، و زهرا (علیه السلام) عصاره پیامبر و پیامبر ثمره خلقت.
زینب رسول خون حسین است، منظلومیت تشیع على و حسین را او بر پیشانى تاریخ حک نمود. فرو ریزنده حکومت وحشت و تباهى بنى امیه بود در روزگارى که حکومت بنى امیه پایه هاى قدرت خویش را فناناپذیر مى دانست و با کشتن فررند رسول خدا زخمهاى جهالى خویش را مرهم انتقام مى نهاد او بود که با طنین فریاد خویش ستونهاى استوار کاخ سبز را که به جاى کلبه گلین پیامبر بنا شده بود به لرزه در آورد لرزه اى که به نابودى و متلاشى شدن حکومت پسران هند جگر خوار منتهى شد.
زینب خطیبى بود که با خطابه هاى شورانگیز و بیدارگر به روش پدر خویش به مبارزه با سنتهاى جهالى که اینار لباس اسلام بر تن کرده بودند برخاست و در این جهاد سخت و توانفرسا از بذل عزیزترین کسان خویش دریغ نورزید، او بود که با کلام خویش رداى سرخ شهادت امام حسین را بیرق سرخ پیروزى ساخت وگرنه دشمن بر پیکر خونین نوادگان رسول مکرم اسلام (صلّى الله علیه وآله وسلّم) اسب پیروزى تاخته، دارها برچیده و خونها شسته بود، گوئى در شب ظلمت حکومت آنان برگ از برگ نجنبیده و هرگز خون مظلومى بر زمین ریخته نشده بود.
این زینب بزرگ بود که نگذاشت خون حسین (علیه السلام) را ریگزار تفدیده و تشنه صحراى کربلا ببلعد بلکه خونش چشمه جوشانى شد که از ان صحراى آتشخیز جوشیدن آغاز کرد و گسترده زمان را فرا گرفت و سبعیت و درنده خویى حکومت وحشت امویان همه کس فهم شد این جوشش تا ان سوى مرز زمان همچنان ادامه دارد و اینهمه پیروزى در شهادت و غلبه خون بر شمشیر را شیعه مرهون تلاشها و مجاهدتهاى این شیر زن بزرگ است.
میلاد مهین بانوى بزرگ اسلام و روز پرستار بر همگان مبارک باد.

 

 

مقتداى پرستاران

تو را مى بینم، اى عصاره عفت، اى مادر شجاعت، هموزن اراده خدا در زن بودن! اى زینب که بر بلنداى عظمت خویش نظاره گر صحنه هاى تاریخى، تو را مى بینم، و گریه امانم را مى برد! گویا پیوند تو با گریه، اسطوره اى پآیدار است. زینب اى روح خروشان تاریخ زن، اى پیامبر خون و شهادت! اى کوبنده ابناء مرجانه. سوزش دلت را چنان دیدم که امکان بیانش را نخواهم یافت، گوئى تو و غم با هم زاده شده اید و گویى تو خداى اندوهى!
در تولدت نیز باز این اشک است که مى خندد! دست تو در دست مصائب بزرگ تاریخ، تجلى گاه اراده خدا شد. در سالروز تولدت، چه غمگنانه مى خندم! چرا تنها در حضور تو، خنده مایوسانه خود را او مى نهد، اى زینب ؟!
اى کوه درد، واى قله رفیع شجاعت و اى فریاد حق خواهى زن در تاریخ.
اگر نبود زهره مردانه ات، اگر نبود صبر جانانه ات، اگر نبود مقاومت دلیرانه ات و... چگونه، نداى حق خواهى کربلا، ابدى مى شد؟ بت هاى ابن مرجانه را یکى پس از دیگرى چه مردانه در صحنه کربلا در هم شکستى، یزید را چه مردانه در سوک نامردى اش نشاندى. اگر چه در راه اسارت، گرده ات مهبط تازیانه ستم بود، لکن در مقر خیانت، صلابت کلامت، آتش در خارستان ستم یزیدیان زد.
و بوى خون حسین از عطر کلام تو جارى شد. حسین اگر رفت تو را داشت که مى ماندى و عاشقانه مى خواندى که :

من، اسیر نیستم کز همرهان وامانده ام   کوه صبرم کز هبوط عشق برجا مانده ام

تو پرستار مظلومان تاریخى، تو دست محبت خدا بر سر یتیمان و درماندگانى، غنچه نگاهت چه معصومانه در دیار غربت شکوفانه شد. چه عاشقانه حسین را انچنانن که باید به ایندگان شناساندى.
چه جانانه پرده هاى ستمگرى، طغیان، ریا... از هم دریدى! زبانت شمشیر حسین بود در کام.
در سایه اراده تو زن، بت شکنى اموخت. بت ها شکستنى است هر چند بزرگ، اگر پیرو زینب باشند!
از مهربانى ات چه بگویم که مادر مهربانى هستى، تجسم محبتى برا بیماران و کودکان و سایه رحمت خدا براى درماندگان. روز تو روز محبت است. روز مهربانى است و روز پاشیدن عطر عاطفه بر چهره نیازمندان!
روز پرستار است!
تو مقتداى پرستارانى، پرچمدار رسیدگى به مظلومان و محرومان و دردمندانى تو مادر یتیمانى و پرستار در کنار تو جویاى محبت خدا در دل بیماران خویش ‍ است.
زمزمه بیماران در نیمه شب، یاد اور ناله کودکان برادرانت، براى اوست!
و او بیاد نماز شب تو سحر خیز است. او بر درد بیمارش، بیاد مصائب تو مرهم مى نهد، او ناله درمانده اى را، یاد اور گریه یتیمان تو مى داند.
تو مقتداى پرستارى، و پرستار در صف پرستارى ایستاده است، که او را دریایى!
او تو بار مى خواند و تو او را خوب مى شناسى که، دیدار او یاد اور مهربانى هاى توست. یاداور وفاى توست، به حسین، به شهیدان، به بیماران و درماندگان، و به کسانى که در شهر درد و بیمارى جز خدا، یاورى نداند.
روز تولد حضرت زینب (علیه السلام) روز پرستار، بر همگان مبارکبادا!

 

 

همسنگر امام حسین (علیه السلام)

آنشب که گل از دامن مهتاب مى ریخت   شبنم به پاى نخل باور آب مى ریخت
آنشب که غم آهنگ شادى ساز مى کرد   قفل اسارت را به گرمى باز مى کرد
آنشب که ساقى بوسه بر پیمانه مى زد   گیسوى شب را بهر مستان شانه مى زد
آنشب که بهر باغ دل غم لاله مى کاشت   درنیستان نینوانى ناله مى کاشت
آنشب شفق دیوان فتح نور مى خواند   بهر فلق شعر شب عاشورا مى خواند
شهر مدینه طالب دیدار حق بود   چشم انتظار مطلع الفجر فلق بود
فطرس فراز آسمان ها بال مى زد   فریاد آزادى و استقلال مى زد
کاى اهل عالم در دیار شور و شادى   زد خیمه روز پنجم ماه جمادى
دیوان خلقت را خدا زیب و فرى داد   ساقى کوثر را ز کوثر کوثرى داد
شیر خدا را داد خالق ماده شیرى   قامت قیامت دختر روشن ضمیرى
جبریل بر ختم رسل پیغام مى داد   پیغام از پیروزى اسلام مى داد
مى گفت یا احمد شکوه باور آمد   بهر حسینت سینه چاک سنگر آمد
بر خلق عالم نعمتى عظمى ست دختر   سوم گل و گلواژه زهراست دختر
دختر مگو چون همتى مردانه دارد   از آیه «قالوا بلا» پیمانه دارد
دختر مگو که دختران را رهبر آمد   بى پرده گویم صبر را پیغمبر آمد
بر روى ما تا مهر رخشان در گشاید   رد بردبارى مثل او مادر نزآید
از صبر او دین خدا پاینده گردد   هر مرده اى از انفاس گرمش زنده گردد
ثابت قدم مانند او گیتى ندیده   زیرا خدا او را حسینى افریده
در روز عاشورا که روز آزمون است   او فارغ التحصیل آن دارلفنون است
قنداقه اش را تا که پیغمبر گرفتى   صد بوسه از رخساره او برگرفتى
در دست پیغمبر ز دیده اشک مى ریخت   کز اشک آواز چهره او رشک مى ریخت
در دست باب تاجدارش گریه مى کرد   گویى که از هجرنگارش گریه مى کرد
با گریه اش صلح حسن را زنده کرد او   چون غنچه بر روى حسینش خنده کرد او
یعنى تو راجان برادر خواهر آمد   خواهر نه تنها یاور و همسنگر آمد

 

 

سرود در میلاد حضرت زینب (علیه السلام)

مژده مژده که سفیر راه عشق آمد   در مدینه به جهان ماه دمشق آمد
دخت خیر النساء زینب مرتضى، زینب آمد   زینبا، زینبا، زینبا، زینبا زینب آمد
خانه فاطمه روشن شده از نورش   لب مولا زعنایت گشته مسرورش
گوید او زیر لب، آمده زین آب، زینب آمد   زینبا، زینبا، زینبا، زینبا، زینب آمد
گشته قنداقه او بر دامن احمد   گوید این بهر حسین است رحمت سرمد
زینتش نام نهید، احترامش کنید، عاشق آمد   زینبا، زینبا، زینبا، زینبا، زینب آمد
عاشق روى حسین است قلب این دختر   بهر دیدار برادر میزند پرپر
از براى حسین، میکند شور و شین، عاشق آمد   زینبا، زینبا، زینبا، زینبا، زینب آمد


مطالب بالا برگرفته از کتاب عاشورا تا غدیر تألیف محمد عسکرى

 

 

زیارتنامه حضرت زینب(علیها السلام)

اذن دخول به حرم مطهر حضرت زینب(علیها السلام)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بِاِذْنِ اللهِ وَاِذْنِ رَسُولِهِ وَاِذْنِ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَاَنْبِیائِهِ الْمُرسَلینَ، وَالاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ، وَبِاِذْنِ السَیِّدَةِ زَیْنَبَ الْکُبْرى بِنْتِ الاِْمامِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْهِ السَّلامُ، اَدْخُلُ هذِهِ الرَّوْضَةَ الْمُبارَکَةَ، وَاَدْعُوا اللهَ بِفُنُونِ الدَّعَواتِ، وَاَعْتَرِفُ للهِِ بِالْعُبُودِیَّةِ، وَلِلنَّبِیِّ وَالاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ بِالطّاعَةِ، رَبِّ اَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْق، وَاَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْق، وَاجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً.

زیارت اوّل حضرت زینب کبرى(علیها السلام)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صِفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى نُوح نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى مُوسى کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِیَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خاتَمَ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِب وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، وَسَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعابِدینَ وَقُرَّةَ عَیْنِ النّاظِرینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ باقِرَ العِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیّ التَّقِیَّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِیَّ النّاصِحَ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِیّ، اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِکَ وَسِراجِکَ وَوَلِیِّ وَلیِّکَ، وَوَصِیِّ وَصیِّکَ، وَحُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِاللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِى الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ،
وَالتَّسْلیمِ اِلَى اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَلا مُسْتَکْبِر، وَعَلى یَقینِ ما اَتى بِهِ مُحَمَّدٌ، وَبِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی، اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِى الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ، وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
«الزیارة المفجعة»

زیارت دوّم حضرت زینب کبرى(علیها السلام)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْمَظْلُومِ الْعُرْیانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى، وَقالَتْ بِصَوْت حَزین: بِاَبی مَنْ نَفْسی لَهُ الْفِداءُ، بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى بِاَبِى الْعَطْشانُ حَتّى مَضى، بِاَبی مَنْ شَیْبَتُهُ تَقْطُرُبِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْ عَلى جَسَدِ اَخیها بَیْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَکى لِبُکائِها کُلُّ عَدُوّ وَصَدیق، وَرَأَى النّاسُ دُمُوعَ الْخَیْلِ تَنْحَدِرُ عَلى حَوافِرِها عَلَى التَّحْقیقِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ تَکَفَّلَتْ وَاجْتَمَعَتْ فی عَصْرِ عاشُوراءَ بِبَناتِ رَسُولِ اللهِ وَاَطْفالِ الْحُسَیْنِ، وَقامَتْ لَهَا الْقِیامَةُ فی شَهادَةِ الطِّفْلَیْنِ الْغَریبَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ،
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ لَمْ تَنَمْ عَیْنُها لاَِجْلِ حِراسَةِ آلِ رَسُولِ اللهِ فی طَفِّ نَیْنَواءَ، وَصارَتْ اَسیراً بِیَدِ الاَْعْداءِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ رَکِبَتْ بَعیراً بِغَیْرِ وَطاءِ، وَنادَتْ اَخیها اَبَا الْفضْلِ بِهذَا النِّداءِ: اَخی اَبَا الْفضْلِ! اَنْتَ الَّذی اَرْکَبْتَنی اِذا اَرَدْتُ الْخُرُوجَ مِنَ الْمَدینَةِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ خَطَبَتْ فی مَیْدانِ الْکُوفَةِ بِخُطْبَة نافِعَة حَتّى سَکَنَتِ الاَْصْواتُ مِنْ کُلِّ ناحِیَة، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ احْتَجَّتْ فی مَجْلِسِ ابْنِ زِیاد بِاحْتِجاجات واضِحَة، وَقالَتْ فی جَوابِه بِبَیِّنات صادِقَة، اِذْ قالَ ابْنُ زِیاد لِزَیْنَبَ سَلامُ اللهِ عَلَیْها کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ الْحُسَیْنِ؟
قالَتْ: ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَسیرَةً بِاَیْدِى الاَْعْداءِ فِى الْفَلَواتِ، وَرَأَیْتِ اَهْلَ الشّامِ فی حالَةِ الْعَیْشِ وَالسُّرُورِ وَنَشْرِ الرّایاتِ، وَقالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ لِیَزیدَ: یا یَزیدُ ما ظَنُّکَ بِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِه لَوْ رَآنا عَلى هذِهِ الْحالَةِ؟ ثُمَّ قالَتْ اُمُّ الْمَصائِبِ زَیْنَبُ لِیَزیدَ: تَقوُلُ غَیْرَ مُتَأَثِّم وَلا مُسْتَعْظِم: «لاََهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً، ثُمَّ قالُوا: یا یَزیدُ لا تَشَلْ» مُنْتَحِیاً عَلى ثَنایا اَبی عَبْدِ اللهِ سَیِّدِ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ تَنْکِثُها بِمَحْضَرَتِکَ، ثُمَّ قالَتْ: وَلَئِنْ جَرَتْ عَلَى الدَّواهی مُخاطِبَتُکَ، وَاِنّی لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ،
وَاَسْتَعْظِمُ تَقْریعَکَ وَاَسْتَکْثِرُ تَوْبیخَکَ، لکِنَّ الْعُیُونَ عَبْرى وَالصُّدُورَ حَرّى اَلا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ مِنْ اِقْدامِکَ عَلى قَتْلِ حِزْبِ اللهِ النُّجَباءِ بِحِزْبِ الشَّیْطانِ الطُّلَقاءِ، وَلَئِنِ اتَّخَذْتَنا مَغْنَماً لَتَجِدُنا وَشیکاً مَغْرَماً، حینَ لا تَجِدُ اِلاّ ما قَدَّمَتْ یَداکَ، وَما رَبُّکَ بِظَلاّم لِلْعَبیدِ، فَاِلَى اللهِ الْمُشْتَکى وَعَلَیْهِ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، فَکِدْ کَیْدَکَ، وَاسْعَ سَعْیَکَ، وَناصِبْ جَهْدَکَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَلا تُمیتُ وَحْیَنا، وَلا تُدْرِکُ اَمَدَنا، وَلا تُرَخِّصُ عَنْکَ عارَها، وَهَلْ رَاْیُکَ اِلاّ فَنَداً، وَاَیّامُکَ اِلاّ عَدَداً، وَجَمْعُکَ اِلاّ بَدَداً، یا یَزیدُ! اَما سَمِعْتَ قَوْلَ اللهِ تَعالى: «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» وَحَسْبُکَ بِاللهِ حاکِماً، وَبِمُحَمَّد صَلَّىاللهُعَلَیْهِ وَآلِه خَصْماً، وَبِجِبْریلَ عَدُوّاً، ثُمَّ قالَتْ: اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی خَتَمَ لاَِوَّلِنا بِالسَّعادَةِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَلاِخِرِنا بِالشَّهادَةِ وَالرَّحْمَةِ، اِنَّهُ رَحیمٌوَدُودٌ،وَهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِه وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ الاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

دعاى بعد از زیارت
مرحوم علاّمه سید محسن امین(قدس سره) در مفتاح الجنات مىفرماید: بعد از زیارت هر یک از انبیاء وائمه(علیهم السلام) واولاد آنان مناسب است این دعا خوانده شود:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنّا نَسأَلُکَ وَنَدْعُوْکَ وَنُقْسِمُ عَلَیْکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ الاَْعَزِّ الاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ، وَبِحَقِّ نَبِیِّکَ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ عَلَیهِمُ السَّلامُ، اَنْ لا تَدَعَ لَنا فیهذَا الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ وَالْمَقامِ الْمُکَرَّمِ ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ، وَلا هَمّاً اِلاّ فَرَّجْتَهُ وَلا سُوْءاً اِلاّ دَفَعْتَهُ، وَلا دَیْناً اِلاّ قَضَیْتَهُ وَلا مَریضْاً اِلاّ شَفَیْتَهُ وَعافَیْتَهُ، وَلا غائِباً اِلاّ حَفِظْتَهُ وَاَدْنَیْتَهُ، وَلا حاجَةً مِنْ حَوائِجِ الدُّنیا وَالاْخِرَةِ لَکَ فیها رِضىً ولَنا فیها صَلاحٌ اِلاّ قَضَیْتَها وَیَسَّرْتَها، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لَنا وَلاِبائِنا وَأُمَّهاتِنا، وَاِخْوانِ دینِنا،
وَاَقْرِبائِنا وَجیرانِنا، وَمَنْ عَلَّمَنا، وَمَنْ لَهُ فَضْلٌ عَلَیْنا، وَمَنِ اتَّخَذَ عِنْدَنا یَداً مِنْ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، ذُنُوبَنَا کُلَّها، صَغیرَها وَکَبیرَها، ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَاَخَّرَ، وَاعْصِمْنا فیما بَقِیَ مِنْ اَعْمارِنا، وَارْحَمْنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنَا، اَللّهُمَّ اَحْیِنا مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَمِتْنا مَماتَهُمْ، وَاحْشُرْنا مَعَهُمْ وَفی زُمْرَتِهِمْ وَتَحْتَ لِوائِهِمْ، وَلا تُفَرِّقْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْن فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، اَللّهُمَّ اِنّا نَسْأَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ، وَنَعُوْذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الشَّرِّ سَخَطِکَ وَالنَّارِ یا کَریمُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِریْنَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً.